در حسرت پرواز
حسن احمدیفرد
اسمش را گذاشتهاند «آسمان هشتم»؛ جایی برای پرندههایی که خیلیهایشان هیچ وقت پر زدن در آسمان را تجربه نخواهند کرد. بیشتر از پرندهها اما آدمها اینجا جمع هستند؛ هم برای خریدن و فروختن، هم برای تماشا. پرندهبازار آسمان هشتم، پاتوق پرندهبازهاست؛ عشق آنهایی که از دنیای خدا، عاشق پرندههایش شدهاند. عاشق بقبقو کردن کفترها، یا آواز خواندن قناریها، یا حتی عاشق آنکه ببینند جای خودشان، خروسشان از هر دعوایی، سربلند بیرون میآید.
هر که اینجاست، یا پرندهای دارد و میخواهد بفروشد؛ یا بدش نمیآید پرندهای بخرد و با خودش ببرد. این وسط بیشتر از آنکه خرید و فروشی بشود، بازار دست آنهاست که آمدهاند تا تماشا کنند.
کفترها را میشود گذاشت پشت زیپ بسته کاپشن؛ یا حتی انداخت توی یقه؛ جل (چکاوک)ها
قناریها، فنچها، مرغهای عشق و عروسهای هلندی، جایشان توی قفسهای سیمی است؛ خروسها را یا باید زیر بغل گذاشت یا توی گونی؛ و الا هی گردنکلفتی میکنند برای خروسهای دیگر؛ مرغها اما رام و آرام هستند. بوقلمونها با آن زائده گوشتی چندشآور روی صورتشان، از توی سبدها هم همان آواز مسخرهشان را هی تکرار میکنند. غازها و مرغابیها سرشان به کار خودشان بند است و هی نوک میکشند توی تشت آبی که تکههای وارفته نان، مثل چند تا آدم بیحوصله، هی غلت میخورند و اینور و آنور میروند.
پرندهبازار آسمان هشتم، دنیای خاص پرندهبازهاست؛ با زبان مخصوصشان، با کلماتی که خودشان از معنایش سر درمیآورند.
- چی داری؟
- یک جفت جوجه سینه قهوهای، یک ماده چپدم بدون رخ
- چی میخوای؟
- یک جفت امری دمگیر ذاتدار
سرما، گرما و برف و باران هم ندارد. پرندهبازها، جمعهها با هم قرار دارند وسط بیابانهای پرت افتاده شرق شهر؛ جایی که جاده قدیمی «مهدیآباد» میرود تا به «کنهبیست» برسد. آسمان هشتم، همان جاهاست؛ با آدمها و پرندههایی که حسرت پرواز، مانده روی دلشان.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
تخفیف مالیاتی فعالان اقتصادی با کمک به مراکز علمی
-
شکایت ۲۲دستگاه دولتی شیروان
-
منابع آبی باخرز قربانی چاههای غیرمجاز
-
4
-
اهدای ۲۳سری جهیزیه به نوعروسان صالحآباد
-
استخر شنای بشرویه؛ 17سال در مرحله ساخت!
-
قدردانی از خبرنگار پیشکسوت کاشمری
-
سوخترسانی به مناطق مرزی شرق کشور
-
در حسرت پرواز
-
جدول 8574
-
سیدآباد فقط روی کاغذ «شهر» است