«نورالدین حمزه اسفراینی» ملکالشعرای عارف
مقدم
نورالدین (یا فخرالدین) حمزه پسر علیملک اسفراینی آذری(طوسی)؛ صوفی، شاعر و عارف قرن نهم هجری و از تبار رهبران سربداران بود.
شیخ آذری در سال 784 هجری قمری در اسفراین زاده شد و از آنجا که چندی در طوس میزیست، به «طوسی» نیز شهرت یافت و چون زایش او در ماه آذر بود، آذری خوانده شد. او ملکالشعرای دربار میرزا شاهرخ، پسر تیمور لنگ و از شاگردان و مریدان محیالدین طوسی و شاه نعمتالله ولی بود.
پدرش (عبدالملک) از سوی سربداران، صاحب اختیار اسفراین بود. در كودكی همراه با دایی خود به قرهباغ رفت و با «الغ بیگ» همبازی شد و دوستی عمیقی بین آنان پدید آمد. وی از جوانی شروع به شاعری و مدح سلاطین، بهویژه سلطان شاهرخ تیموری كرد اما خیلی زود به عرفان روی آورد و به سلوک مشغول شد.
او دو بار با پای پیاده به حج رفت و یک سال در بیتاللهالحرام مجاور شد و در آنجا به تحقیق در مناسک حج و نیز تاریخ كعبه پرداخت و كتاب «سعیالصفا» را درباره مناسک حج نگاشت؛ سپس به هند رفت و در دربار احمدشاه اول بهمنی به مقام ملکالشعرایی و معلمی علاءالدین همایون بن احمدشاه رسید و كتاب «بهمننامه» را به او تقدیم كرد. گفتهاند كه سلطان احمد به شیخ آذری، یک لک روپیه (50 هزار درهم) داد تا در برابر سلطان تعظیم كند اما شیخ نپذیرفت.
شیخ آذری پس از مدتها اقامت در دربار هند، خواستار بازگشت به ایران بود اما بهدلیل علاقهای كه احمدشاه بهمنی به وی داشت، با مخالفت او روبهرو میشد؛ تا اینكه همسر و فرزندانش نیز به هند برده شدند. با وجود این، پس از مدتی به ایران بازگشت و تا پایان عمر در اسفراین به تربیت شاگردان و عبادت و تألیف مشغول شد. وی درعین انزوا با شاهزادگانی چون علاءالدین همایون، بایسنقرمیرزا و الغبیگ میرزا، پسران شاهرخ ارتباط داشت.
او در سال 866 هجری قمری، در 82سالگی وفات یافت و در محدوده شهر تاریخی بلقیس اسفراین به خاک سپرده شد.
شیخ آذری در سال 784 هجری قمری در اسفراین زاده شد و از آنجا که چندی در طوس میزیست، به «طوسی» نیز شهرت یافت و چون زایش او در ماه آذر بود، آذری خوانده شد. او ملکالشعرای دربار میرزا شاهرخ، پسر تیمور لنگ و از شاگردان و مریدان محیالدین طوسی و شاه نعمتالله ولی بود.
پدرش (عبدالملک) از سوی سربداران، صاحب اختیار اسفراین بود. در كودكی همراه با دایی خود به قرهباغ رفت و با «الغ بیگ» همبازی شد و دوستی عمیقی بین آنان پدید آمد. وی از جوانی شروع به شاعری و مدح سلاطین، بهویژه سلطان شاهرخ تیموری كرد اما خیلی زود به عرفان روی آورد و به سلوک مشغول شد.
او دو بار با پای پیاده به حج رفت و یک سال در بیتاللهالحرام مجاور شد و در آنجا به تحقیق در مناسک حج و نیز تاریخ كعبه پرداخت و كتاب «سعیالصفا» را درباره مناسک حج نگاشت؛ سپس به هند رفت و در دربار احمدشاه اول بهمنی به مقام ملکالشعرایی و معلمی علاءالدین همایون بن احمدشاه رسید و كتاب «بهمننامه» را به او تقدیم كرد. گفتهاند كه سلطان احمد به شیخ آذری، یک لک روپیه (50 هزار درهم) داد تا در برابر سلطان تعظیم كند اما شیخ نپذیرفت.
شیخ آذری پس از مدتها اقامت در دربار هند، خواستار بازگشت به ایران بود اما بهدلیل علاقهای كه احمدشاه بهمنی به وی داشت، با مخالفت او روبهرو میشد؛ تا اینكه همسر و فرزندانش نیز به هند برده شدند. با وجود این، پس از مدتی به ایران بازگشت و تا پایان عمر در اسفراین به تربیت شاگردان و عبادت و تألیف مشغول شد. وی درعین انزوا با شاهزادگانی چون علاءالدین همایون، بایسنقرمیرزا و الغبیگ میرزا، پسران شاهرخ ارتباط داشت.
او در سال 866 هجری قمری، در 82سالگی وفات یافت و در محدوده شهر تاریخی بلقیس اسفراین به خاک سپرده شد.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
«ابوذر» فراخوان داد
-
«بیدواز» مقصد سرسبز طبیعتدوستان
-
مردان آسمانی
-
سرمایهگذاری در کویر
-
کاهش آسیبهای اجتماعی در اولویت
-
ذخایر خونی خراسان رضوی رو به کاهش است
-
«نورالدین حمزه اسفراینی» ملکالشعرای عارف
-
انتقاد امام جمعه بجنورد از خامفروشی معادن
-
جدول 8362
-
فعالیت چهار آسماننمای دیجیتال در خراسان جنوبی
-
تزریق واکسن مورد تأیید عربستان الزامی است