رئیس هیئت مدیره انجمن آب و فاضلاب ایران در گفتوگو با قدس هشدار داد
عبور از خط قرمز تنش آبی
گفته میشود منابع آبی کشور در 50 سال پیش، از 130میلیارد مترمکعب به 103میلیارد مترمکعب رسیده و همچنان رو به کاهش است.
در حالی که ميانگين سرانه آب مصرفی در جهان 580 مترمکعب برای هر نفر در سال است اما اين رقم در ايران هزار و 300 مترمکعب گزارش شده؛ بنابراین اگر با روند فعلی پيش برويم تجربه تنش آبی در سال 1404 در کشور دور از انتظار نیست.
کاهش 50 میلیمتری بارش در سالهای اخیر
رئیس هیئت مدیره انجمن آب و فاضلاب ایران در خصوص وضعیت ذخایر آب کشور به قدس میگوید: اگر منابع آب و روند بارشهایی که ایجادکننده منابع آب در کشور هستند را ملاک نظر قرار دهیم متوجه خواهیم شد از گذشتههای دور، متوسط بلندمدت بارش سالانه در اقلیم ایران حدود 250میلیمتر در سال بوده در حالی که متوسط دنیا حدود 750 تا 800 میلیمتر بوده است؛ به این معنا که به طور طبیعی، ما یک سوم میانگین جهانی بارش داشتهایم و این نشان میدهد
اقلیم ایران، اقلیمی خشک و نیمهخشک است.
مسعود تابش میافزاید: در دو دهه اخیر به دلیل افزایش دمای زمین و پیامدهای آن بر میزان و شدت بارشها، اگر چند سال ترسالی را از آن کم کنیم، میانگین بارش سالانه ما از 250میلیمتر یک روند کاهشی داشته؛ در حالی که بین نواحی مختلف جغرافیایی کشور تفاوت چشمگیری وجود داشته است، بهطوری که در بندر انزلی در سال به طور متوسط 2هزار میلیمتر اما در فلات مرکزی و یزد به طور متوسط 30 میلیمتر بارندگی داریم؛ یعنی در بندر انزلی هشت برابر و در یزد یک هشتم متوسط سالانه بارش داریم.
این استاد دانشکده مهندسی عمران دانشگاه تهران با اشاره به اینکه 250میلیمتر بارش در سال معادل 400 میلیاردمکعب آب است که به لحاظ قابلیت دسترسی فقط حدود 130میلیارد آن قابل استفاده است و جزو منابع تجدیدپذیر آب محسوب میشود، اضافه میکند: البته در شرایط مختلفی که در سالهای متعدد اتفاق افتاده در برخی مواقع این عدد به کمتر از 100میلیارد مترمکعب رسیده و این یکسان نبودن میزان بارش در مناطق مختلف جغرافیایی یکی از ویژگیهای ایران ازنظر منابع آبی است.
400 دشت ممنوعه
تابش ادامه میدهد: منابع آبی به دو قسمت تقسیم میشوند؛ بخشی از بارندگی به صورت رواناب در رودخانهها جریان مییابد که در نهایت به تالابها یا دریا میریزد و بخشی از آن به سطح زمین نفوذ میکند و به سفره آب زیرزمینی میرسد که ما با تمهیداتی مثل زدن چاه از این آب زیرزمینی استفاده میکنیم. این در حالی است که نوسانهای اقلیمی و آب وهوایی در سالهای گذشته موجب کاهش بارش و ایجاد خشکسالی و همچنین کاهش مقدار آب رودخانهها در نقاط مختلف کشور شده و در مناطقی مثل زایندهرود شاهد خشک شدن رودخانهها بودهایم و موجب شده نیاز مردمی که در اطراف این رودخانهها از منابع آب سطحی استفاده میکردند، تأمین نشود و به منابع آب زیرزمینی رو آورند. متأسفانه منابع آب زیرزمینی قابل مشاهده نیست؛ مردم آن را اقیانوسی عظیم در زیر پای خود فرض میکنند و این تصور غلط سبب شده میزان برداشت آب زیرزمینی از حد مجاز خود تجاوز کند و شاهد افت بیشتر تراز آبهای زیرزمینی در هر سال نسبت به سال پیش باشیم. به همین دلیل از حدود 600دشتی که در کشور داریم بیش از 400 دشت از سوی وزارت نیرو به عنوان دشت ممنوعه اعلام شده و این ناترازی نیز موجب معضل دیگری شده، بهطوری که اکنون بیش از 120میلیارد مترمکعب اضافه برداشت از منابع آب زیرزمینی داریم که این اضافه برداشت موجب مشکلات متعدد دیگری از جمله فرونشست زمین در مناطق مختلف بهویژه اصفهان، جنوب تهران و تعداد دیگری از کلانشهرهای کشور شده و با سرعت بالایی رو به گسترش است. ضمن آنکه برداشت بیرویه آب از سفرههای زیرزمینی در حاشیه دریاها و دریاچهها همچون اطراف دریاچه ارومیه موجب شور شدن آبهای زیرزمینی، کاهش کیفیت آب و غیرقابل مصرف شدن آنها شده است. مردم و مسئولان باید این واقعیت را بپذیرند که اقلیم ایران خشک و نیمهخشک و منابع آب کشور بسیار محدود است و منابع آب زیرزمینی نهادهای نامحدود نیست، ضمن آنکه همین منابع محدود نیز با گرمایش جهانی در حال کاهش است و در واقع برای جبران منابع آب در کشور هیچ راه حل دائم و پایداری به جز مدیریت تقاضا و مصرف وجود ندارد.
احتمال تنش آبی
به گفته رئیس هیئت مدیره انجمن آب و فاضلاب ایران، براساس آمارها ما از بیش از 80درصد منابع آبی کشور برای آب شرب، کشاورزی و صنعت استفاده میکنیم در حالی که استانداردهای جهانی و سازمانهای بینالمللی به همه کشورها توصیه کردهاند در مصرف منابع آب باید حداکثر برای استفاده از 20درصد کل منابع آبی برنامهریزی کرد و در شرایط خاص میتوان حداکثر تا 40درصد منابع آبی را مورد مصرف قرار داد. اما اگر مصرف منابع آبی از 40درصد به 60درصد برسد، بحران آب و اگر از آن عبور کند تنش آبی به وجود میآید. این استاد دانشگاه میافزاید: بهرهوری آبی مهمترین مقوله در اتلاف آب است. یعنی باید مقدار متداول مصرف آب در بخش کشاورزی، صنعت، بخش شهری و مصرف خانگی کشورمان را با مصرف معمول در دنیا مقایسه و تفاوت میزان مصرف خود با آنها را بررسی کنیم. برای مثال بدانیم در بخش کشاورزی به ازای یک کیلوگرم محصولی که تولید میشود چه مقدار آب مصرف میکنیم و این مقدار با میزان معمول دیگر کشورها چه تفاوتی دارد؟ براساس آمار میزان مصرف آب کشور، 90درصد آب در بخش کشاورزی، 3درصد در بخش صنعت و 6درصد در بخش شهری مصرف میشود و حدود یک درصد نیز مربوط به محیط زیست میشود که بخش قابل توجهی از هدررفت آب در بخش کشاورزی و در بخش خانگی (آب شرب) است.
کاشت محصولاتی که صرفه اقتصادی ندارند
وی ادامه میدهد: متأسفانه پژوهشها نشان میدهند بخش کشاورزی و تولید ما با بهرهوری بسیار پایین کار میکنند و کسی مازاد مصرف آب را حسابرسی نمیکند و نمیپرسد چرا بهازای این مقدار تولید محصول، این میزان آب مصرف کردهاید. به عنوان نمونه در این بخش بهازای هر یک مترمکعب آبی که مصرف میشود به طور متوسط حدود 800گرم محصول تولید میشود، در حالی که در دنیا حدود 5/2 کیلوگرم است و این نشان میدهد در ایران آب به صورت غیربهرهورانه اسراف میشود. ضمن آنکه ضرورت دارد محصولاتی متناسب با اقلیم و منابع آب کشور کشت شود و مصرف آب برای کشت آنها مقرون بهصرفه باشد. یعنی بهتر است محصولاتی که تولید آنها نیازمند مصرف آب زیادی است از طریق واردات تأمین شوند. متأسفانه در حال حاضر با تولید محصولاتی مثل هندوانه در برخی مناطق کشور و صادرات آن به دیگر کشورها به نوعی صادرکننده آب محسوب میشویم که به هیچ عنوان صرفه اقتصادی ندارد.
رئیس هیئت مدیره انجمن آب و فاضلاب ایران اضافه میکند: بخش کشاورزی یکی از پرمصرفترین بخشهای اتلاف آب است و باید برنامهریزی شود چگونه میتوان با بازچرخانی آب، مصرف آن را کاهش دهیم و ارتقای بهرهوری آبی داشته باشیم. ضمن آنکه نباید به هیچ عنوان سراغ بارگذاری جدید برویم. به این معنا که استفاده از شیوههای نوین کشاورزی برای کاهش مصرف آب نباید موجب افزایش سطح زیرکشت شود چرا که باید به دنبال کاهش مصرف منابع آبی باشیم و با استفاده از روشهای پیشگیری از هدررفت آب در بخشهای مختلف شامل خانگی، صنعت و بهطور ویژه کشاورزی بتوانیم در مصرف آن صرفهجویی کنیم و ذخیرهسازی آب را افزایش دهیم.
سفره خالی آبهای زیرزمینی
وی در پاسخ به اینکه آیا روشهایی مثل آبخیزداری میتواند موجب بهبود وضعیت منابع آب کشور شود، میگوید: آبخیزداری یک راه حل منحصر بهفرد نیست که بگوییم با استفاده از آن میتوان منابع آب کشور را نجات داد. آبخیزداری معمولاً در حوزه بالادست و مناطقی که بارندگی اتفاق میافتد و رواناب ایجاد میشود اثربخش است. بنابراین برای بهبود وضعیت منابع آب، مجموعهای از راه حلها وجود دارد که با استفاده از هر یک از این راهحلها در جای مناسب خود میتوان منابع آبی کشور را به صورت جامع و یکپارچه مدیریت کرد.
در حال حاضر ما در سفرههای آب زیرزمینی بیش از 120میلیارد مترمکعب کسری آب داریم، اما متأسفانه هرگاه مسئولان میخواهند برای رفع کمبود آب در مناطق مختلف کشور چارهاندیشی کنند دوباره سراغ سفرههای آب زیرزمینی میروند و از اعماق زمین آب را برداشت میکنند. این نحوه مدیریت، غلط است و مسئولان باید در یک برنامه جامع با همکاری مردم این مهم را مدیریت کنند.
خبرنگار: اعظم طیرانی
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
مناجاتخوانی در حرم مطهر رضوی
-
میانبری برای کنترل همزمان تورم و رشد تولید
-
14
-
ایفای نقش دو خان متفاوت
-
کارکردن در استقلال دل شیر میخواهد
-
چرا اعتماد بهنفس ملی لازمه تحول است؟
-
مشهدالرضا(ع) میزبان بیش از 9میلیون زائر در ایام نوروز
-
آرمان فلسطین و افول آمریکا؛ دو وعده حق انقلاب اسلامی
-
مردم ایران دین را حاکم بر سرنوشتشان کردند
-
نگاه به مردم؛ مبنای ایجاد تحول
-
عبور از خط قرمز تنش آبی
-
چشمانداز تجارت ۳میلیارد دلاری با قطر تا ۱۴۰۴