برنامه‌هایی برای اجرا نشدن!

برنامه هفتم توسعه باید چندسناریویی، کمّی و واقع‌بینانه باشد

برنامه‌هایی برای اجرا نشدن!

بر اساس منطق اقتصادی، بودجه سنواتی برشی از برنامه‌های توسعه است و این برنامه مبنایی است برای تدوین و تصویب سند دخل و خرج سالانه کشور. اما امسال را باید سال ویژه‌ای برای دولتمردان و پارلمان‌نشینان دانست؛ چرا که تا این لحظه حتی آن‌ها هم نمی‌دانند اول لایحه برنامه هفتم به مجلس می‌رود یا بودجه؟!


در این فضای پرغبار بین دولت و مجلس برای تعیین تکلیف برنامه هفتم توسعه و بودجه 1402 احتمال تمدید مجدد برنامه ششم توسعه و قطعیت کمبود وقت برای بررسی لایحه بودجه سال آینده هم مطرح شده است اما فراتر از این همه ابهام اگر گام بگذاریم، حکایت نه چندان شیرین کم و کاستی‌های برنامه‌های شش‌گانه پشت سر و بایدها و نبایدهای برنامه هفتم پیش رو مبتنی بر اوضاع اقتصادی کشور ادامه دارد.
دو اقتصاددان در گفت‌وگو با قدس به نوعی «بی‌برنامگی» و صرف هزینه‌های هنگفت بی‌ثمر را رهاورد اصلی برنامه‌های شش‌گانه کشور می‌دانند؛ اگرچه تدوین، تصویب، ابلاغ و تمدید برنامه‌های توسعه در سال‌های گذشته با نبود آن به حال اقتصاد کشور توفیری نداشته چرا که خالی بودن این برنامه‌ها از عناصر واقع‌بینی، کمی‌گرایی و سازوکار اجرایی بر هیچ تحلیلگری پوشیده و قابل انکار نیست و برنامه هفتم هم اگر به وصال «قانون شدن» برسد باید با این عناصر غنی شود.

سرنوشت پرچالش برنامه‌های شش‌گانه
یک نماینده ادوار مجلس، تقدیم همزمان لایحه برنامه هفتم توسعه و بودجه سال آتی به مجلس را بی‌معنی و نوعی سهل‌انگاری می‌داند و می‌گوید: متأسفانه تجربه تاریخی نشان می‌دهد بود و نبود برنامه توسعه برای مجلس و دولت فرقی ندارد. برنامه‌های چهارم، پنجم و ششم هم با چالش‌هایی مواجه شدند. برنامه پنجم را یک سال تمدید کردند و امکان تمدید برنامه ششم برای سال دوم وجود دارد. این برنامه همزمان با بودجه به مجلس وقت داده شد و در حالی که بودجه سالانه تصویب شد، مجلس لایحه برنامه را به دلیل جامع و عملیاتی نبودن رد کرد تا جایی که رئیس مجلس وقت به رهبری نامه نوشت و رهبری به مجلس گفتند خودتان برنامه بنویسید که حاصل برنامه‌نویسی مجلس، برنامه ششمی شد که در بودجه سال 96 اثری از آن دیده نشد، دولت وقت ابلاغش نکرد و در نهایت باز هم رئیس مجلس آن را به روزنامه رسمی داد.  موسی‌الرضا ثروتی؛ نماینده دوره‌های هفتم، هشتم و نهم مجلس با بیان اینکه در قوانین بودجه سنواتی عبارت «به موجب ماده... برنامه» استنادهای دروغین و از روی عادت صورت می‌گیرد، اضافه می‌کند: بنده عضو هیئت رئیسه تیم تحقیق و تفحص از برنامه چهارم بودم. ما به این نتیجه رسیدیم که در این برنامه قرار بوده با 
81 میلیارد دلار به رشد 8 درصدی اقتصادی برسیم اما 352 میلیارد دلار یعنی سه برابر این عدد هزینه کردیم و به یک سوم رشد اقتصادی تعیین شده رسیدیم. فقط 30 درصد اهداف این برنامه محقق شد و ضریب تأثیر آن 10 درصد بود. با وجود این باید اذعان کنیم نباید وقت دولت و مجلس را گرفت چون ما کشور برنامه‌پذیری نیستیم!

برنامه باید کمی و واقع‌گرایانه باشد
 او معتقد است بر اساس قاعده اول باید لایحه برنامه هفتم در مجلس به تصویب برسد و بعد نمایندگان به بررسی لایحه بودجه سال آینده ورود کنند اما نیمه ماه آذر که موعد تحویل لایحه بودجه به مجلس است، فرا رسیده و بررسی لایحه برنامه هم حدود 6 ماه زمان نیاز دارد پس تکلیف بودجه سال آینده به شدت نامعلوم است.
او واقع‌بینی در شاخص‌های کلان اقتصادی و کمی‌سازی آن در برنامه هفتم را یک ضرورت می‌داند و می‌گوید: در این 30 سال هیچ یک از شاخص‌های کلان در برنامه‌ها به طور کامل محقق نشده است. رشد اقتصادی متوسط 8 درصدی، کاهش بیکاری، سرمایه‌گذاری، تورم، ضریب جینی، حجم صادرات و واردات، حفظ ارزش پول ملی و... همه و همه به بیراهه رفته‌اند. هر دولتی با شعار عدم خلق پول و انتشار اوراق روی کار می‌آید اما این دو «نباید» را عملی می‌کند. دولت آقای روحانی درآمد آینده کشور را با انتشار اوراق تا سال 1403 خرج کرده و دولت فعلی هم با همین سیاست تا سال 1404 به میزان 50 هزار میلیارد تومان از آینده کشور وام گرفته است!  

دولت و مجلس روی مشکلات مردم سرپوش نگذارند
این اقتصاددان با انتقاد از اینکه سازمان برنامه از افزایش 20 درصدی حقوق در سال آینده خبر داده، این اقدام را در راستای فقیرتر شدن مردم توصیف و اضافه می‌کند: گلایه اصلی مردم ما مشکلات اقتصادی، معیشتی و بیکاری است و اینکه اگر آمار رسمی که حکایت از تورم 40 تا 50 درصدی دارد در برنامه‌ها و بودجه‌ها لحاظ شود، نباید میزان افزایش دستمزد تا این حد با تورم بیگانه باشد.  نماینده ادوار مجلس خطاب به دولت و مجلس می‌گوید: در تدوین برنامه و بودجه روی مشکلات سرپوش نگذارید. ضرورت‌ها و واقعیت‌ها را در قوانین ببینید. اغلب نارسایی‌های موجود در کشور ناشی از دور زدن قانون و عدم اجرای آن است. در برنامه هفتم باید برای سهل‌انگاری و کوتاهی احتمالی مدیران در عمل به وظایف؛ تدبیر و قوانینی مانند «ارتقای سلامت نظام اداری و مقابله با فساد» و «مدیریت خدمات کشوری»، «رفع موانع تولید رقابت‌پذیر و ارتقای نظام مالی کشور» و... اجرا شود. ثروتی توجه ویژه به توازن منطقه‌ای و 
عدم دست‌اندازی به منابع صندوق توسعه ملی را هم به عنوان بایدهایی در تدوین و تصویب برنامه هفتم توسعه می‌داند. او تأکید می‌کند: تاکنون هیچ وقت حتی در دولت‌هایی که شعار محرومیت‌زدایی سر می‌دادند اعتباری به توازن منطقه‌ای استان‌های محروم تخصیص داده نشده است و برنامه‌ها در هر منطقه‌ای نه مبتنی بر واقعیات و برنامه بلکه با لابی نمایندگان جلو می‌رود.

اصل و شیوه برنامه‌نویسی ایران مشکل دارد
 اقتصاددان دیگری هم می‌گوید: اصل برنامه‌نویسی در ایران باید آسیب‌شناسی و به این پرسش پاسخ داده شود که اگر تاکنون این 6برنامه را نداشتیم چه می‌شد؟ چون بعید است اهداف هیچ یک از برنامه‌های گذشته بیش از 30 درصد اجرایی شده باشد. رضا تنهایی مقدم ادامه می‌دهد: شیوه برنامه‌نویسی کشور هم اشکالاتی دارد یکی اینکه ظاهراً برای «اجرا نشدن» تدوین و تصویب می‌شوند و نه اجرا شدن و در پس پرده، نگاه به برنامه بیشتر به عنوان دستاویزی برای انجام ندادن برخی امور است تا اگر نمایندگان یا دولتی‌ها بخواهند به صورت مستند مانع انجام کاری شوند به برنامه استناد کنند!   
وی اضافه می‌کند: بی‌ثباتی اقتصاد کشور از یک دهه پیش تاکنون تشدید شده است و باید پرسید در این شرایط نوشتن برنامه آن هم به شیوه سنتی چه لطفی دارد؟ متأسفانه در برنامه‌های توسعه‌ای ایران سناریوهای مختلف لحاظ نمی‌شود. مثلاً برنامه ششم مبتنی بر برجام نوشته شده است اما حدود دو سال پس از شروع برنامه، آمریکا از برجام خارج شد حال آنکه برجام مهم‌ترین عامل مؤثر بر شرایط مدیریتی اقتصاد آن زمان بود. 
به گفته این اقتصاددان امروز هم مشخص نیست دولت فعلی می‌خواهد بر اساس رفع تحریم و بازگشت به برجام برنامه هفتم را بنویسد یا تداوم تحریم‌ها، پس شاید لازم باشد برنامه‌نویسی سناریویی داشته باشیم.

برنامه هفتم «چند سناریویی» باشد
تنهایی مقدم می‌گوید: اگر چند سناریو را با هم ببینیم چنانچه شرایط کشور تغییر کرد، به طور خودکار روی سناریوی بعدی حرکت می‌کنیم. واقعیت این است که برنامه‌های شش‌گانه تاکنون فقط حاوی تعداد زیادی «آرزو» بوده‌اند حال آنکه باید این آرزوها را «مقید به شرایط» ترسیم کرد. 
به باور این اقتصاددان ضروری است اصلاحات نهادی و ساختاری متناسب با اجرای برنامه در آن دیده شود تا مشخص شود آیا بودجه سالانه حقیقتاً برشی از برنامه است یا خیر؟ 
 به گفته وی حتی اگر برنامه توسعه‌ای در کشور وجود نداشت هم تحقق دست‌کم 20 درصد از اهداف محقق شده این برنامه، امکان‌پذیر بود. او اضافه می‌کند: در برنامه نباید فقط اهداف را ذکر کرد بلکه باید سازوکارهای رسیدن به اهداف را هم دید. سازوکارهای اقتصادی کشور امروز مشکلات زیادی دارد و برای اهداف حمایتی دولت‌ها مثلاً د�� حوزه مسکن نه تنها بانک‌ها همکاری نمی‌کنند بلکه دستگاه‌های زیرمجموعه دولت هم همراه نیستند حال آنکه اگر سازوکارها به درستی دیده می‌شد هم تحقق اهداف و هم همراهی زیرمجموعه‌ها امکان‌پذیر می‌شود.

خبرنگار: فرزانه غلامی

برچسب ها :
ارسال دیدگاه