طلوع فجر چهل و چهارم
رهبر انقلاب اسلامی همچنین با حضور بر مزار شهیدان عالیمقام بهشتی، رجایی، باهنر و شهدای حادثه هفتم تیر ۱۳۶۰، علوّ درجات آنان را از خداوند متعال مسألت کردند. حضرت آیتالله خامنهای سپس در گلزار شهیدان سرافراز حضور یافتند و به ارواح مطهر مدافعان اسلام و ایران ادای احترام کردند.
حرم مطهر در انقلاب اسلامی – قسمت اول
طنین «مرگ بر شاه» در صحن نو
محمدحسین نیکبخت
مشهد از همان ابتدای نهضت اسلامی همواره یکی از کانونهای مبارزه با رژیم شاه بود. مردم این شهر مبارزه آشکار با طاغوت را از سال ۱۳۴۲ و پس از بازداشت امام خمینی(ره) آغاز کردند؛ واقعه مسجد فیل در پایین خیابان که در ۲۲ مهرماه همان سال پس از سخنرانی پرشور شهید هاشمینژاد رقم خورد شاهدی بر این مدعاست.
در آن واقعه، جمع زیادی از مردم بازداشت شدند و سه نفر نیز به شهادت رسیدند که باید آنها را نخستین شهیدان نهضت اسلامی در مشهد بدانیم. تردیدی نیست که حضور علمای مبارزی مانند آیتالله خامنهای، شهید هاشمینژاد و مرحوم آیتالله واعظ طبسی به این مبارزه نظم و شتابی فزاینده میداد. در تیرماه ۱۳۵۷، مبارزات مردم مشهد وارد مرحله جدیدی شد و درگذشت مشکوک شیخ احمد کافی، واعظ شهیر و تشییع جنازه وی در حرم رضوی یکی از نقاط اوج انقلاب اسلامی در مشهد را رقم زد.
درگذشت مشکوک یک واعظ نامدار
مرحوم کافی در حالی تهران را به مقصد مشهد ترک کرد که از سوی رژیم شاه و یکی از بازجویان کمیته مشترک برای برگزار نکردن مراسم میلاد امام زمان(عج) تحت فشار قرار داشت؛ میخواستند او را مجبور کنند که در مراسم به نفع رژیم حرفهایی بزند و او را بین این کار و خروج از تهران مخیّر کرده بودند. از طرفی دو سه ماه پیش از این اتفاق، او در یکی از منبرهای معروف خود از امام خمینی(ره) و تبعید ایشان به نجف یاد کرد و این سخنرانی بازتاب وسیعی در جامعه داشت. مرحوم کافی روز ۳۰ تیرماه ۱۳۵۷ در چند کیلومتری مشهد تصادف کرد و درگذشت. انتقال پیکر وی به شهر و تجمع مردم برای تشییع آن، در حالی که آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی بر آن نماز خواند، جمعیتی عظیم را به حرم مطهر کشید و این اجتماع مجالی برای شکل گرفتن یک تظاهرات انقلابی بود؛ این اتفاق روز اول مرداد سال ۱۳۵۷ افتاد.
حرم مطهر، کانون قیام بزرگ
هر چند نخستین تجمع برای تشییع پیکر مرحوم کافی روز ۳۱ تیرماه ۱۳۵۷ و در میدان فردوسی مشهد رقم خورد اما تجمع اصلی مردم، روز اول مرداد و در حالی اتفاق افتاد که بنا بود مراسم اقامه نماز و تشییع پیکر مرحوم در حرم مطهر برگزار شود. زندهیاد حاج حیدر رحیمپور ازغدی نقل میکرد که انقلابیون مشهدی تصمیم گرفتند از این مراسم به عنوان هستهای برای شکل گرفتن یک اعتراض بسیار گسترده در مشهد استفاده کنند. ساعاتی پیش از آغاز تشییع جنازه، تلاشهایی از سوی انقلابیون برای منفجر کردن مجسمه شاه در میدان شهدا صورت گرفت و جمعیتی که بخش عمده آنها از اهالی مناطق محروم مشهد مانند منطقه طلاب بودند، از سوی خیابان طبرسی و در حالی که علیه رژیم شاه شعار میدادند به سوی حرم مطهر حرکت کردند. تلاقی این جمعیت با جمعیت انبوهی که در حرم رضوی حضور داشت موجب خارج شدن کنترل اوضاع از دست مأموران رژیم شد. با پایان یافتن مراسم اقامه نماز، شعارها سمت و سوی شدیدتری نسبت به رژیم گرفت. صحن نو (آزادی)، محل برگزاری نماز آکنده از جمعیت بود. شاهدان عینی افرادی مانند حسن کافی، برادر مرحوم کافی و زندهیاد حاج حیدر رحیمپور ازغدی از آغاز شعارهای یکپارچه جمعیت در این لحظات خبر دادهاند. درست در همین زمان بود که برای نخستین بار شعار «مرگ بر شاه» در مشهد و در صحن نو طنینانداز شد. این اتفاق به سرعت سراسر حرم مطهر رضوی و خیابانهای ورودی آن را تحت تأثیر قرار داد.
شلیک گلوله و گاز اشکآور به مردم
جمعیت در حال حرکت در خیابان طبرسی با وجود اعمال خشونت از سوی مأموران، خود را به حرم رساند و قیام اول مرداد شکلی کامل به خود گرفت. با دستور مأموران رژیم شاه، پیکر مرحوم کافی را به یکی از حجرههای صحن منتقل کردند و درِ آن را بستند؛ آن گاه درگیری مستقیم با مردم آغاز شد. برای نخستین بار در تاریخ حرم رضوی به جمعیت زائران و مجاوران حاضر در صحن نو، گاز اشکآور شلیک کردند؛ گاز حتی به داخل رواقهای اطراف هم نفوذ و شرایط تنفس زائران و مجاوران را سخت کرد. مأموران با این حرمتشکنی میخواستند جمعیت را متفرق کنند، اما این کار به راحتی امکانپذیر نبود. درگیریها در صحن موزه (رواق امام خمینی(ره) فعلی) نیز ادامه داشت و به مجروح شدن جمع زیادی از مردم انجامید. عامل اصلی فرمان شلیک به زائران و مجاوران، سرهنگ زمانیپور بود که در اعمال خشونت افسارگسیخته شهرت زیادی داشت. در همین شرایط دختر ۱۴ سالهای به نام ناهید اسدی تلاش میکرد به مجروحانی که در اطراف حوض بزرگ صحن موزه افتاده بودند کمک کند. شاهدان عینی ماجرا میگویند فعالیتهای او نظر سرهنگ زمانیپور را جلب و دستور شلیک به این دختر نوجوان را صادر کرد. این اقدام سبب شهادت ناهید اسدی شد؛ دختر شجاعی که در حرم رضوی به شهادت رسید و بسیاری از پژوهشگران او را نخستین شهید انقلاب اسلامی در مشهد میدانند. قیام اول مرداد ۱۳۵۷ را باید سرآغاز موجهای گسترده اعتراض و مبارزه با رژیم پهلوی در مشهد مقدس بدانیم؛ قیامی که در حرم رضوی شکل گرفت و همه شهر مشهد را تحت تأثیر خود قرار داد.
نگاهی به مبارزات مردم مشهد در آستانه ورود امام خمینی(ره) به میهن
۱۲بهمن۵۷ مشهد، به روایت اسناد
محمدحسین مروج
در وقایع و حوادث مبارزاتی ملت ایران در مقابله با رژیم ستمشاهی پهلوی، شهر مقدس مشهد به عنوان یکی از مهمترین کانونهای مبارزاتی مردم ایران بهخصوص در نیمه دوم سال ۱۳۵۷ مطرح بود. هر چند در بین وقایع و حوادث مربوط به شهر مقدس مشهد روزهای نهم و دهم دی سال۱۳۵۷ از اهمیت خاصی برخوردار است؛ اما نباید از وقایع و حوادث بهمن ۵۷ در مشهد و در آستانه ورود امام خمینی(ره) به کشور غفلت شود. آنچــه در ادامــه میخوانیــد بخشــی از توضیحات فاطمه خندان، کارشناس واحد مطالعات انقلاب اسلامی مشــهد در اداره امور اسناد سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی در این باره است. وی کارشناس ارشد تاریخ ایران دوره اسلامی است.
اعزام برخی از اقشار مشهد برای استقبال از امام به تهران
زمزمههای ورود امام به ایران موجب دلگرمی اعتصابکنندگان در ادارات و نهادهای مختلف میشد. ازجمله با قطعی شدن خبر بازگشت امام، کارکنان رادیو و تلویزیون خود را برای بازگشت امام و پخش تصاویر و اخبار آن از صدا و سیما آماده کرده و با توصیه مراجع و علما و درخواستهای مردمی به اعتصاب پایان دادند.
از سوی دیگر فرودگاههای کشور نیز که از چندی پیش در تعطیلی به سر میبردند با قوی شدن احتمال خبر بازگشت امام دست از اعتصاب برداشته و قرار بر این شد اعتصاب آنها با حضور آیتالله طالقانی پایان یابد.
کمیته استقبال از امام نیز بهشدت مشغول آماده کردن شرایط در ایران برای ورود امام بود و اطلاعیههای این کمیته زمان و مسیر ورود امام(ره) را به اطلاع مردم منتظر ایران میرساند.
گروههای استقبال از امام از اصناف مختلف و بیوت مراجع مشهد سازماندهی شده و به تهران رفتند. از جمله گروهی از بازاریان مشهد و نیز پزشکان انقلابی بیمارستانهای ۱۷شهریور، امام رضا(ع) و قائم(عج) و نیز روحانیون مبارز که گروهی با عدم بازگشت امام در برنامه اولیه، به مشهد بازگشتند.
دهه آخر ماه صفر سال ۱۳۵۷ مشهد
جلسات سخنرانی انقلابی در تالار بزرگ شهرداری مشهد با سخنرانی روحانیت مبارز آیتالله خامنهای، حجج اسلام هاشمینژاد و فرزانه در میان کارکنان شهرداری و اصناف مختلف و مردم انقلابی برگزار میشد.
کارشکنیها برای به هم خوردن برنامه بازگشت امام موجب گسترده شدن اعتراضها و تحصن دانشجویان و علما در مسجد دانشگاه تهران، قم و نیز تحصن علما و روحانیت در حرم مطهر رضوی در رواق دارالزهد مبارکه شد.
مردم مشهد با وجود بارش شدید برف در روزهای سوم تا پنجم بهمن ماه ۱۳۵۷ در اعتراض به استقرار نظامیان با تانک و زرهپوش اطراف فرودگاه مهرآباد و مختل شدن پرواز امام به ایران، در منزل آیتالله شیرازی تجمع و سپس در شهر مشهد راهپیمایی کردند.
با منتشر شدن خبر به تعویق افتادن سه روزه سفر امام به ایران در پنجم بهمن ۱۳۵۷ که طی اطلاعیهای از سوی کمیته استقبال از امام به صورت رسمی اعلام شد، گروهها و اصناف و ادارات مختلف طی پیامهایی حمایت دوباره خود را از امام خمینی(ره) اعلام کرده و در تجمعات و راهپیماییهایی به دعوت مراجع و علما و روحانیت شرکت میکردند. این در حالی بود که در مشهد مردم خود را برای مراسم آخر ماه صفر و ارتحال پیامبراسلام (ص) و شهادت امام رضا(ع) آماده میکردند و شهر حال و هوای دیگری داشت.
بیوت مراجع و علما از جمله آیتالله شیرازی نیز با انتشار اعلامیه، اقدام دولت بختیار برای ایجاد مانع در بازگشت امام خمینی(ره) به ایران را محکوم کردند.
همبستگی اقشار مختلف مشهد در حمایت از بازگشت امام خمینی(ره)
کارکنان آستان قدس رضوی طی اعلامیهای با اعلام حمایت خود از امام خمینی(ره)، بازگشت ایشان را خواستار شدند.
فرهنگیان مشهد نیز با تجمع در سالن ورزشی میدان چرخ (واقع در بین چهارراه بیسیم و چهارراه لشکر فعلی) و سخنرانی حجتالاسلام هاشمینژاد، سعیدی و حسینی خواستار بازگشت امام خمینی و تشکیل حکومت اسلامی شدند.
اصناف و گروههای مختلف از جمله اتحادیه پوشاک و صنف خیاط مشهد، کمیته اجرایی کارکنان راه و ترابری خراسان و جامعه مهندسین خراسان علاوه بر حضور در تجمعات و راهپیمایی، بیانیههایی در اعلام حمایت از امام خمینی(ره) منتشر کردند.
با افزایش اعتراضات و راهپیماییها علیه دولت بختیار و مخالفت امام خمینی برای ملاقلات یا مذاکره با وی در پاریس، بختیار طی مصاحبهای بر مواضع خود برای اجرای قانون اساسی و عدم موافقت با درخواستهای امام و انقلابیون پافشاری کرد که این مصاحبه به تشدید تظاهرات علیه دولت انجامید و بازگشت امام را قطعی نمود.
انتشار مصاحبه امام با خبرنگاران در نوفل لوشاتو در مورد بسته شدن فرودگاههای ایران و ممانعت از ورود ایشان، به راهپیماییهای گسترده در ایران و بهویژه مشهد مقدس منتهی شد.
راهپیمایی مردم مشهد در روز شنبه ۲۸صفرمطابق با هفتم بهمن ماه ۱۳۵۷ که از ابتدای خیابان طبرسی به سمت پایین خیابان شروع شده بود، از پنجراه به سمت حرم مطهر رضوی ادامه یافت. تظاهراتکنندگان در مقابل صحنه موزه (رواق امام خمینی(ره) فعلی) تجمع کردند. آنان با در دست داشتن تصاویر امام و شهدا و شعارهایی در اعتراض به دولت بختیار و جلوگیری از ورود امام، به سمت خیابان امام رضا(ع) حرکت کردند. حجتالاسلام هاشمینژاد در سخنرانی میان راهپیمایان و تظاهراتکنندگان دولت وقت را به گفته امام، غیرقانونی دانسته و اقدام دولت در ممانعت از ورود امام را محکوم کرد.
حرم مطهر رضوی مرکز تجمعهای مردمی مشهد
همزمان با این حوادث، نمایشگاههای عکس و کتاب از حوادث و شهدای انقلاب در تالار دانشکده پزشکی، دانشسرای خیابان راهنمایی و دبیرستان دکترمحمد مصدق مشهد (خیابان خسروی) برگزار شد.
به دنبال تحصن روحانیون مبارز تهران و مدرسین حوزه علمیه قم و نمایندگان روحانیون شهرستانها در دانشگاه تهران به عنوان اعتراض به بسته شدن فرودگاه و ممانعت از بازگشت امام، روحانیون بر ادامه تحصن تا بازگشت امام تأکید داشتند.
تظاهرات میلیونی مردم مشهد با حضور اقشار و اصناف مختلف از جمله کارکنان اداره غله و سیلوی خراسان در دوشنبه۳۰ صفر برگزارشد.
علما و مراجع نیز در دوشنبه ۹ بهمن۱۳۵۷شمسی مطابق با ۳۰صفر ۱۳۹۹قمری طی پیامی با روحانیون و اصناف متحصن در دانشگاه تهران اعلام همبستگی کردند.آیتالله خامنهای نیز که در این زمان همراه با روحانیت متحصن در دانشگاه تهران به سر میبردند، پیام کانون نشر حقایق و انقلابیون مشهد در حمایت از تلاش روحانیت و اصناف متحصن در مسجد دانشگاه تهران برای بازگشت پیروزمندانه امام به ایران را اعلام کردند.همچنین علمای متحصن در حرم امام رضا(ع) از جمله سید عزالدین حسینی زنجانی، جواد تهرانی، علی فلسفی، حسنعلی مروارید، سید عبدالکریم هاشمینژاد و عباس واعظ طبسی با انتشار بیانیهای همبستگی خود با علمای متحصن در مسجد دانشگاه تهران و مسجد اعظم قم تا بازگشت امام به ایران را اعلام کردند.
بیانیه اساتید حوزه علمیه مشهد، آیات عظام سید ابراهیم حجازی، یعقوب واعظی، محمدحسین جعفری، عباس عباسنژاد، رجبعلی رضازاده، محمدباقر عباسپور، محمدرضا دهشت و سیدعلی اکبر بنیهاشمی نیز مبنی بر اعلام همبستگی با انقلاب و حمایت از امام خمینی(ره) منتشر شد.
به دنبال تحصن علما و روحانیون در حرم منور امام هشتم(ع) از دهم تا دوازدهم بهمن ۱۳۵۷ بسیاری از نهادها و ادارات و از جمله جامعه دانشگاهیان با حضور و یا انتشار بیانیه از تحصن علما در مشهد و تهران حمایت و با تحصنکنندگان تا بازگشت امام خمینی(ره) به ایران اعلام همبستگی کردند.
در پی اعلام سه روز عزای عمومی به مناسبت کشتار تظاهراتکنندگان تهران و شهرستانها و نیز اعدام چند همافر نیروی هوایی در روز چهارشنبه ۱۱ بهمن نیز تظاهرات گستردهای در مشهد از باشگاه دانشگاه فردوسی و بیمارستان ارتش به منظور بازگشت امام به ایران برگزار شد و تا حرم مطهر رضوی ادامه داشت که در پایان تظاهراتکنندگان با حضور در حرم مطهر امام رضا(ع) و محل تحصن، با علما و روحانیت اعلام همبستگی کردند. حجتالاسلام هاشمینژاد در جمع متحصنان خبر قرار بازگشت امام به ایران را اعلام کرد.
جامعه فرهنگیان و حومه نیز با حضور در این محل اعلام همبستگی خود با متحصنان و حمایت از تحصن در دانشگاه تهران را اعلام داشتند.
کارکنان رادیوو تلویزیون نیز با حضور در سالن تشریفات آستان قدس رضوی در صحن موزه و اهدای گل به روحانیون مبارز متحصن، با ایشان اعلام همبستگی کردند.
۱۲ بهمن ۵۷ مشهد
سرانجام ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ فرارسید و امام و همراهان پس از تحمل تبعید و دوری از وطن با مبارزات اقشار مختلف مردم به میهن بازگشتند. مردم گزارش مراسم استقبال از امام را از تلویزیون پیگیر بودند.
جمع زیادی از مردم در استقبال از بازگشت امام خمینی(ره)، در میدان شهدای مشهد و خیابانهای منتهی به حرم امام هشتم(ع) که در طول یک سال شاهد مبارزات مردم بود به شادی و پخش گل و شیرینی پرداختند.
سیل پیامها و تلگرافهای تبریک و خوشامدگویی آیات عظام و روحانیت و اصناف و ادارات از مشهد و شهرستانها به تهران به مناسبت بازگشت امام به ایران در تاریخ۱۳۵۷/۱۱/۱۲ مصادف با ۳ربیع الاول ۱۳۹۹ سرازیر بود. راهپیمایی مردم به مناسبت ورود امام از مقابل مدرسه نواب مشهد آغاز و به سمت منزل آیتالله شیرازی و خیابان خسروی نو ادامه داشت. این راهپیمایی در مقابل صحن موزه با سخنرانی یکی از روحانیون در صحن امام خمینی پایان یافت. همچنین تحصن روحانیون مشهد در حرم مطهر با بازگشت امام خاتمه یافت و بیانیهای در تبریک بازگشت امام و حمایت از ایشان قرائت شد.
روزهای پس از ورود امام نیز ایران و شهر مشهد شاهد حضور مردم برای به ثمر نشستن مبارزات با زعامت و رهبری امام خمینی بود. مشهد شاهد راهپیمایی کسبه بازار رضا و دیگر اقشار مردم مشهد در مسیر خیابانهای شیرازی، خسروی، ارگ (امام خمینی فعلی)، بهار و امام رضا(ع) با تمثال امام خمینی در مخالفت با دولت بختیار و درخواست تشکیل حکومت اسلامی در روز شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۵۷ بود که با حضور در حرم مطهر پایان یافت.
در گفتوگو با رئیس اندیشکده راهبردی «سعداء» مطرح شد
«تبیین» سختترین نوع جهاد است
زینب اصغریان
جهاد تبیین یکی از مهمترین موضوعاتی است که در سالهای اخیر از سوی رهبر معظم انقلاب مطرح شده و به تازگی در دیدار مداحان بار دیگر مورد توجه قرار گرفت: «یک روز میدان، میدان نظامی است...
یک روز عرصه علم است و جهاد، جهاد علمی است... یک روز عرصه فعالیتهای اجتماعی است... لکن از همه اینها مهمتر عرصه تبیین و روشنگری است. اگر روشنگری بود، همه این عرصههای گوناگون در وقت خود و جای خود وضعشان روشن خواهد شد و مردان خودشان را پیدا خواهند کرد». برای بررسی دقیقتر ابعاد مختلف «جهاد تبیین» به سراغ حجتالاسلام سیدمحمدحسین راجی، رئیس اندیشکده راهبردی سعداء و نویسنده کتابهایی چون «صعود چهل ساله» و «اصول اقتدار، نمونهای برای جهاد تبیینی» رفتیم و مفهوم «جهاد تبیین» را در منظومه اندیشه رهبر معظم انقلاب با ایشان مورد بحث قرار دادیم.
چه تعریف جامعی از جهاد تبیین وجود دارد؟
خداوند در قرآن میفرماید: «جاهدوا فی سبیلالله» جهاد باید در راه خدا باشد. پس جهد و کوششی را تلاش میگویند که برای یک هدف والا و مقدس باشد. جهاد همراه با سختی است بنابراین کار بدون تلاش و سختی، جهاد نیست. جهاد حتماً سختی دارد. دلالت التزامی جهاد حتماً تحمل سختی است. به فرموده رهبر معظم انقلاب در جاده آسفالته، انسان پایش را روی گاز بگذارد و با باک پُر از بنزین سفر کند، این را مبارزه نمیگویند. مبارزه آنجایی است که انسان با مانعی برخورد کند که این مانع در جبهههای انسانی میشود دشمن و در جبهههای طبیعی میشود موانع طبیعی. اگر انسان با این موانع درگیر شود و سعی کند آنها را از میان بردارد، این میشود مبارزه.
این جهادی که در ذهن ماست که جهاد نظامی باشد هم حتی با سختی کشیدن بدست نمیآید. در هشت سال دفاع مقدس، رزمندگان سختیهای فراوانی کشیدند. نکتهای که باید دقت شود این است که برای این جهاد -که الان دیگر سختترین جهاد است- رهبر انقلاب لفظ جهاد عظیم تبیین را ذکر کردهاند؛ چون واقعاً سخت است در دورانی که دشمن ذهنها را موشکباران کرده و متأسفانه عملکرد برخی از مسئولان در سالهای گذشته عملکرد بسیار بدی بوده و این موجب شده دشمن بتواند نقاط قوت ما را کوچک و نقاط ضعف ما را بسیار بزرگ جلوه دهد و روی آن مانور دهد. در این دوران جهاد تبیین هم اهمیت بیشتری پیدا میکند و هم سختی بیشتری دارد.
«تبیین» به معنی باز کردن هر گرهی است که هر چیزی در ذهن انسان ایجاد میکند. تبیین، درست تصمیم گرفتن را به انسان نشان میدهد چون اگر انسان دادهها و ورودیهایش غلط باشد، تصمیمش هم غلط خواهد شد. بعضی مواقع چون تصمیمهایمان با تحلیل غلط همراه بوده و تبیین همراهشان نبوده است، غلط از آب درخواهند آمد.
اطلاق عنوان جهاد برای امر تبیین به چه دلیل است؟
هر تلاشی برای خنثی کردن توطئه دشمن، جهاد است و چون امروز مهمترین نقشه دشمن این است که ذهنها را منحرف کند پس طبیعتاً ایستادگی در مقابل نقشه دشمن جهاد خواهد بود.
چرا جهاد تبیین، چندین بار مورد تأکید رهبر انقلاب قرار گرفته و علت اهمیت آن چیست؟
دلیلش این است در هر دورانی دشمن نقشهای دارد و از یک راه ورود پیدا میکند؛ یک دورانی نظامی است و دورانی اجتماعی و دورانی سیاسی است الان دشمن دارد روی ذهن مردم کار میکند. به فرموده رهبر انقلاب، امروز مهمترین چالش کشور ما «چالش ذهنی» است؛ یعنی ذهنیتی دارد شکل میگیرد که در بعضی امور با واقعیت سازگاری ندارد؛ حقیقتاً این مسئله در واقعیت لمس نمیشود اما در فضای مجازی و در ذهن طرف وجود دارد.
خدا در قرآن میفرمایند: «لااکراه فی الدین قدتبین الرشد من الغی» یعنی افکار برخلاف افعال، قابل اجبار نیست؛ ممکن است حکومت بتواند بعضی از چیزها را اجبار کند اما فکر مردم با اجبار صورت نمیگیرد و با تبیین صورت میگیرد. اگر تبیین درست صورت بگیرد آن چیزی که در ذهن مردم است با واقعیت همخوانی پیدا میکند و گرنه در ذهن یک چیز است و در واقعیت یک چیز دیگر خواهد بود.
آیا هر تبیینی جهاد است؟
خیر، جهاد تبیین آنجایی است که دشمن در آن ورود کرده است مثل این میماند بگوییم آیا هر حمله نظامی و اسلحه به دست گرفتنی جهاد است؟ خیر، جهاد یعنی آن نقطه را که دشمن میزند شما آن نقطه را بزنید. تبیین هم همین طور است یعنی همان نقطه را که دشمن بزند و شبهاتی را مطرح کند ما باید بتوانیم همان نقطه را تبیین کنیم.
به فرموده رهبری، خیلی از حقایق هست که باید تبیین بشود. در قبال این حرکت گمراهکنندهای که از صد طرف به سمت ملت ایران سرازیر است و تأثیرگذاری بر افکار عمومی که یکی از هدفهای بزرگ دشمنان ایران و اسلام و انقلاب اسلامی است... «حرکت تبیین» خنثیکننده این توطئه دشمن و این حرکت دشمن است.
مسائلی که تاکنون رهبر معظم انقلاب فرمودهاند که باید تبیین شود کداماند؟
مسائلی که ایشان در موارد متعدد فرمودهاند که باید تبیین شود عبارتاند از: تبیین معارف اسلامی، تبیین ضرورت رعایت تقوا، تبیین سخن تازه انقلاب و مبانی آن، تبیین چرایی ضرورت حاکمیت اسلام، تبیین اهداف انقلاب، تبیین حقایق مستحکم نظام اسلامی، تبیین ابعاد انقلاب اسلامی، تبیین الگوی مردمسالاری دینی و علت دشمنی آمریکا و منطق زیر بار زور نرفتن ملت ایران، تبیین شاخصههای اصلی خط امام(ره)، تبیین منطق مقابله با آمریکا، تبیین هدف اصلی استکبار، تبیین ایده اقتصاد مقاومتی، تبیین کار بزرگ شهدا، تبیین تاریخ معاصر، تبیین حقوق زن و مرد در اسلام، تبیین مسئله نماز برای مردم، تبیین شخصیت عظیم پیامبر و تبیین مسئله وحدت.
وظایف اقشار و نهادهای مختلف در جهاد تبیین چیست؟
بالا بردن سطح آگاهی از مهمترین وظایف اقشار و نهادهای مختلف در جهاد تبیین است. کسانی که میخواهند تبیین کنند خودشان نباید در دام دشمن بیفتند، خود باید مباحث را با قدرت بدانند به عنوان مثال اکنون که بزرگترین شبهه درباره نظام است، آنها باید نقاط کارآمد نظام را بدانند، نقاطی که ما در آن ضعیف هستیم را در مقایسه با سایر کشورهای دنیا بدانند و این مسئله به شدت سخت است چون مطالعات بسیار عمیقی لازم است.
به عنوان پرسش آخر بفرمایید ابزارهای ورود به عرصه تبیین کداماند؟
سخن متین، منطق مستحکم و استفاده از عاطفه افراد از مهمترین ابزارهایی است که میتوانیم جهاد تبیین را به کمک آنها انجام دهیم.