خاطرات علما
شوق به شهادت آیتالله بروجردی
آیتالله صافی گلپایگانی
مرحوم آیتالله لطفالله صافی گلپایگانی در کتاب «فخر دوران» که در آن به بیان خاطراتی از مرحوم آیتالله العظمی بروجردی پرداخته، در ضمن بیان خاطرهای مینویسد: روزی از روزهای ماه مبارک رمضان در خدمت آن مرجع بزرگ مشرف بودم. مرحوم آیتالله العظمی آقای گلپایگانی(قدس سره) برای دیدار آن بزرگوار تشریف آوردند .بعد از تعارفات، آقا قریب به این مضامین فرمودند: من هروقت این آیه را میخوانم از اینکه شهادت نصیبم نشده متأسف میشوم: «یَا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَا لَکُمْ إِذا قیلَ لَکُمُ انْفِرُوا فی سَبیلِ اللّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَی الْأَرْضِ أَرَضیتُمْ بِالْحَیاهِ الدُّنْیا مِنَ الْآخِرَهِ...» و علت تأسفشان را این طور بیان کردند: وقتی علمای اعلام به ریاست مرحوم حاج آقا نورالله اصفهانی(قدس سره) در قم برای مخالفت با برنامههای ضداسلامی رضاخان پهلوی- که برخی را به صورتهای فریبنده اظهار و بخشهای دیگری را اظهار نکرده بود- اجتماع کرده بودند و در واقع یک حرکت قوی و مصمم برای حذف پهلوی یا کنترل او ایجاد شده بود و مرحوم آیتالله حاج آقا نورالله شجاعانه آن را پیگیری، رهبری و تعقیب میفرمود، توقع این بود مراجع نجف اشرف به این نهضت بپیوندند و آن را تأیید و یاری نمایند.
مراجع نجف اشرف نیز چنان صلاح دیده بودند که مرحوم آیتالله بروجردی - که در آن وقت ظاهراً پس از مراجعت از سفر حج در نجف مشرف بودند و عازم ایران بودهاند- از طرف حوزه نجف و سایر مراجع، به قم بروند و به آنها بپیوندند. وقتی به ایشان پیشنهاد مینمایند، آقا به قرآن کریم استخاره نموده بودند که این آیه در جواب آمده بود و ایشان از این آیه استفاده کرده بودند که این اقدام و حرکت به این عنوان، هم نَفْر و حرکت فی سبیلالله و هم فیالجمله متضمن بشارت شهادت است به همین خاطر قبول کردند. ولی به جهاتی، آقایان از این اقدام منصرف شده بودند و آقا شخصاً به عنوان مراجعت به ایران و بروجرد و پس از خاتمه نهضت قم و شهادت مرحوم حاج آقا نورالله از نجف حرکت میکنند، ولی به دستور رضاخان و دولت وقت، ایشان را در مرز، دستگیر و به تهران میبرند و در آنجا تحت نظر نگه میدارند که شرحی جداگانه دارد.
به همین خاطر آقا که ظاهراً همان روز این آیه را تلاوت کرده بودند، غمشان از عدم نیل به فوز شهادت تازه شده بود. به راستی متأسف بودند و آرزوی شهادت داشتند.
مراجع نجف اشرف نیز چنان صلاح دیده بودند که مرحوم آیتالله بروجردی - که در آن وقت ظاهراً پس از مراجعت از سفر حج در نجف مشرف بودند و عازم ایران بودهاند- از طرف حوزه نجف و سایر مراجع، به قم بروند و به آنها بپیوندند. وقتی به ایشان پیشنهاد مینمایند، آقا به قرآن کریم استخاره نموده بودند که این آیه در جواب آمده بود و ایشان از این آیه استفاده کرده بودند که این اقدام و حرکت به این عنوان، هم نَفْر و حرکت فی سبیلالله و هم فیالجمله متضمن بشارت شهادت است به همین خاطر قبول کردند. ولی به جهاتی، آقایان از این اقدام منصرف شده بودند و آقا شخصاً به عنوان مراجعت به ایران و بروجرد و پس از خاتمه نهضت قم و شهادت مرحوم حاج آقا نورالله از نجف حرکت میکنند، ولی به دستور رضاخان و دولت وقت، ایشان را در مرز، دستگیر و به تهران میبرند و در آنجا تحت نظر نگه میدارند که شرحی جداگانه دارد.
به همین خاطر آقا که ظاهراً همان روز این آیه را تلاوت کرده بودند، غمشان از عدم نیل به فوز شهادت تازه شده بود. به راستی متأسف بودند و آرزوی شهادت داشتند.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه