جواد نکونام:
برای مربیگری در تیم ملی دیر هم شده است
نکونام ۴۱ ساله اهدافی دارد به بلندای کارنامه درخشانش؛ او به مربیگری در اروپا فکر میکند، شانسی که در اوساسونا برایش وجود دارد اما فعلاً در فولاد خوش میدرخشد. بخشی از گفتوگوی او با ایسنا را مرور میکنیم.
اوساسونا: در جام جهانی دو پیشنهاد از آلمان داشتم که یکی همان کایزرسلاترن بود و یک پیشنهاد هم از اسپانیا و تیم اوساسونا به من رسید. من خودم علاقهمند به فوتبال اسپانیا بودم و ترجیح دادم در اسپانیا بازی کنم.
مقابل مسی و رونالدو:حداقل ۱۰ تا ۱۲ بار مقابل رئال و بارسلونا و مقابل مسی و رونالدو نیز بازی کردم و در بازیهایی بودم که هر چه میگذرد به ارزش آنها پی میبرم.
راز محبوبیت در اوساسونا: در اسپانیا به این صورت نیست که به صفحات مجازی، لیدر، هوادار و روزنامه ها محبوب شد. آنجا فقط باید خوب بازی کرد تا محبوب شد.
حضور در استقلال: من در یک خانواده استقلالی به دنیا آمده بودم و همیشه دوست داشتم در استقلال بازی کنم و این علاقهمندی خانوادهام و به ویژه پدرم نیز بود. البته من هیچ وقت به هواداران و بازیکنان پرسپولیس نیز بیاحترامی نکردم و کُری نمیخوانم.
جدایی از آبی ها:اختلاف نظر با کادر فنی استقلال نداشتم.اما در شخصیت من نیست که یکسری کارها را به خاطر اینکه در آن جا باشم به اجبار انجام دهم و به همین دلیل تصمیم گرفتم از استقلال بروم.با احترام جدا شدم و چون سال جامجهانی بود برای من مهم بود و یادم هست تمرینات الریان نیز به آن صورت که باید باشد نبود و بعد از یک نیمفصل جدا شدم و به سایپا رفتم.
خداحافظی زود هنگام:آن سال که اوساسونا بودم از تیم ملی نیز باوجود اینکه خیلیها به من گفتند خداحافظی نکن، خداحافظی کردم و الان که فکر میکنم به نظر خیلی زود خداحافظی کردم. من در کل فوتبالم حتی یک بازی هم ذخیره نبودم.
توصیه کی روش: قصد داشتم باشگاهی را ادامه دهم که آقای کیروش درخواست داشت کمک او باشم و روند مربیگری را یاد بگیرم و معتقد بود سه سال بیشتر هم فوتبال بازی کنم اتفاقی رخ نمیدهد که آنجا هم اشتباه کردم که فوتبال باشگاهی را زود کنار گذاشتم اما برای کار مربیگریام خوب شد چون مربیگری را پیش خود آقای کیروش شروع به یادگیری کردم.
سبک مربیگری:اگر شبیه کی روش باشم که خیلی خوب است اما من سبک خودم را دارم. من از هر مربی که با آن کار کردم، موردی را الگوبرداری کردم. من شبیه کی روش نیستم، تلفیق مربیانی هستم که از آن ها ایده گرفته ام.
عاشق رئال: عاشق سویا و رئال بودم. همیشه از بازی مارسکا، دنی آلوز و خسوس ناواس لذت میبردم. من همیشه جو استادیوم سویا را دوست داشتم. یک جو عالی بود. من عاشق شکل فوتبال دونگا، پاتریک ویرا، روی کین و ماکهلهله بودم. بازیکنهایی که هم صاحب سبک، هم جنگنده و هم جسور بودند. البته من دکو را هم خیلی دوست داشتم.زمانی که در تیمملی بودم و مقابل مکزیک، کرواسی و برزیل بازی رسمی یا دوستانه داشتیم نیز برایم خوشایند بود. در تیم ملی که بودم، عاشق تیم ملی برزیل، اسپانیا و پرتغال بودم و وقتی مقابل پرتغال بازی کردم یکی از آرزوهای من بود.
هدف نهایی در مربیگری:اگر می خواهم در این عرصه به موفقیت مدنظر برسم باید بتوانم خارج از ایران هم مربیگری کنم. زیرا اگر در ایران ۱۰ جام هم بیاورم برایم موفقیت نیست. من دوست دارم سال ها در لالیگا بدون جام باشم تا اینکه در ایران هرسال جام بگیرم.
سرمربی تیم ملی:هر موقع لیاقت آن را داشته باشم سرمربی می شوم، در واقع هر زمان سرمربی شدم یعنی اندازه من بوده است. البته به نظرم الان هم دیر شده است؛ اگر در فوتبال ایران مثل آلمان و انگلیس برنامه ریزی داشتیم و من کنار کی روش به کارم ادامه میدادم، بعد از او می توانستم سرمربی تیم ملی شوم اما چون فوتبال ما بی برنامه است این اتفاق نیفتاد.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
مهاجم پرسپولیس جراحی کرد
-
محاسبه تفاضل گل بهجای گل زده در خانه حریف
-
گل محمدی تا آخر فصل محروم می شود؟
-
منشا غایب دربی کرمان
-
یوسفی رکورد دنیا را جابهجا کرد
-
ستارگان ورزش
-
آماتورهای پر سرو صدا
-
350 میلیون یورو ناقابل برای «هالند»
-
برای مربیگری در تیم ملی دیر هم شده است
-
سرانجام سیرجان میزبان بازی پرسپولیس شد
-
وحید امیری زیر تیغ میرود
-
استقلال برای قهرمانی آرامش میخواهد