آیا غرب از آقامحمدخان قاجار میترسید؟
شبانگاه 28 خرداد سال 1176، به تحریک عدهای از سران قاجار، چند نفر که توسط آقامحمدخان به مرگ محکوم شدهبودند، در نزدیکی قلعه شوشی (جایی در قفقاز) به خیمهگاه شاه قاجار ریختند و او را با ضربات خنجر به قتل رساندند. سرعت حوادث تاریخی بعد از مرگ آقامحمدخان آنقدر زیاد بود که کمتر کسی به فکر منشأ این اقدام و مرگ آقامحمدخان در 54 سالگی اندیشید. ظاهر قضیه آن بود که وی، به دلیل واهمه اطرافیان از بدبینی و قساوت قلبش به قتل رسید؛ اما در این بین، احتمال مهم دیگری نیز وجود دارد که نباید آن را نادیده انگاشت. آغاز قدرتطلبی آقامحمدخان، به فاصله چند دهه بعد از کشته شدن نادرشاه و توانایی بالای او برای زیر سلطه درآوردن مدعیان قدرت در ایران، این بیم را به جان غربیها انداخت که شاید آقامحمدخان نیز، مانند سرداران پیشینی که در فلات ایران پرورش یافته بودند، قدرت و قابلیت آن را داشتهباشد که منافع آنها را در خاورمیانه، تهدید کند. میدانیم که آقامحمدخان با استفاده از توانمندیهای نظامی طوایف و عشایر، ارتشی بسیار نیرومند و مبتنی بر قابلیتها و ظرفیتهای بومی پدید آورده بود که بدون نیاز به مستشاران خارجی، میتوانست اهداف مورد نظر وی را محقق کند و این برای غربیها، خطری بزرگ به شمار میرفت.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه