شکست‌های راهبردی آمریکا در برابر ایران

شکست‌های راهبردی آمریکا در برابر ایران

«جان بی آلترمن» در یادداشتی برای «فارین افرز» می‌نویسد: «اول آوریل، هواپیماهای جنگی اسرائیل به ساختمانی در دمشق که بخشی از سفارت ایران در آنجاست حمله کردند و هفت تن از مقامات ارشد ارتش ایران را کشتند. اینجا باید به یک سؤال اساسی پاسخ داد: آیا بازدارندگی ایالات متحده علیه ایران مؤثر بوده است؟».


تحلیلگر مرکز آمریکایی مطالعات استراتژیک و بین‌المللی ادامه می‌دهد: «واشنگتن از زمان تأسیس جمهوری اسلامی در سال 1979 با مشکلاتی روبه‌رو بوده است و از آن زمان، ایالات متحده برای یافتن یک راهبرد موفق برای مقابله با آن تلاش کرده است. باوجود این واقعیت که اقتصاد ایالات متحده بیش از 16برابر ایران و بودجه نظامی آن بیش از 100برابر بزرگ‌تر است، ایران به‌طور مداوم تلاش‌های ایالات متحده برای ایجاد یک نظم منطقه‌ای با ثبات را به چالش می‌کشد. اگر چه به‌سختی می‌توان به شرایطی فکر کرد که تهران در آن حتی به‌طور مبهم با واشنگتن رقابت کند، اما باید گفت عمده تلاش‌های ایالات متحده برای به حاشیه راندن ایران در طی چهار دهه گذشته شکست خورده است. این حقیقت، یک پازل را پیش روی ما قرار می‌دهد. اختلافات میان دو طرف به‌قدری زیاد است که می‌توان تصور کرد بازدارندگی یک عامل برای تنظیم صحیح سیاست و تصمیم ایالات متحده است. این منطق پشت کارزار «فشار حداکثری» دولت ترامپ در سال‌های 2018 تا 2021 نهفته بود و همچنین مسیر واشنگتن در خاورمیانه را پس از حمله حماس به اسرائیل در 7 اکتبر نشان داد. اما این فرض اشتباه است. در بررسی کلی باید گفت آمریکا به یک سیاست ساده‌تر در قبال ایران نیاز دارد؛ البته نه آن‌قدر که به این کشور نزدیک شود». این یادداشت می‌افزاید: «باید گفت مشکل از بازدارندگی نیست. بلکه مشکل این است که واشنگتن در یک دوره زمانی بسیار طولانی، با ابزارهای بسیار محدود، تلاش کرده است پاسخی به کارهای تهران دهد. اگرچه اولویت‌ ایالات متحده و اتخاذ مجموعه‌ای از پاسخ‌های انعطاف‌پذیرتر، خاورمیانه را اصلاح نمی‌کند، اما مطمئناً روند آن را بهبود می‌بخشد».
«فارین افرز» معتقد است: «در 45سال گذشته، ایالات متحده تلاش کرده است هم از قدرت بازدارندگی و هم اجبار علیه ایران استفاده کند، اما انتخاب این رویکرد اشتباه است. تئوری بازدارندگی برای مقابله با انواع چالش‌هایی که تهران امروز ارائه می‌کند، مناسب نیست. بازدارندگی در طول جنگ سرد، از آزمایش موفقیت‌آمیز بمب اتمی شوروی در سال 1949 تا پایان اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 توسعه یافت و در مورد شوروی صحیح بود».
 «جان بی آلترمن» در ادامه با اشاره به طرح «اجبار» آمریکا در مقابل ایران می‌نویسد: «اجبار بسیار سخت‌تر از بازدارندگی است؛ زیرا مستلزم آن است که حریف از انجام کاری که در حال حاضر در حال حرکت است، دست بردارد که فقط در یک سوم مواقع این اتفاق می‌افتد. اما در مورد ایران، نه تئوری بازدارندگی و نه تئوری اجبار مشکل را حل نکرده است».

ترجمه، زینب اصغریان

برچسب ها :
ارسال دیدگاه