برش
نذر برای این بود که از آن شرایط خطر بگذرم. برای همین شروع کرده بودم. وقتی هم که مخالفت بقیه را دیدم، گفتم: «نه. این برای سلامتیمه. نباید قطعش کرد». با اینکه حالم هم خوب نبود، میتوانم بگویم رو به موت بودم. میگفتند: «مگه نمیگی خستهای؟ خب حلیم نذار!» یکجورهایی فکر میکردند دارم لج میکنم. برای همین هم هیچکس کمکم نکرد. ماندم تنها.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه