در آرزوی مهار انقلاب خمینی

روندشناسی ترورهای پس از انقلاب اسلامی

در آرزوی مهار انقلاب خمینی

سایه‌ «ترور» به‌عنوان عاملی علیه حرکت انقلابی مردم مسلمان ایران همواره بر سر کشورمان سنگینی کرده است و تیرماه، یادآور چند حادثه‌ تلخ ترور برای ملت ما بوده است.


​​​​​​​ترور نافرجام آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد ابوذر تهران در ششم تیرماه ۱۳۶۰ و یک روز بعد، شهادت آیت‌الله دکتر بهشتی و ۷۲ نفر از اعضای حزب جمهوری اسلامی در محل حزب، تنها گوشه‌ای از این اقدامات بوده است. از همین روی خلاصه‌ای از یادداشت آقای محمدپورغلامی که به بررسی روندشناسی ترورها پس از انقلاب اسلامی می پردازد و در سال 1393 در سایت 
khamenei.ir منتشر شده است را می‌خوانیم.

انقلابی که قرار نبود اتفاق بیفتد
پیروزی انقلاب اسلامی برای بسیاری از تحلیلگران و سیاسیون غربی به قدری غیرمنتظره بود که حتی نتوانستند همه‌ ابعاد را به‌درستی درک کرده و آن را پیش‌بینی کنند.
شاید مهم‌ترین موضوعی که موجب شد آنان نتوانند انقلاب ایران را پیش‌بینی کنند «خاستگاه دینی» آن بود. 
به باور تحلیلگران غربی، از آنجا که اساساً مقوله‌ای به نام «دین» در عصر مدرن، توانایی بازتولید فرهنگی- اجتماعی ندارد، بنابراین با جانمایه‌ دینی نمی‌توان انقلابی در دوره‌ مدرنیسم به وجود آورد. اما انقلاب اسلامی ایران، همه‌ این پیش‌فرض‌ها و برساخت‌های ذهنی را به هم ریخت و نشان داد دست بر قضا در عصر مدرن نیز کماکان «دین» به‌عنوان مهم‌ترین عامل موتور حرکت جوامع بشری محسوب می‌شود.
از همین روی، از فردای به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی ایران، موج «مخالفت‌ها» و «مزاحمت‌های» داخلی و خارجی برای ضربه زدن به آن آغاز شد. یکی از راه‌هایی که در طول این 40 سال از عمر انقلاب اسلامی همواره توسط دشمنان داخلی و خارجی برای ضربه زدن به انقلاب ایران استفاده شده است، «ترور» است.
کلمه‌ «Terror» که به معنای وحشت و ترس است، به رفتار و اعمال فرد یا گروهی گفته می‌شود که از راه ایجاد ترس و وحشت و به کار بردن زور و خشونت، به دنبال رسیدن به اهداف سیاسی خود هستند. از این منظر، ترور را می‌توان قدیمی‌ترین و شایع‌ترین ابزار برای حذف مخالفان قلمداد کرد؛ به‌طوری‌که در طول تاریخ حیات بشر می‌توان نمونه‌های زیادی از آن را مشاهده کرد.

۱۷هزار قربانی ترور
پس از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از ابزارهایی که افراد و جریان‌های معاند انقلاب اسلامی علیه نیروهای انقلابی به کار بردند، ترور بوده است. در یک تقسیم‌بندی کلی، جریان‌های معاند انقلاب اسلامی را می‌توان در سه دسته تقسیم‌بندی کرد: «جریان‌های مارکسیستی» (و از همه مهم‌تر حزب توده)، «جریان‌های ملی‌گرا» (و از همه مهم‌تر نهضت آزادی) و «جریان‌های التقاطی» که مهم‌ترین آن‌ها «سازمان منافقین» و «گروهک فرقان» بود. با مراجعه به تاریخ می‌توان دریافت اکثر قریب به اتفاق ترورهایی که در ابتدای انقلاب انجام شده است، توسط دو گروهک سازمان منافقین و فرقان بوده است.
ترور سرلشکر ولی‌اللّه قرنی، نخستین رئیس ستاد کل ارتش جمهوری اسلامی ایران (3/۲/1358)، ترور آیت‌الله مطهری، رئیس شورای انقلاب و مغز متفکر انقلاب اسلامی (۱1/۲/1358)، ترور نافرجام حجت‌الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی (4/۳/1358)، ترور حاج مهدی عراقی (4/۶/1358)، ترور آیت‌الله قاضی طباطبایی (10/۸/1358)، ترور آیت‌الله مفتح (27/۹/1358)، ترور ناکام آیت‌الله خامنه‌ای (6/۴/1360)، بمب‌گذاری در حزب جمهوری و شهادت آیت‌الله شهید بهشتی و ۷۲ تن از یاران امام (7/۴/1360)، ترور حجت‌الاسلام والمسلمین حقانی (7/۴/1360)، بمب‌گذاری در دفتر نخست‌وزیری و ترور شهیدان رجایی و باهنر (8/۶/1360)، ترور آیت‌الله قدوسی (14/۶/1360)، ترور آیت‌الله مدنی (20/۶/1360)، ترور حجت‌الاسلام و المسلمین هاشمی‌نژاد (7/۷/1360)، ترور آیت‌الله دستغیب (20/۹/1360)، ترور آیت‌الله صدوقی (11/۴/1361) و ترور آیت‌الله اشرفی اصفهانی (23/۷/1361) مواردی از مهم‌ترین ترورهایی است که در سال‌های نخستین پیروزی انقلاب اسلامی توسط دو گروهک فوق انجام شده است. علاوه بر این بیش از ۱۷ هزار تن از مردم عادی نیز در آماج ترور این جریان‌ها قرار گرفتند. اوج ترورها نیز در تابستان ۶۰ و در پی دو حادثه‌ بمب‌گذاری در حزب جمهوری و دفتر نخست‌‌وزیری بود که بسیاری از نیروهای تراز اول انقلاب به شهادت رسیدند. این ترورها البته همچنان ادامه پیدا کرد و برای مثال در ۱۰شهریور ۱۳۷۷، اسدالله لاجوردی و در ۲۱ فروردین ۷۸، سپهبد صیاد شیرازی نیز مورد ترور قرار گرفته و به شهادت رسیدند.
از این حیث، اغراق نکرده‌ایم اگر بگوییم «کیفیت» و «کمیت» ترورهایی که بعد از انقلاب اسلامی رخ داد، در هیچ انقلاب دیگری در جهان سابقه نداشته است. ترور بزرگ‌ترین مغزهای ایدئولوژیک و بهترین مسئولان سیاسی کشور در عرض چند ماه، می‌تواند هر نظام سیاسی را با چالش عمیق و بزرگی مواجه سازد؛ اما نظام جمهوری اسلامی از همه‌ این موضوعات به سلامت عبور کرد.

«ترور» برای مهار انقلاب
اما پرسش اصلی آن است این ترورها چرا و به چه دلیل انجام می‌شد؟ اهداف و مقاصد معاندین و دشمنان از انجام این ترورها چه بوده است؟ چرا دشمنان ایران از این ابزار برای ضربه زدن به انقلاب اسلامی استفاده کرده و می‌کنند؟
به نظر می‌رسد مهم‌ترین عاملی که موجب انجام این ترورها شده و می‌شود «مهار انقلاب» بوده است. دشمنان انقلاب به خوبی می‌دانستند اگر جلو انقلاب اسلامی را نگیرند، دیری نخواهد پایید که الگوی انقلاب اسلامی در تمام جهان اسلام و بلکه کشورهای مستقل جهان تکثیر شود. بنابراین به هر طریقی که شده، می‌بایست جلو این انقلاب را گرفته و در حرکت آن اخلال ایجاد کنند. از همین روی، رهبر انقلاب در بیانات خود در ۱۴خرداد 1393 و در حرم امام خمینی، یکی از راه‌های ایجاد مزاحمت دشمنان برای انقلاب اسلامی را مسئله‌ «ترور» برشمرده و فرمودند: «یکی از کارها فعال کردن گروه‌هاى ترور و راه انداختن گروه‌هاى تروریست است؛ این را در عراق انجام دادند، در افغانستان انجام دادند، در برخى از کشورهاى عربى منطقه انجام دادند، در کشور خود ما هم انجام دادند؛ گروه‌هاى تروریست را راه بیندازند، آدم‌هاى مشخص را [ترور کنند]. در کشور ما دانشمندان را زدند، متخصصان انرژى هسته‌اى را زدند و به شهادت رساندند، قبل از آن هم کسان دیگرى، نخبگان سیاسى، نخبگان فرهنگى، شخصیت‌هاى علمى، شخصیت‌هاى روحانى را زدند؛ و این‌ها زیر دامن آمریکا رشد کردند، بعضى هم به‌خاطر این خدماتى که به آمریکا کردند، مورد قبول و پذیرش آمریکایى‌ها قرار گرفتند. امروز منافقین در آغوش آمریکا قرار دارند؛ در جلسات گوناگون، در کمیسیون‌هاى کنگره‌ آمریکا شرکت می‌کنند، همین عناصر منافق، همین‌هایى که در این‌جا آحاد مردم را کشتند، بزرگان را کشتند، علما را کشتند، دانشمندان را کشتند، سیاسیون را کشتند و انفجارات به‌وجود آوردند، امروز آن‌جا با آن‌ها هستند».

دی‌ماه ۸۸؛ تغییر جهت ترورها
اما از دی ماه ۸۸ تا دی ماه ۹۰ رنگ‌وبوی ترورها و «جهت» آن‌ها تغییر پیدا کرد. دشمن که تا پیش از این، «ترورهای سیاسی» را با هدف حذف سیاسیون عالی‌رتبه‌ نظام در دستور کار داشت، در فاصله‌ زمانی مذکور «ترورهای علمی» را کلید زد و چهار تن از اندیشمندان هسته‌ای ایران را به شهادت رساند.
در پاییز سال ۸۹ و کمتر از یک ماه قبل از عملیات ترور دکتر مجید شهریاری و دکتر فریدون عباسی، جان ساورز، رئیس سرویس جاسوسی انگلیس (MI۶) مقابل دوربین قرار گرفت و از انجام عملیات‌های اطلاعاتی و امنیتی برای توقف برنامه هسته‌ای ایران خبر داد. وی به صراحت اعلام کرد: «دیپلماسی برای متوقف کردن برنامه‌ هسته‌ای ایران کافی نیست و باید به فعالیت‌های جاسوسی و اطلاعاتی برای مقابله با ایران ادامه داد». 
پس از ترور دکتر علی محمدی و دکتر مجید شهریاری، دو دانشمند دیگر هسته‌ای کشورمان یعنی داریوش رضایی‌نژاد و مصطفی احمدی‌روشن نیز مورد ترور گروه‌های تروریستی وابسته به غرب قرار گرفته و به شهادت رسیدند.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه