آزادی بیت المقدس در چشمانداز مبارزاتی امام خمینی(ره) تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی چه جایگاهی دارد؟
بیت الغزل پیام سالهای مبارزه
مسئله فلسطین در ادبیات امام خمینی(ره) چه جایگاهی دارد؟ این پرسش تا به اینجا ما را با انبوهی از پاسخهای رایج و چه بسا کلیشهای روبهرو خواهد کرد.
حال اگر شکل پرسیدن آن را کمی تغییر دهیم، خواهیم دید این پرسش بهخصوص با فضای پرشبهه و ذهنهای سرشار از علامت سؤال این روزها، تا چه اندازه میتواند اهمیت داشته باشد.
بیایید این پرسش را اینگونه مطرح کنیم که آزادی بیتالمقدس و مسئله فلسطین در سالهایی که او را با تعابیری چون «آیتالله خمینی» و «حاج آقا روحالله» یاد میکردند و هیچ کس سقوط رژیم شاهنشاهی و پیروزی انقلاب اسلامی را پیشبینی نمیکرد، چقدر دغدغه امام خمینی(ره) بوده است؟
ضرورت پاسخ به این پرسش و بازخوانی مداوم آن را بهخوبی میتوان در پرسشهای این روزهای نسل جدیدی که انقلاب را درک نکرده یافت؛ نسلی که چه بسا بهراحتی این حرف را نیز از زبان برخی چهرهها بپذیرد که فلسطین اساساً دغدغه مردم در انقلاب 57 نبوده و مبارزات مردمی تنها محدود به آزاد کردن ملت ایران بوده نه فراتر از آن.
چطور میتوان قبول کرد مردمی که بهخصوص از سال 42 به بعد روز به روز پیوندشان با آیتالله خمینی(ره) بیشتر میشود، او را «امام»شان میخوانند و چشم انتظار پیامهای او برای تعیین راهبردهای مبارزه هستند، آن هم در حالی که حمله به صهیونیسم جهانی و اسرائیل، بیتالغزل پیامهای مبارزاتی او است، میتوانند به یکی از محوریترین دغدغههای رهبرشان بیاعتنا باشند؟
این ماجرا را هم نادیده بگیریم، تکرار مضامین ضداسرائیلی در شعارها را چطور میخواهیم تفسیر کنیم؟ اینکه مردم پس از هر جنایت رژیم شاه شعار میدهند «مردم چرا نشستین؟ ایران شده فلسطین» یا پس از آن شکست دادن دو بر یک اسرائیل در فروردین سال 49 در ورزشگاه امجدیه، حدود 30هزار نفر یکصدا، با شعارهای ضداسرائیلی ورزشگاه را پرمیکنند.
اگر با قرائن و شواهد فراوانی که وجود دارد پذیرفتیم فریاد آزادیخواهی ایرانیها در سال57 صرفاً محدود به مرزهای جغرافیایی ایران نبوده و آنها آزادی ایران و فلسطین را در کنار هم فریاد میزدند، بعد میتوانیم ردپای آنچه در پررنگ کردن و تثبیت آن نقش داشته را پی بگیریم و در این میان بیشک نقش تکرار این گزاره در ادبیات امام(ره) است که آن را به عنوان یک راهبرد محوری در اهداف انقلاب اسلامی تثبیت میکند.
در آستانه روز قدس، چند نمونه از این موارد را با نگاهی به کتاب «امام خمینی و انتفاضه فلسطین» از انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی مورد بازخوانی قرار میدهیم.
1341؛ انتقاد از سلطه صهیونیستها بر منابع ایران
در پيام امام درباره لايحه انجمنهای ايالتی و ولايتی در سال 41 از سلطه صهيونيستها بر تأسيسات و منابع ايران و در قالب بهائيت، انتقاد شديدی شده است. در همين سال، در پاسخ به سؤال بازرگانان و اصناف قم در خصوص مصوبه دولت عَلم برای توسعه روابط اقتصادی با اسرائيل، آن را خطری بزرگ برای اسلام و استقلال و كيان مملكت برمیشمارند. در سال 42 در پاسخ به نامه علمای يزد، امام(ره) خطر اسرائيل را برای اسلام و ايران بسيار جدی دانستند و همه را به اعتراض در برابر پيمان شاه با اسرائيل فراخواندند.
1342؛ «ملت ما با پيمان [با] اسرائيل مخالف است»
يكی از محكمترين و تندترين موضعگيریهای سياسی امام(ره) در برابر شاه و اسرائيل، سخنرانی مشهور ايشان در مسجد اعظم قم پس از آزادی از زندان بود. ایشان در اين سخنرانی، شاه را از توسعه روابط نظامی و اقتصادی با اسرائيل
برحذر داشتند و به زيانآور بودن آن تأكيد كردند. در ضمن، دولتهای تركيه و ايران را به دليل جدايی از جميع ممالک اسلامی، بسيار ملامت كردند و در بخشی از آن فرياد برآوردند :«ای مردم عالم، بدانيد ملت ما با پيمان [با] اسرائيل مخالف است، اين ملت ما نيست، اين روحانيت ما نيست، دين ما اقتضا میكند كه با دشمن اسلام موافقت نكنيم، قرآن ما اقتضا میكند كه در مقابل صف مسلمين با دشمن اسلام
هم پيوند(پيمان) نشويم، ما اين حرفها را میزنيم، مرتجع هستيم؟»
بدين ترتيب، امام(ره) اعلام خطر اسرائيل برای مسلمانان را به صورت حكم شرعی صادر و به واعظان و نوحهسرايان توصيه میكنند خطر اسرائيل و عمال آن را در همه جا به گوش مردم برسانند و سكوت در اين مورد را كمک به دستگاه جبار و دشمنان اسلام عنوان کرده و اينچنين، مبارزه با اسرائيل، دشمن اسلام و مسلمين را در صدر اهداف مبارزاتی خود قرار میدهند.
خطاب به شاه: «والله، اسرائيل به درد تو نمیخورد»
با كشتار خونين مدرسه فيضيه، امام(ره) ضمن تهديد شاه و توصيه به وی برای عبرت گرفتن از پدرش، در سخنرانی تاريخی خود كه در مدرسه فيضيه ايراد كردند، مبارزه با اسرائيل را همچنان در محور مبارزات قرار دادند و فرمودند:«... والله، اسرائيل به درد تو نمیخورد. اطلاع دادند كه بعضی از اهل منبر را بردهاند در سازمان امنيت، گفتهاند: شما با سه موضوع كار نداشته باشيد، پس از آن هرچه خواستيد بگوييد. يكی اينكه با شاه كاری نداشته باشيد و از او حرف نزنيد، يكی هم اينكه با اسرائيل كار نداشته باشيد و ديگری هم اينكه شما نگوييد دين در خطر است. اگر ما اين سه مطلب اساسی را كنار بگذاريم، ديگر چه بگوييم. ما هر گرفتاری را كه داريم مربوط به اين سه مطلب است. تمام گرفتاریهای ما [از اينهاست]. میگويند: از شاه و اسرائيل حرف نزنيد، رابطه بين شاه و اسرائيل چيست؟ مگر شاه اسرائيلی است؟!»
در اعلاميه امام(ره) به مناسبت چهلم فاجعه مدرسه فيضيه، خطاب به سران ممالک اسلامی و دولتهای عربی و غيرعربی، زعمای دين و ملت و ارتش ايران، به تنفر و انزجار علمای اسلامی از همپيمانی با اسرائيل تصريح شده و ايشان آمادگی خود را برای شهادت به دست عمال اسرائيل اعلام میکنند.
1343؛ ننگ تحتالحمایگی ایران کهن در برابر اسرائیل
در پيام ماه محرم سال 1343ش امام به مناسبت سالگرد 15 خرداد 42، از تحتالحمايگی ايران بزرگ در برابر اسرائيل به عنوان ننگ برای مملكت كهنسالی مثل ايران ياد میكنند و خواستار وحدت مسلمين برای مقابله با اسرائيل میشوند. در بخشی از اعلاميه امام(ره) در مخالفت با كاپيتولاسيون، ايشان به آمريكا و اسرائيل به عنوان دو همدست در آوارگی ملت مظلوم فلسطين اشاره و از سلطه اين دو بر بازار ايران ابراز تأسف میكنند.
1346؛ تحریم هر نوع رابطه سیاسی و تجاری با اسرائیل
پس از تبعيد امام(ره) و مقارن با جنگ 6روزه، ايشان با صدور اطلاعيهای، ضمن تذكر به ممالک اسلامی برای ريشهكن كردن ماده فساد در قلب دنيای اسلام، داشتن هرگونه رابطه سياسی و تجاری با اسرائيل را حرام اعلام كرده، هرگونه همكاری با آن را مقابله با اسلام میدانند و مصرف كالاهای اسرائيلی را نيز بر مسلمانان حرام میشمارند. در ضمن، امام(ره) در همين سال، با ارسال نامهای به هويدا، نخستوزير وقت ايران، از او و دولت ايران به سبب داشتن پيمان برادری با اسرائيل و جريحهدار كردن عواطف مسلمين و همچنين زمينهسازی برای سلطه اسرائيل بر اقتصاد ايران انتقاد میكنند و وی را از ادامه آن، بر حذر میدارند.
1347؛ جواز شرعی استفاده از زکات در راه مبارزه با اسرائیل
در 6/6/1347 امام در پاسخ به نامه گروهی از فداييان و جوانان مبارز فلسطين، ضمن اعلام وجوب و ضرورت مبارزه با اسرائيل، مجوز استفاده از مصرف زكات و ساير صدقات را برای رفع خطر اسرائيل در كمک به مدافعان و مبارزان صادر میکنند و اين امر در مصاحبه با نماينده الفتح در همين سال نيز مورد تأكيد قرارگرفت و وجوب آن را گوشزد كردند.
1348؛ جنایت صهیونیستها باید پیش چشم مجسم بماند
صهيونيستها در 18 آگوست 1969، برابر با 30 مرداد 1348 مسجدالاقصی را ب�� آتش كشيدند، دولت اسرائيل اين عمل را به يک جهانگرد استراليايی نسبت داد كه دچار بيماری روانی بودهاست. امام(ره) ضمن محكوم كردن اين عمل صهيونيستها و ملامت سران كشورهای اسلامی، درباره تجديد بنای مسجدالاقصی اعلام كردند زمانی كه فلسطين اشغالی آزاد نشده، مسلمانان نبايد مسجدالاقصی را تجديد بنا كنند تا جنايات صهيونيستها همچنان در مقابل چشمان مسلمانان مجسم بماند و محرک آنان در باز پس گرفتن سرزمينها و مقدسات اسلامی باشد. در كتاب ولايت فقيه ايشان نيز مسئله آتش زدن مسجدالاقصی، طرح و علت آن، وحدت نداشتن كشورهای اسلامی برای مبارزه با اسرائيل ذكر شدهاست.
يک سال بعد، امام(ره) در پيامی خطاب به حجاج بيتالله الحرام برای آزادی فلسطين از چنگال صهيونيسم و ياری مبارزان راه آزادی فلسطين، درخواست كمک و چارهجويی میكنند و در نهايت درباره تبديل شدن ايران به پايگاه نظامی اسرائيل، هشدار میدهند.
از سوی ديگر، امام(ره) در قسمتی از سخنرانی خود درباره جشنهای 2هزارو500 ساله بيان میكنند كارشناسان اسرائيلی، برپاكنندگان اين جشنها بودهاند، چرا كه در حال جنگ با اسلام هستند و از طرف ديگر، كشتی نفتی ايران نيز برای اسرائيلی كه در جنگ با مسلمين است انرژی بردهاست. در بخشهای بعدی پيام ایشان، به توطئههای صهيونيستها به منظور ضربه زدن به احكام اسلامی و تخريب چهره اسلام و تحريف قرآن كريم اشاره شدهاست.
دهه 50؛ اشاره به قضیه فلسطین به بهانههای مختلف
در طول دهه 50 شمسی و تا تحولات انقلاب اسلامی، امام(ره) همچنان در اعلاميههای مختلف، در پاسخ به نامههای مردم، دانشجويان و علما، با واجب كردن جهاد بر تمام مسلمين برای آزادسازی فلسطين و حمايت از گروههای مبارز فلسطينی، اين امر را در اذهان و افكار عمومی مسلمانان زنده نگهداشتند. بهویژه با جنگ رمضان «1973 م» (1393 ه.ق) رهبر انقلابی ايران با صدور پيامی به دولتها و ملتهای اسلامی، همه را به جهاد همهجانبه قاطع و به دور از اختلافات، عليه اسرائيل فراخواندند و آنها را از فروش نفت به اسرائيل بر حذر داشتند. همزمان با اين پيام، پيام پرشوری نيز به ملت ايران ارسال كردند. در اين پيام، ضمن اشاره به جشنهای 2هزارو500 ساله و همزمانی آن با نبرد ملتهای مسلمان و فلسطينی با اسرائيل، از اقدامات شاه در حمايت از اسرائيل و فروش نفت ايران بهسختی انتقاد و ملت غيور ايران را موظف كردند از تأمين منافع آمريكا و اسرائيل در ايران جلوگيری و با آن مبارزه كنند. در ضمن همانند گذشته به علمای اعلام و مبلغان نيز گوشزد كردند جرايم اسرائيل را در مساجد و محافل دينی برای مردم بيان كنند.
امام در خصوص وقايع سال «1975م» در لبنان كه فالانژها، تحت حمايت صهيونيسم به فلسطينيان حمله بردند، پيامی صادر و به مردم برای كمک به بازماندگان آنها توصيههايی كردند. ایشان در قسمتی از سخنرانی خود به مناسبت بزرگداشت اربعين شهدای قم در نجف، در سال 1356ه.ش از اقدامات سادات و شاه ايران در به رسميت شناختن اقدامات اسرائيل، پرده برداشتند. همزمان با تحولات انقلاب اسلامی، در سالهای 56 و 57 در لبنان نيز اسرائيل عليه فلسطينيان و شيعيان وارد جنگ شد و امام(ره) در پيامهای مكرر به اين موضوع اشاره میكردند. ایشان در 17/7/ 57 اسرائيل را غده سرطانی ناميدند و بر هر مسلمان، تجهيز عليه اسرائيل را لازم دانستند. ايشان در قسمتی از پيام خود به مناسبت چهلمين روز شهدای تبريز، از قضيه اسرائيل به عنوان مصيبت بزرگ مسلمين نام بردند و آن را ناشی از اقدامات آمريكا و شاه خواندند.
در آبان 57 امام(ره) در مصاحبهای با خبرگزاری آسوشيتدپرس، موافقتنامه كمپ ديويد را توطئهای عليه فلسطينيان و اعراب و زمينه مشروعيت بخشيدن به تجاوزات اسرائيل دانستند و در مصاحبهای ديگر با آن خبرگزاری، اقدام سادات را محكوم کردند. ايشان در مصاحبه با روزنامه السفير لبنان، درباره سرنوشت قدس، تنها راه حل را بازپسگيری آن و برگرداندن قدس به مسلمين بيان كردند.
خبرنگار: محسن فاطمی نژاد
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
قدس رواق
-
شب قدر تنها برای ارتباط ما با گذشته نزول قرآن نیست
-
بیت الغزل پیام سالهای مبارزه
-
شب روشن زمین
-
زیارت برنجکارها
-
اهدای دستگاه آزمایشگاهی توسط بیمارستان رضوی به مرکز سلامت روستایی احمدآباد مشهد
-
فاطمیون جلوهای از «امت واحده اﺳﻼﻣﯽ» را ﺗﺤﻘﻖ ﺑﺨﺸﯿﺪﻧﺪ
-
شب قدر هنگامه زدودن غبار غفلت از دل و تحول درونی انسان است
-
مستندسازی مصاحف برگههای قرآنی