معلمی در مسیر عاشقی

گفت‌وگو با دبیر دبیرستان امام رضا(ع) در یکی از مناطق کم برخوردار مشهد

معلمی در مسیر عاشقی


«... اینکه چرا بعضی از انسان‌ها معلم شده‌اند را نمی‌دانم، اما همین قدر می‌دانم که تا در این راه عاشق بچه‌ها، عاشق سرنوشت آن‌ها و عاشق یاد گرفتن و یاد دادن نباشی، نمی‌توانی مسیر تعلیم و تربیت و معلمی کردن را درست بپیمایی، هر چند که مدعی این کار باشی و پای در این راه نهاده باشی...». 
این‌ها بخشی از سخنان «نجمه توکلی» یکی از همین معلم‌های دلسوز شهرمان است که با عشق و علاقه، پای در این راه نهاده است. او 46 ساله و دانش‌آموخته مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد در رشته الهیات است و 
هم اکنون با سابقه 10سال خدمت به عنوان دبیر درس‌های معارف، فلسفه و منطق در واحد شماره یک دبیرستان دخترانه امام رضا(ع) وابسته به بنیاد فرهنگی رضوی واقع در منطقه شهرک شهید رجایی مشهد مشغول فعالیت است. 
وقتی از او پرسیدم چرا معلم شدید؟ در پاسخ گفت: «... جواب کلیشه‌ای نمی‌دهم و شاید باورتان هم نشود، ولی من واقعاً دوست دارم به بچه‌ها و دانش‌آموزان کمک کنم. همان طوری که معلمانم برایم زحمت کشیدند، من هم باید برای نسل بعدی زحمت بکشم و ادای دین کنم؛ به ویژه وقتی می‌دانم دانش‌آموزانم از مناطق محروم خود را به کلاس درس من رسانده‌اند...».
 به مناسبت روز معلم، بخش‌هایی از گفت‌وگوی خبرنگار قدس با وی را در ادامه دنبال کنید.

معلمی در محضر عالم آل محمد(ع) شیرین ولی مسئولیت‌آور است
از همان دوران تحصیل در دبیرستان و دانشگاه، با نام مدارس امام رضا(ع) وابسته به آستان قدس رضوی آشنا شدم. می‌دانستم در این مدارس به خاطر انتساب به تشکیلات آستان مقدس حضرت رضا(ع)، خیلی به موضوع تعلیم و تربیت دانش‌آموزان اهمیت می‌دهند. ضمناً هر جا که نام و یاد امام هشتم(ع) باشد، برکت، تبرک، تیمُّن و در عین حال مسئولیت و توجه و دقت هم هست. اما فکر نمی‌کردم که روزی توفیق حضور در این مدارس و خدمت برای دستگاه امام رضا(ع) را داشته باشم. 
اواخر شهریور سال1392 بود که برای درخواست همکاری با مدارس امام رضا(ع) به واحد شماره یک دبیرستان دخترانه امام رضا(ع) وابسته به بنیاد فرهنگی رضوی واقع در منطقه شهرک شهید رجایی مشهد، خیابان حر آمدم. اواخر شهریور ماه و مدرسه هم شلوغ بود. دانش‌آموزان، والدین، معلمان و مسئولان مدرسه در حال تکاپو و رفت و آمد بودند. یادش به خیر، من وقتی وارد دفتر مدیر دبیرستان شدم، گوشه‌ای ایستادم. خانم حمیدی در آن موقع مدیریت این واحد را بر عهده داشتند و من ایشان را نمی‌شناختم. وقتی سرشان کمی خلوت شد، درخواست کتبی همکاری با این مجموعه را به ایشان تقدیم کردم. ایشان هم با روی خوش با من برخورد و درخواست من را برای مسئولان بنیاد فرهنگی رضوی برای بررسی و اظهار نظر ارسال کرد. به لطف خداوند و عنایت‌های امام هشتم(ع) و پس از طی مراحل اداری با درخواست همکاری من موافقت شد و از مهر سال1393 در این واحد آموزشی توفیق خدمت دارم.
راستش را بخواهید کار کردن در مدارس امام رضا(ع) هم شیرین و هم سخت است. شیرین به خاطر انتساب این مدارس به نام مقدس امام رئوف حضرت ثامن‌الحجج(ع) است و انسان در این مدارس احساس می‌کند دارد به تشکیلات امام هشتم(ع) خدمت می‌کند. خادمی امام رضا(ع) تنها مخصوص بارگاه و حرم مطهر ایشان نیست، البته من که لایق نیستم ولی به نظر خودم، همکارانم در این مدارس، «خادم علمی» تشکیلات منسوب به امام هشتم(ع) هستند، اصلاً مدارس امام رضا(ع) به عنوان حریم علمی عالم آل محمد(ع) شناخته می‌شوند.

مسیر عاشقی؛ از خیابان «شهید دکتر بهشتی» تا «خیابان حر» به عشق معلمی
حدود 10سال است که در این واحد واقع در منطقه شهرک شهید رجایی خیابان حر مشغول خدمت هستم. محل زندگی من در خیابان شهید دکتر بهشتی در نزدیکی خیابان کوهسنگی مشهد و در یک منطقه شهری با امکانات متوسط به بالاست و من این مسیر را هر روزه طی می‌کنم و برای خدمت و انجام وظیفه به این دبیرستان دخترانه در این منطقه از حاشیه شهر می‌آیم. راستش را بخواهید من عاشق کار کردن در این مناطق هستم؛ مردمی مهربان و خونگرم، دانش‌آموزان مستعد، کوشا، دوست داشتنی و... واقعاً به نوبه خودم اقدام، اهتمام، تدبیر و دوراندیشی آستان قدس رضوی در تأسیس این واحد آموزشی در 32 سال پیش یعنی در سال1368 در این منطقه را تحسین می‌کنم. شاید این منطقه از مناطق حاشیه شهر و به اصطلاح «منطقه کم‌برخوردار» باشد، اما من از کار کردن در اینجا واقعاً لذت می‌برم و اگر به 10 سال پیش برگردم، باز هم شغل معلمی و آن هم در همین منطقه و در همین واحد آموزشی را انتخاب می‌کنم... شاید سخن من، حمل بر تعارف و یا خودستایی باشد، اما حقیقت قلبم و احساس درونی خودم را بیان کردم. به قول یکی از پیشکسوتان مدارس امام رضا(ع) «... ما با مردم و دانش‌آموزان این منطقه هر روزه زندگی می‌کنیم و خود را جزئی از مردم این مناطق می‌دانیم...». خلاصه کلام اینکه از خیابان بهشتی تا خیابان حر برای من تنها طی کردن یک مسافت و راه نیست، بلکه یک مسیر عاشقی است و آن هم به عشق یک هدف یعنی معلمی برای بچه‌ها و دانش‌آموزان. 

خبرنگار: محمدحسین مروج کاشانی

برچسب ها :
ارسال دیدگاه