نامآوران خراسان
«ابوالعباس ایرانشهری» معلم زکریای رازی
مقدم
ابوالعباس ایرانشهری یا حکیم ایرانشهری؛ فیلسوف، ریاضیدان، طبیعیدان و ستارهشناس خراسانی اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری قمری بود. وی در شهر نیشابور متولد شد که در آن زمان به «ابرشهر» و گاه «ایرانشهر» نیز شناخته میشد به همین دلیل وی ایرانشهری نام گرفته است.
ابوالعباس پیش از ابوریحان بیرونی میزیست. بیرونی در مقام انتقاد از کسانی که رأی و افکار ادیان دیگر را گزارش کردهاند، میگوید: ایرانشهری تنها کسی است که در گزارش و نقل آرای آنها جانب بیغرضی را رعایت کرده است. او بر آرای یهود و نصارا و مضامین کتب مقدس آنها چیرگی داشته است. به گفته بیرونی، این بیطرفی ایرانشهری از وابسته نبودن او به دین خاصی نشأت میگیرد و اینکه او خود آیین ویژهای وضع کرده بود و مردم را به آن دعوت میکرد.
بر پایه منابع سنتی، ایرانشهری نخستین فردی است که پس از ظهور اسلام در گستره جهان اسلام با فلسفه در ارتباط بود. او را نیز استاد و معلم زکریای رازی دانستهاند. وی چندین کتاب به زبانهای فارسی و عربی نگاشته است که برخی از آنها توسط بیرونی و ناصرخسرو ذکر شدهاند، اما هیچکدام از آنها در دسترس نیست.
ناصرخسرو، ابوریحان بیرونی و ابوالمعالی، داوریهای ظاهراً متناقض درباره ایرانشهری دارند: در حالی که ناصرخسرو او را داعی به دین حق و معرفت توحید خوانده است، ابوالمعالی او را متنبی و مدعی پیامبری دانسته است، اما باید به خاطر داشت که ابوالمعالی افکار ناصرخسرو را نیز رد کرده و او را ملعون خوانده است. شاید بشود گفت ایرانشهری نیز مانند ناصرخسرو اعتقادات شیعی و باطنی داشته و به همین دلیل توسط متعصبان اهل تسنن تکفیر و به الحاد متهم شده است. به همین خاطر میتوان حدس زد که ناصرخسرو و ایرانشهری قرابتهای فکری داشتهاند. از ایرانشهری هیچ کتابی برجا نمانده و آرای او نیز کاملاً فراموش شده است. شاید دلیل این امر، دگراندیشی اعتقادی و کلامی وی بوده است.
ابوالعباس پیش از ابوریحان بیرونی میزیست. بیرونی در مقام انتقاد از کسانی که رأی و افکار ادیان دیگر را گزارش کردهاند، میگوید: ایرانشهری تنها کسی است که در گزارش و نقل آرای آنها جانب بیغرضی را رعایت کرده است. او بر آرای یهود و نصارا و مضامین کتب مقدس آنها چیرگی داشته است. به گفته بیرونی، این بیطرفی ایرانشهری از وابسته نبودن او به دین خاصی نشأت میگیرد و اینکه او خود آیین ویژهای وضع کرده بود و مردم را به آن دعوت میکرد.
بر پایه منابع سنتی، ایرانشهری نخستین فردی است که پس از ظهور اسلام در گستره جهان اسلام با فلسفه در ارتباط بود. او را نیز استاد و معلم زکریای رازی دانستهاند. وی چندین کتاب به زبانهای فارسی و عربی نگاشته است که برخی از آنها توسط بیرونی و ناصرخسرو ذکر شدهاند، اما هیچکدام از آنها در دسترس نیست.
ناصرخسرو، ابوریحان بیرونی و ابوالمعالی، داوریهای ظاهراً متناقض درباره ایرانشهری دارند: در حالی که ناصرخسرو او را داعی به دین حق و معرفت توحید خوانده است، ابوالمعالی او را متنبی و مدعی پیامبری دانسته است، اما باید به خاطر داشت که ابوالمعالی افکار ناصرخسرو را نیز رد کرده و او را ملعون خوانده است. شاید بشود گفت ایرانشهری نیز مانند ناصرخسرو اعتقادات شیعی و باطنی داشته و به همین دلیل توسط متعصبان اهل تسنن تکفیر و به الحاد متهم شده است. به همین خاطر میتوان حدس زد که ناصرخسرو و ایرانشهری قرابتهای فکری داشتهاند. از ایرانشهری هیچ کتابی برجا نمانده و آرای او نیز کاملاً فراموش شده است. شاید دلیل این امر، دگراندیشی اعتقادی و کلامی وی بوده است.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
مردان آسمانی
-
مادران شیر اضافی خود را به بانک شیر اهدا کنند
-
طرقبه شاندیز در فهرست ویژه وزارت نیرو
-
هوای خراسان رضوی گرمتر میشود
-
زمینهای خلیلآباد در بحران فرونشست
-
«ابوالعباس ایرانشهری» معلم زکریای رازی
-
اجرای پروژههای گردشگری در منطقه «چهلمیر» درگز
-
تالاب «آق قشلاق» در مسیر تبدیل به کانون گرد و غبار
-
«تیران» گنجینه ناشناخته سرولایت نیشابور
-
دلیلی برای کلاسهای غیرحضوری نیست