سکوت دایی شکست
سلطانیفر نگذاشت سرمربی تیم ملی شوم
«دایی» که بعد از حضور در مراسم قرعهکشی جام جهانی 2022 قطر در صدر اخبار ورزشی ایران قرار گرفته بود، در گفتوگویی مفصل مقابل دوربین «فوتبال 360» نشسته و با همدانشگاهی و رفیق صمیمی خود گپ زده است. گزیده این گفت و گو را با هم مرور میکنیم.
جایگاه بین مردم: بعضی موقعها که بیکار هستیم، تلویزیون نگاه میکنیم. میگویند خیلی وقتها بعضی مسائل باعث میشود که آدم یک مدت استراحت کند، بعد قدر زندگی را بداند. بداند زندگی فقط فوتبال نیست. الان در این سه سالی که از فوتبال دور هستم، خیلی چیزها یاد گرفتم. به خیلی چیزها فکر کردم. آگاهی خودم را خیلی بیشتر کرده. من همیشه گفتهام: فوتبال بهانه و دلیلی شد که من کنار مردم باشم. جایگاه اجتماعی کوچکی که بین مردم داریم، فوتبال سبب آن شده است.
300 تا بخیه: آنهایی که باید در جایگاهشان باشند، نیستند. آنهایی که نباید اصلاً به چنین جایگاههایی که الان در مملکت ما هست برسند، رسیدهاند. تنها در فوتبال نیست. در همه چیز ما این مسئله را داریم میبینیم. لابیهای بیرون هیچموقع نمیگذارند امثال من بتوانند در چیزی که جوانی خودم را گذاشتهام، در رشتهای که ببخشید برایش بالای 300 تا بخیه خوردهام، بتوانم در آن با عشق و علاقه کار بکنم. من کسی نیستم که با هر شرایطی بتوانم با بعضی از آدمها کار بکنم و به خاطر همین بیرون آمدم.شاید کار کردن را از من بتوانند بگیرند اما آن عشق و علاقه را هیچکس نمیتواند بگیرد.
پست مدیریتی: مدیریت را اصلاً دوست ندارم. در زندگیم باور نمیکنید شاید بالای 20 سال است که شرکت دارم. قبلاً هم شرکت ورزشی داشتم. الان هم شرکت فولادی دارم و در رشته خودم (متالورژی) دارم کار میکنم. هیچموقع پشت صندلی ننشستم. اصلاً آن پشت نشستن را دوست ندارم؛ با من سازگار نیست.
ممنوع از کار: من آویزان این فوتبال نیستم. هیچ موقع هم نبودم. موقعی که مثلاً کسی را مدیرعامل باشگاه من میگذارند که اصلاً فوتبال بلد نیست، بعد میآید به خاطر اختلافاتی که از گذشته با او داشتیم، دنبال این است که من زمین بخورم شما چکار می کنید؟نمیدانم ممنوع از کار بودم یا نبودم اما این را میدانم که خیلی از ادارات و مراجعی که بودند، آمدند زندگی ما را کنکاش کردند. حالا ممنوع از کار باشم هم افتخار میکنم که به خاطر حرف حقی که زدم، به خاطر حرفهایی که زدم، ممنوع از کار باشم. جایگاهی که بین مردم دارم را با هیچ چیزی در زندگیام عوض نمیکنم.
از دست فروشی تا مهندسی:همیشه گفتهام که به عشق بابام، مهندسیام را گرفتم. از روز اول، از اول ابتدایی خدا بیامرز به من گفت که تو باید مهندس بشوی. شاید باور نکنید، از بچگی؛ 11، 12 ساله بودم که سه ماه تابستان دستفروشی کردم. هزینه 9 ماه درس خواندن را پیدا کردم. من خیلی افتخار میکنم که روی پای خودم بودم.
تیم ملی بدون برنامه: حالوروز فوتبال ما خوب نیست. توانستیم به جام جهانی صعود بکنیم اما هیچ برنامه مدونی نداریم که بتوانیم خودمان را آماده بکنیم. با تیمهای بزرگی میخواهیم بازی کنیم و مطمئناً میتواند پای خیلی از بچههای ما را به اروپا باز کند. در این زمانی که حالوروز مردم ما خوش نیست، یک جام جهانی میتواند مردم را خوشحال کند و متأسفم که الان بدون برنامه و بدون هیچ چیزی ادامه میدهیم. من خودم خیلی امیدوار نیستم.
دستور وزیر:هم قبل از ویلموتس و هم قبل از آقای اسکوچیچ پیشنهاد را به ما دادند اما میگویم دیگر ما لحظه آخر اوت شدیم! آن موقع که وزیر ورزش نگذاشت سرمربی شوم.من فوتبال را کنار گذاشتم، کی آمد یک بازی خداحافظی برای ما بگیرد؟ 17 سال رکورد دنیا را داشتیم. چه اتفاقی افتاد؟ اگر الان به عقب برگردم به هیچ عنوان آن افطاری رئیس جمهور وقت را نمیرفتم.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
مجیدی: بدون ملی پوشان بازی نمیکنیم
-
رحمتی همه بندها را فعال کرد!
-
گل بیست و دوم برای طیبی
-
تمدید ترابی و جذب پورعلیگنجی
-
ستارگان ورزش
-
دلفی در رادار سرخ ها
-
سلطانیفر نگذاشت سرمربی تیم ملی شوم
-
«قوهایبرنابئو» یا «لکلکهایآنفیلد»
-
حضور دبیر در انتخابات اتحادیه جهانی کشتی
-
تیم ملی درآفساید بیکفایتی و سیاسیبازی فیفا