اژدهای خفته و یک دهه بن‌بست!

قدس خراسان از محله علویه مشهد گزارش می‌دهد

اژدهای خفته و یک دهه بن‌بست!


​​​​​​​روایت محله این بار به دعوت مردم علویه راهی قاسم‌آباد در غرب مشهد می‌شود؛ به آدرسی که اهالی داده بودند، می‌رویم؛ بر خلاف محلات دیگر که در هفته‌های گذشته رفتیم، اینجا محله کم‌برخورداری نیست اما به گفته مردم امکانات و زیرساخت‌های زندگی از روستا هم کمتر است، اینجا نه جزو محله‌هایی است که دست‌کم با بودجه‌های بازآفرینی سروسامان گیرد نه سر و شکلی از متن دارد، جایی شبیه یک کارگاه ساختمانی نیمه‌ساز با مردمی که باید بمانند و دوام بیاورند تا روزی صبح دولتشان بدمد. به قول یکی از اهالی «وقتی حرف از مسدود بودن انتهای این محله می‌زنیم، واقعاً مسدود است، اگر اینجا ساکن شوی نه راه پس داری نه پیش». 
نخستین محل دیدارمان با اهالی سجادیه ۷۳ است، جایی که قرار است بولوار رضویه در آن ساخته شود اما یک سمتش مشاغل صنعتی و مرکز معاینه فنی خودرو است و سمت دیگرش کوچه‌هایی که به صورت پراکنده آسفالت دارد و باز هم «به صورت پراکنده» ساخت و سازهایی انجام شده یا در حال انجام است. انتهای معبری که قرار است بولوار شود مسدود است و از یک جایی به بعد آسفالت هم ندارد.

امکانات اینجا از روستا کمتر است
یکی از اعضای شورای اجتماعی محله حرفش را این طور آغاز می‌کند: محله علویه به خاطر جوان بودن مشکلات زیادی دارد و حدود ۱۰ سال است که با سکونت تدریجی مردم شکل گرفته اما متأسفانه هنوز امکاناتی که در حد و اندازه یک محله شهری باشد ندارد. 
غلامرضا عنایتی می‌گوید: در این منطقه تلفن نداریم، پارک نداریم، مدرسه نداریم، آسفالت نداریم، این‌ها امکاناتی است که در خیلی از روستاهای امروز وجود دارد اما ما در یک منطقه شهری از آن‌ها محروم هستیم. 
او ادامه می‌دهد: خیابانی که در آن هستیم نامش خیابان رضویه است نصف آن آسفالت شده و بقیه‌اش بدون آسفالت رها شده و این در حالی است که به خاطر وجود مرکز معاینه فنی، خودروها اینجا رفت و آمد زیادی دارند و این گرد و خاک هر روز سهم اهالی می‌شود.
ما بارها درخواست آسفالت داده‌ایم اما می‌گویند معارضی وجود دارد که ادعای مالکیت می‌کند.
هوای گرم و گرد و خاکی که با عبور هر خودرو به درون ریه‌هایمان می‌خزد، گلویمان را خشک می‌کند، نیاز به یک بطری آب داریم، اهالی می‌گویند این نزدیکی‌ها سوپرمارکت نیست، یک نفر از اهالی از داخل منزل برایمان شربت می‌آورد. 
علی کردی یکی از سازندگان ساختمان در این محله است که وقتی متوجه می‌شود برای تهیه گزارش آمده‌ایم به ما می‌پیوندد و مشکلات را این طور روایت می‌کند: یک پروژه تجاری مسکونی ساخته‌ام و درخواست چهار دربند تجاری داده‌ام تا تبدیل به نانوایی، سوپرمارکت و میوه‌فروشی شود و مردم بتوانند مایحتاج خود را بدون نیاز به مراجعه به محلات دیگر تهیه کنند، اما شهرداری همکاری نکرد. 
او ادامه می‌دهد: همان‌ طور که خودتان هم مشاهده می‌کنید، ۹۰ درصد کوچه‌های این منطقه هنوز خاکی است، از سال گذشته تاکنون به لحاظ قیمتی تغییر زیادی داشته اما امکانات هنوز تغییری نکرده است. 
کردی که حرف می‌زند، یکی از اهالی می‌گوید: «آقا از کمبود درمانگاه هم بگو، بگو اگر حادثه‌ای برایمان پیش بیاید باید به الهیه یا فلاحی برویم، یعنی مجبور هستیم ۱۰ تا ۱۱ کیلومتر آن طرف‌تر برویم چون اینجا مرکز درمانی وجود ندارد». 

اژدهایی خفته و کابوس انفجار
یکی دیگر از اهالی، دغدغه‌اش درباره امنیت محله را این طور عنوان می‌کند: شب‌ها از ساعت ۸ و ۹ نمی‌شود اینجا تردد کرد چون امنیت ندارد. روشنایی‌ها خیلی کم است، مردم خانه می‌خرند اما خجالت می‌کشند به خاطر امکانات کم این محله حتی میهمان دعوت کنند، ما حتی برای دخترانمان خجالت می‌کشیم خواستگار بپذیریم، هر سال می‌گوییم درست می‌شود اما دریغ از پارسال. 
این خانم که نمی‌خواهد نام و نشانش در گزارش ذکر شود، در ادامه به نکته قابل تأملی اشاره می‌کند و می‌گوید: چند وقت پیش کارخانه لوازم خانگی دچار حریق شد و فقط خدا رحم کرد که آتش پیش از رسیدن به مخزن گاز مهار شد و الا همه این خانه‌ها تا شعاع چند کیلومتری با خاک یکسان می‌شد، زمانی که این کارخانه ساخته شده اینجا بافت مسکونی نبوده ولی الان این همه انسان اینجا ساکن شده‌اند، اگر اتفاقی بیفتد چه کسی پاسخگو خواهد بود؟ آیا این کارخانه نباید در این شرايط به محل دیگری که بافت مسکونی نباشد، منتقل شود؟ بقیه هم حرف او را تأیید می‌کنند و از نگرانیشان درباره حادثه‌ای می‌گویند که مثل یک آتشفشان خاموش یا اژدهایی در خواب، حیات و امنیت روانیشان را تهدید می‌کند و کابوس خواب و دلهره بیداریشان شده است.

گرفتار بن‌بست هستیم
زهرا مقیمی که دل پردردی از وضعیت محله دارد، می‌گوید: ۱۰ سال است در این محله ساکن هستم و مشکل اصلی بن‌بست بودن بولوار رضویه است، ما در بن‌بست گرفتار شده‌ایم، در حالی که انتهای این بولوار، بزرگراه پیامبر اعظم(ص) است اما به خاطر اینکه بازگشایی نشده اگر بخواهیم خود را به این محل برسانیم باید ۴۰ دقیقه پیاده‌روی کنیم. 
او بیان می‌کند: دختران ما شب‌ها اگر از کلاس یا سرکار بیایند باید با ترس و ناراحتی بیایند، سگ‌ها دنبالشان می‌کنند. ما به این امید در اینجا ساکن شدیم که پس از مدتی آباد شود و امکانات زندگی داشته باشد اما اکنون ۱۰سال است که با وجود تمام پیگیری‌هایی که از استانداری و شهرداری داشته‌ایم وضعیت همین است. 
این عضو شورای اجتماعی محله علویه اظهار می‌کند: از شهرداری منطقه ۱۲ پیگیری کردیم که چرا نصف بولوار رضویه را بدون آسفالت رها کرده‌اید می‌گویند چون این کارخانه لوازم خانگی سر راه قرار گرفته و باید عقب‌نشینی کند و یک معارض دیگر هم برای اراضی وجود دارد که باید برطرف شود، پس از بازگشایی، بقیه راه آسفالت می‌شود. 
خانم مقیمی ادامه می‌دهد: در طرح تفصیلی جدید کاربری دو طرف این بولوار تجاری است ولی تا زمانی که انتهای این بولوار به بزرگراه پیامبر اعظم(ص) متصل نشود و شهرداری آسفالت را تکمیل نکند هیچ کسی در این وضعیت حاضر به ساخت تجاری نیست و ساکنان محله همچنان از نبود دسترسی، خاکی بودن معبر و نداشتن تجاری رنج می‌برند. 
مظلوم هم یکی از ساکنان این محله است که وقتی متوجه حضور گروه «روایت محله» می‌شود، می‌آید و می‌گوید: پیگیری‌های زیادی برای بازگشایی بولوار رضویه انجام دادیم اما اتفاقی نیفتاد، افرادی که زمین‌های دو طرف این بولوار را به قیمت تجاری خریده‌اند، تا بولوار بازگشایی نشود نمی‌توانند از آن استفاده کنند و وضعیت موجود موجب ناامنی در این محل شده است.

پارکی که چندان شبیه پارک نیست
همراه چند تن از اهالی به پارکی در همان نزدیکی می‌رویم تا ببینیم اوضاعش چگونه است؟ به محلی می‌رسیم که زیر پایمان زمینی ناهموار چیزی شبیه جوی و پشته در باغ‌های میوه اطراف شهر است، اینجا گیاهی پوششی نیست و آنچه هست درختان جوان و تن عریان خاک است که به تصوری که از پارک داریم، ریشخند می‌زنند. 
رئیس شورای اجتماعی محله می‌گوید: اهالی محله علویه از کمبودهای زیادی رنج می‌برند، از آماده‌سازی خیابان‌ها تا تأمین فضای سبز مواردی است که سبب نارضایتی مردم شده است.
محمود نریمانی اشاره‌ای به اطراف می‌کند و ادامه می‌دهد: پارک نیروی انتظامی به این شکل نصفه رها شده است در حالی که اگر این پارک احیا و قابل استفاده شود این منطقه از رشد بهتری برخوردار خواهد شد و محلی برای تفریح و اوقات فراغت مردم می‌شود. با تمام پیگیری‌هایی که انجام شد پیاده‌روسازی جلو پارک به صورت نصفه رها شده است. این پارک همچنین محل خوبی برای پارک بانوان یا فرهنگسراست. 
خانم مهدی‌زاده هم خود را نماینده بانوان محله معرفی می‌کند و این طور روایت محله علویه را برایمان تعریف می‌کند: زنان در این محله به لحاظ امنیت دچار مشکل هستند، همچنین بحث‌های بهداشت و درمان خیلی مورد نیاز است. اگر تاکسی یا اسنپ بگیریم داخل خاکی نمی‌آید. 
او ادامه می‌دهد: اینجا فضای ورزشی برای بانوان وجود ندارد، ��گر یک پارک بانوان ساخته شود فضای پرنشاط و خوبی برای زنان ایجاد می‌شود؛ همچنین مدرسه و کتابخانه از دیگر کمبودهای این محله است. 
آسفالت معابر، درمانگاه و خانه بهداشت، نانوایی (حتی به صورت کانکسی) و بازار میوه و تره‌بار در این محله مورد نیاز مردمی است که از باز نشدن بولوار رضویه گلایه دارند و کابوس بیدار شدن اژدهای خفته، دلشان را می‌لرزاند.

خبرنگار: معصومه مؤمنیان

برچسب ها :
ارسال دیدگاه