کپی برابر اصل نیست!

کپی برابر اصل نیست!

رقیه توسلی


 شبیه خانم هنرپیشه معروف «سین.واو» است. همیشه کلی آدم اشتباهش می‌گیرند. ما هم دیگر بعد چند سال همکاری، عادت کرده‌ایم به این قصه. به شنیدن روایت او و طرفدارانش. 
همکاران عموماً به شوخی همان «سین.واو» خطابش می‌کنند. او هم بی‌واکنش است. یعنی خسته شد بس که برای همه حرف زده و از بی‌تفاوتی‌اش به این موضوع گفته است. مدام دارد برای دیگران توضیح می‌دهد من فِلانی هستم، نه فُلانی. آدمی که می‌خواهد راستگو باشد، خودش باشد بنده خدا.
به خاطر این ماجرا کلی دایرکت و فالوور هم دارد. مدتی هم هست که شرکتی برای بستن قرارداد مدلینگ پافشاری می‌کند!
چند وقت پیش توی جمع بچه‌ها می‌گفت تصمیم عجیبی گرفته و می‌خواهد این بازی مسخره و پوچ را تمام کند و از کش و قوس بیاید بیرون. خیلی کم آورده. می‌خواهد شماره خانم سین.واو را از زیر سنگ هم که شده پیدا کند و یک قرار ملاقات بگذارد، برود برایش درددل کند که چه دماری از روزگارش درآمده. اصلاً از خانم سین بپرسد پس شما کی زندگی می‌کنید؟ بگوید چقدر شهرت خوب است اما درد و زحمت دارد. برود بگوید من نخواستم والا، ارزانی خودتان. بعد خواهش کند اگر صلاح می‌بیند چند تا عکس با هم بگیرند و خانم معروف واقعی، آن‌ها را استوری کند بلکه قصه جمع و ختم به خیر شود و خلاص.
هنوز حواسش پرت است و نمی‌دانم چرا گوشی‌اش امروز از اولویت نمی‌افتد. سرش را یک لحظه از گوشی برمی‌دارد و چشم توی چشم که می‌شویم کِیف و شادی‌اش را می‌بینم. بی‌آنکه سؤالی بپرسم می‌گوید: باور نمی‌کنی عزیزم، تا نیم ساعت دیگه شماره‌شُ میفرستن برام.
لبخند می‌زنم و توی دلم بدلِ خانمِ بازیگر را تحسین می‌کنم. تقلای انسانی اخلاقی‌اش را دوست دارم. اینکه می‌تواند یک شبه ره صد ساله را برود اما انتخاب می‌کند که دروغگو نباشد. شریف باشد. خودِ نامشهورش باشد.

سنجاق
امیرالمؤمنین(ع): نجــاتِ دنيا و آخرت در گرو راست‌گويى است.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه