نقش کلیدی شبکه‌های اجتماعی در ایجاد شرایط فتنه‌گون

نقش کلیدی شبکه‌های اجتماعی در ایجاد شرایط فتنه‌گون

اهمیت شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها در بستر فضای مجازی آن‌قدر زیاد است که در دو دهه گذشته این رسانه‌ها مؤثرترین نقش را در تحولات اجتماعی در کشورهای اروپای شرقی، غرب آسیا و شمال آفریقا داشته‌اند تا آنجاکه برخی اندیشمندان غربی برای توصیف تحولات دو دهه اخیر در این مناطق اصطلاح «انقلاب اینترنتی» را از واژه‌هایی مانند «انقلاب رنگی» و «بهار عربی» دقیق‌تر دانسته‌اند.


​​​​​​​مجله علوم فنی (تکنیوم ساینس) در شماره ۱۱/۲۰۲۰ خود ضمن انتشار مقاله‌ای باعنوان «‌رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی به‌عنوان عوامل انقلاب‌های رنگی» به قلم دکتر نورالدین مهدی‌اف (نویسنده آذربایجانی) به اهمیت شبکه‌های اجتماعی در ایجاد شرایط فتنه‌گون پرداخته است. در ادامه ترجمه بخشی از این مقاله را آورده‌ایم.

انقلاب رنگی یا فتنه سیاسی
هرچند تعریف دقیقی از انقلاب رنگی وجود ندارد اما به طور کلی می‌توان گفت «انقلاب بولدوزر» در یوگسلاوی (سال ۲۰۰۰)،  «انقلاب گل سرخ» در گرجستان (سال ۲۰۰۳)، «انقلاب نارنجی» در اوکراین (سال ۲۰۰۴)، «انقلاب خشخاش» در قرقیزستان (سال ۲۰۰۵)، «انقلاب توییتر» در مولداوی (سال ۲۰۰۹)، «رخ‌داد میدان بولوتنایا» در روسیه (سال‌های ۲۰۱۲-۲۰۱۱) و اتفاق‌های موسوم به جنبش سبز در سال‌ ۱۳۸۸ جزو حرکت‌هایی بوده است که تعریف انقلاب رنگی می‌گیرند. وجه تشابه بیشتر این حرکت‌ها این است که در آن‌ها جناح اپوزیسیون که رهبری فتنه را برعهده داشته‌اند گروه‌های نزدیک به غرب بوده‌اند.
برخی از محققان «بهار عربی» (سال ۲۰۱۱ به بعد) را هم در زمره این رویدادها در نظر می‌گیرند، اما در این زمینه باید کمی با دقت بیشتر اظهارنظر کرد؛ گروه‌هایی که در نتیجه حرکات موسوم به بهار عربی روی کار آمدند در ابتدا غرب‌گرا نبودند و حتی غرب برای به‌قدرت نرسیدن آن‌ها تلاش بسیاری کرد. شکست اخوان‌المسلمین در مصر و تونس نمونه‌ای از تلاش‌های موفق غرب در برگرداندن جریان‌های نزدیک به خودش به قدرت بود.

«جین شارپ» پدر فتنه‌های جدید
اصطلاح «انقلاب رنگی» بیانگر تغییر جهت فعالیت‌های سیاسی-اجتماعی است و بدان معناست که به کمک شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی، گروه‌هایی از معترضان تلاش می‌کنند تا کنترل سازمان‌های دولتی را به‌طور مداوم مختل کنند. اهمیت این رسانه‌ها تا آنجاست که برخی از محققان معتقدند آن‌ها ابزاری برای سرنگونی قدرت دولتی و مداخله خارجی در سیاست داخلی یک کشور با هدف بی‌ثبات کردن کشور و تلاش برای حذف نظام سیاسی موجود هستند.
به گفته جین شارپ که نظریه‌پرداز انقلاب رنگی محسوب می‌شود، مبانی نظری انقلاب رنگی بر پایه فناوری‌هایی مبتنی بر مبارزه غیر خشونت‌آمیز با استفاده از قدرت نرم استوار است (البته، گاهی اوقات نیز لازم است به شکل یک دعوای خونین باشد). انقلاب‌های رنگی به‌طور کلی کوتاه‌مدت هستند و در نتیجه «نافرمانی سیاسی» منجر به فروپاشی رژیم حاکم موجود، تغییر نخبگان سیاسی و توزیع دوباره  قدرت می‌شود.
 انقلاب‌های رنگی پدیده‌های بسیار پیچیده‌ای هستند و ابزار مبارزه آن‌ها شامل رسانه‌های جمعی، فلش مُوب‌ها، شرکت‌های روابط عمومی، دانشمندان علوم سیاسی و غیردولتی می‌شود و در این مبارزه سازمان‌های مبارز از رسانه‌ها و اینترنت برای پیگیری مبارزه استفاده می‌کنند. همه‌گیر کردن شایعه‌ها و انتشار گسترده اخبار غیرموثق، همزمان با جلوه ‌دادن نقاط قوت یک مجموعه به‌عنوان نقاط ضعف، از مؤثرترین شیوه‌های عملیات در این فتنه‌ها محسوب می‌شود.
در زمان وقوع انقلاب‌های رنگی در گرجستان، اوکراین و قرقیزستان (۲۰۰۳-۲۰۰۵)، آزادی رسانه وجود داشت و این مسئله موجب شد تا نفوذ مخالفان از طریق رسانه‌ها افزایش یابد و این نفوذ منجر به انقلاب شود.

دسته‌بندی انقلاب‌های اینترنتی
انقلاب‌های رنگی را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد:
- مواردی که از طریق رسانه‌ها انجام می‌شود.
- مواردی که از طریق شبکه‌های اجتماعی انجام می‌شود.

نمونه‌ای از دسته اول:
انقلاب گل رز: منبع اصلی اطلاعات در مورد دولت ادوارد شواردنادزه درگرجستان کانال تلویزیونی رستاوی۲ بود که در سال ۱۹۹۴ تأسیس شد و محبوبیت بسیاری پیدا کرد. یکی از رهبران شاخه جوانان انقلاب گل رز می‌گوید: «سه بازیگر نقش کلیدی در پیروزی اپوزیسیون ایفا کردند: ۱. جنبش کمارا. ۲. احزاب سیاسی، به‌ویژه جنبش ملی میخائیل ساکاشویلی و ۳. شبکه تلویزیونی رستاوی۲». 
انقلاب بولدوزر: پخش مستند Bringing Down a Dictator درباره سقوط اسلوبودان میلوشویچ در صربستان در انقلاب بولدوزر (۲۰۰۰) بسیار مهم بود تا آنجاکه برخی معتقدند «همه معترضان در بلگراد این فیلم را تماشا کرده‌اند. همه می‌دانستند که باید چه کار کنند».
انقلاب نارنجی: اگرچه پرچم اوکراین تنها دو رنگ آبی و زرد دارد، اما حوادث سال‌های ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ در اوکراین، این رنگ که رنگ ستاد انتخاباتی ویکتور یوشچنکو، رهبر معترضان بود، به‌عنوان نماد حرکت‌های اجتماعی پایتخت‌نشینان انتخاب شد. رژیم حاکم به‌سوی روسیه گرایش داشت اما ویکتور یوشچنکو، نامزد ریاست جمهوری، کمپین برخط بسیار فعالی داشت. حزب حاکم وقت [با اینکه عملکرد مطلوبی هم داشت]، از نظر استفاده از شبکه‌های مجازی ضعیف بود. البته دولت مستقر خیلی زود اینترنت را فیلتر کرد، اما مخالفان که زیر نظر غربی‌ها آموزش دیده بودند بلافاصله در سرورهای خارجی با پسوند (com، net، org)، نام‌نویسی کرده و آدرس خود را برای موارد خارجی تغییر دادند. به این ترتیب معترضان که غرب‌گرا بودند توانستند دولت مستقر و روس‌گرا را سرنگون کنند.
انقلاب خشخاش: در انقلاب خشخاش در قرقیزستان در سال ۲۰۰۵ نیز استفاده از رسانه‌ها و اینترنت پیشرو بود. در نوامبر ۲۰۰۳، نخستین انتشارات مستقل در بیشکک با ابتکار عمل و با حمایت کامل سازمان به‌اصطلاح غیردولتی آمریکایی Freedom که مدیر آن مایک استون -روزنامه‌نگار آمریکایی و کارمند خانه آزادی- بود افتتاح شد. کتاب جین شارپ، با عنوان «از دیکتاتوری تا دموکراسی» که توصیه‌های عملی در مورد چگونگی ساقط کردن نظام را ارائه می‌دهد در مخالفت با رئیس‌جمهور عسکر آقایف با کمک‌های مالی سازمان‌های غربی منتشر شد. 

سازماندهی انقلاب‌ها در شبکه‌های اجتماعی
انقلاب‌های رنگی که در کشورهای بالکان و پس از فروپاشی شوروی رخ داد و اتفاق‌های معروف به «بهار عربی» در تعدادی از کشورهای عربی نشان داد که فتنه‌های براندازانه از طریق رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی هم قابل مدیریت و هدایت است. بهار عربی در بسیاری از کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه از  سال‌های۲۰۱۱-۲۰۱۰ (مصر، تونس، یمن، لیبی، اردن، لبنان، مراکش، الجزایر و...) اتفاق افتاد.
صحنه خودسوزی یک جوان تونسی که نقطه شروع این موج از جنبش‌ها بود آنچنان سریع در فضای اجتماعی دست‌به‌دست شد که در کمتر از چند روز تمام پهنه شمال آفریقا و غرب آسیا را درنوردید. این جوان در شبکه‌های اجتماعی بلافاصله به نماد قهرمانی تبدیل شد. چنین حوادثی کاتالیزوری برای بهار عربی در تونس و مصر شد. معترضان در مصر و تونس از تجربه فتنه‌ها در سایر کشورها استفاده کرده و اطلاعات و تصاویر تبلیغاتی مختلف را در فیس‌بوک بارگذاری کردند و فیلم‌هایی نمایش دادند که شجاعت و عزم تظاهرکنندگان را نشان می‌داد. اطلاعات گسترده‌ای در مورد قربانیان و تظاهرکنندگان منتشر شد. 

نقش توییتر و فیس‌بوک در بهار عربی
هرچه استفاده از شبکه‌های اجتماعی بیشتر باشد، نفوذ آن‌ها بیشتر می‌شود. یک روزنامه‌نگار فلسطینی اهل سوریه که ریاست یکی از دفاتر خبری الجزیره را برعهده دارد و به‌عنوان یکی از تأثیرگذارترین نمایندگان جهان عرب در توییتر شناخته می‌شود نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در بهار عربی را چنین توصیف می‌کند: «ویژگی اصلی انقلاب‌های عربی حضور جنبش‌های غیرمتشکل مردمی است که شامل کارگران، دهقانان، دانشجویان، جوانان، سالمندان، زنان، مردان، ثروتمندان، فقرا و دیگران هستند. اگرچه فقط بخش کوچکی از این افراد به اینترنت دسترسی دارند اما اینترنت نقش مهمی در انتشار آن ایفا کرده است». 
علاوه بر رهبران و شخصیت‌های تأثیرگذار شرقی، روزنامه‌نگاران نیویورک تایمز هم از نقش جین شارپ در این جنبش‌های اعتراضی یاد می‌کنند و معتقدند ترجمه و انتشار آثار او، برایش جایگاهی پدرانه در این اعتراض‌ها به‌ویژه در «بهار عربی» رقم زده است. آثار او در آموزش چگونگی انقلاب و ایجاد درگیری‌های غیرمسلحانه در قاهره و تونس مورد استفاده قرار گرفته است. ابراهیم الشغات، روزنامه‌نگار مصری و فعال شبکه اجتماعی نیز به درستی می‌گوید: «شبکه‌های اجتماعی نقش فعالی در شکل‌دادن به تفکر جوانان دارند». 

ترجمه و تنظیم: زینب اصغریان

برچسب ها :
ارسال دیدگاه