«آقا یک حاجتی دارم بعداً میگویم خدمتتان»
آیتالله اراکی، مرجع و فقیه بزرگی بود. ایشان در سن 90-80 سالگی هم زیارتهایش را کامل بجا میآورد، پس از زیارت حرم، دور ضریح را میگشت، سپس میرفت بالا سر مسجد کوچکی که درست بالای سر امام وصل به حرم است، آنجا دو رکعت نماز میخواند و بعد میایستاد و تمام زیارت امینالله و جامعه را همانطور ایستاده میخواند و اشک میریخت تا آخر... .ایشان یکبار از سفر مشهد برگشته بود، برای کسانی که به دیدنش رفته بودند تعریف میکند حتی نتوانسته حاجتش را به امام بگوید، نه اینکه نتوانسته، رویش نشده با اینکه اصلاً از قم به قصد طلب همین حاجت راه میافتد سمت مشهد. روز اول غسل میکند، لباس تمیز میپوشد، دم ورودی اذن دخول میخواند و بعد از زیارت، دو رکعت نماز میخواند و بعد هم زیارتنامه را اما همین که میخواهد حاجتش را بگوید حس میکند حال طلب نیاز ندارد، پس چیزی نمیگوید، فقط میگوید «آقا یک حاجتی دارم بعداً میگویم خدمتتان». روز دوم هم همینطور، روز سوم باز هم همینطور... حتی روز دهم هم دلش نمیآید حاجتش را به امام بگوید، روز آخر وقت خداحافظی فقط میگوید «آقا حاجتی دارم دفعه بعد میگویم انشاءالله...»
منبع: همشهری جوان
برچسب ها :
ارسال دیدگاه