از کجا معلوم زنده باشم؟

از کجا معلوم زنده باشم؟


​​​​​​​یکی از علمای بزرگ و وارسته تبریز، درباره محمد حسن صاحب جواهر چنین نقل می‌کند: «من از برخوردی که در دوران طلبگی صاحب جواهر با وی داشتم، او را می‌شناسم. روزی می خواستم مبلغی را میان طلاب تقسیم کنم. وقتی بررسی و حساب کردم، دیدم به هر طلبه یک تومان می رسد. شروع به تقسیم کردم، وقتی به محمد حسن رسیدم، به او گفتم: این یک تومان سهم شماست. گفت: نه، نمی‌گیرم. گفتم: چرا؟ گفت: چون من امروز بیش از دو ریال احتیاج ندارم و برای روزهای آینده چیزی نمی گیرم. از کجا معلوم که من زنده باشم و آن را مصرف کنم. پس دو ریال را برداشت و بقیه را 
پس داد».

برچسب ها :
ارسال دیدگاه