اگر برای من بوده...
بعد از آزادی امام از قیطریه، عدهای از بازاریهای تهران ناهاری ترتیب داده بودند و امام هم در همان جلسه سر سفره نشسته بودند. یکی از بازاریها به امام گفت: «بازاریها برای خاطر شما چه کردند و چه کردند...» امام به او فرمودند: «بیخود کردند!» همه تعجب کردند که این چه حرفی است! بعد امام فرمودند: «اگر برای خدا کردند که خدا اجرشان بدهد. باید بکنند. اگر برای من کردند، من چیزی ندارم بدهم».
برچسب ها :
ارسال دیدگاه