دگردیسی منافقین از رزم‌گرایی تا بزم‌گرایی

دگردیسی منافقین از رزم‌گرایی تا بزم‌گرایی

جعفر قنادباشی، تحلیلگر سیاسی

چهل و چهارمین فجر انقلاب اسلامی پیام‌آور رشد روز‌افزون ملت ایران و افول مستمر دشمنان این مرز و بوم از جمله منافقین کوردل است. در هفته‌های اخیر شاهد خرابکاری منافقین در پخش برنامه‌های تلویزیونی و قطع چندثانیه‌ای آن‌ها بودیم که این اقدام نیز در وهله نخست حاکی از افت توانمندی‌های فرقه رجوی در مواجهه با ملت ایران است. مجموعه اقدامات اخیر این فرقه ناشی از انفعال و نگرانی آن‌ها از تنگنایی است که در آن قرار گرفته است. برای درک این معنا باید ماهیت گروهک تروریستی منافقین را از نظر بگذرانیم و بدانیم آن‌ها چه هدفی را دنبال می‌کنند. منافقین پیش از انقلاب وقتی تفکر کمونیستی را پذیرفتند، ضمن یک کودتای درون سازمانی افرادی مانند شریف واقفی و لبافی نژاد را به شهادت رساندند و این تسویه‌های ضدانسانی سازمانی ماهیت جدید آن‌ها را بر همه روشن کرد. بعدها آن‌ها در زندان اوین لعاب اسلامی به خودشان گرفتند و بخشی از بازماندگان آن‌ها مانند رجوی که با ساواک همکاری داشت، از سوی شاه مورد عفو قرار گرفت.
فرقه منافقین بعدها به دلیل متزلزل شدن مارکسیسم نتوانستند ایده مشخصی را بپذیرند و بر این اساس خط و مشی‌شان در درون سازمان تدوین شد و بروز و ظهور آن با ازدواج‌های ایدئولوژیک روشن شد.  نشانه دیگر مشی جدید آن‌ها  پیوستن به حزب بعث عراق برای اشغالگری ایران بود و صدام از طریق منافقین فرصت جاسوسی و بمب‌گذاری و خرابکاری پیدا کرد و به همین خاطر به آن‌ها کمک‌رسانی کرد. ارتباط منافقین با صدام موجب اتصال آن‌ها به آمریکا و رژیم صهیونیستی شد و سطح تعاملات با افتتاح دفاتر سازمان در این کشورها افزایش یافت و تا پیش از اخراج، منافقین به عنوان بخشی از شبکه اطلاعاتی این کشورها محسوب می شدند. با تغییر و تحولات در همسایه غربی، بغداد اعضای این گروهک را اخراج و در نهایت کمپ آلبانی (که این روزها شبیه به یک خانه سالمندان بی سرپناه شده است) در اختیار آن‌ها قرار گرفت و بخش دیگری از این جماعت در دیگر نقاط اروپا و آمریکا اسکان داده شدند. 
با این شرح به نظر می‌رسد منافقین در بازه حیات خود سه دگردیسی اصلی داشته‌اند که نخست عبور از اسلام به مارکسیسم و دوم عبور از مارکسیسم به سیاست‌های مدون شده درون سازمانی بود. با سقوط صدام و اخراج آن‌ها دگردیسی سوم اتفاق افتاد. آن‌ها پس از خروج از عراق خلع سلاح شدند و با توجه به خروج آن‌ها از پادگان ها و پیری جمعیتشان ماهیت رزمی نظامی و عملیاتی آن‌ها کمرنگ شد. آن‌ها دیگر توان عملیات گسترده ندارند و دگردیسی ساختار مبارزاتی‌شان موجب تبدیل حرکت آن‌ها از رزم‌گرایی  به بزم‌گرایی شده است. فرقه رجوی تبدیل به یک هلدینگ رسانه ای شده و با استفاده از پول غرب و اعراب زندگی می گذراند.
بدتر آنکه به نظر می‌رسد این گروهک در وضعیت شکننده‌ای قرار گرفته است؛ زیرا برقراری روابط ایران با اروپا موجب قطع بودجه و اخراج احتمالی آن‌ها از آلبانی می‌شود؛ چیزی که خواب رجوی‌چی‌ها را آشفته‌تر کرده است. رئیس جمهور کشورمان هم در آخرین مذاکره تلفنی خود با امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه اخراج اعضای این گروه از اتحادیه اروپا را به صراحت مطالبه کرد. در گذشته منافقین سعی می‌کردند با اقدام علیه ایران، رضایت دولت‌های عرب را جلب کنند، اما امروز شرایط تغییر کرده است. احتمال عادی سازی روابط ایران و عربستان سعودی برای منافقین بسیار تلخ است؛ چراکه با قطع کمک‌های مالی، آن‌ها را بیش از پیش در تنگنا قرار خواهد داد. درنتیجه آن‌ها در این شرایط و برای زنده نگه داشتن خود مجبور به انجام حرکات ایذایی و انتحاری هستند که اقدام نمایشی در صدا و سیما از این دست بود. این اقدام نماد توانمندی نیست، بلکه اوج فلاکت این گروهک تروریست مفلوک و درمانده را نشان می دهد که در راستای دست و پا زدن بی‌جای آن‌ها برای جلب حمایت اروپا و اعراب انجام می‌گیرد.  

برچسب ها :
ارسال دیدگاه