مذاکراتی که مُفت نمی‌ارزید!

مذاکراتی که مُفت نمی‌ارزید!

43 سال پیش در چنین روزهایی، آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی برای بار دوم پشت میز مذاکره نشستند تا قراردادی را درباره منع گسترش جنگ‌افزارهای راهبردی امضا کنند؛ پیمانی که در تاریخ به «سالت.2» مشهور شده‌است. با این حال، همه خبرنگارانی که آن مذاکرات پرهیاهو را پوشش خبری می‌دادند، می‌دانستند این ژست‌های بشردوستانه، مُفت نمی‌ارزد! برژنف، رهبر شوروی که پنج سال قبل از آن، پیمان «سالت.1» را با جرالد فورد، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، امضا کرده‌بود، حالا با جیمی کارتر پشت یک میز می‌نشست تا با کمک هم، دنیایی را سر کار بگذارند! این پیمان، به دنبال اعتراض کاخ سفید به شوروی، پس از حمله این کشور به افغانستان منعقد می‌شد؛ کاخ سفید اعتقاد داشت روس‌ها عملاً با این اقدام نظامی، پیمان اولیه را نقض کرده‌اند؛ در حالی که اصولاً نه آمریکا و نه شوروی، حتی به یک بند از مفاد پیمان سالت.1 عمل نکرده بودند؛ حالا در سالت.2، قرار بود تعداد موشک‌های قاره‌پیمای دو کشور به هزارو320 فروند کاهش یابد و روس‌ها مکلف می‌شدند 200 موشک اضافه خود را نابود کنند. در عوض آمریکایی‌ها هم تعهد دادند دیگر موشک‌های کروز با بُرد بیش از 600 کیلومتر را آزمایش نکنند. فرجام این قرارداد هم، مانند قرارداد پیشین بود. هیچ تضمینی برای اجرای آن وجود نداشت و دو طرف می‌دانستند با کاهش اقتدار موشکی، میدان را برای طرف مقابل خالی می‌کنند. به همین دلیل، سالت.2 هم مانند سالت.1، فقط در بایگانی‌های وزارت خارجه دو کشور خاک خورد و راه به جایی نبرد.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه