تلاشهای امام جواد (ع)چگونه به تضمین تداوم امامت شیعی منجر شد؟
مأموریت معیارسازی برای آینده تفکر شیعی
رواق
دوره 250ساله امامت شیعی که با حضور 11 پیشوا سپری شد، نقشی برجسته و تأثیرگذار در تاریخ تشیع داشته و دارد. هر یک از امامان(ع) بر حسب ضرورتهای زمانه، اقتضائات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و با توجه به محدودیتهای حاکم و مأموریتی که بر عهده داشتهاند، انجام وظیفه کرده و با وجود رفتارها و سیرههای گوناگون، اهداف مشابه و واحدی را دنبال کردند. امام جواد(ع) پیشوای نهم شیعه امامیه، یکی از آنان است که مأموریتی متمایز به دوش کشیده بود، چنانکه پیش از زاده شدنش، امام رضا(ع) او را معرفی کرده و فرموده بود: «خداوند به من فرزندی خواهد داد که بین حق و باطل جدایی میافکند».
امام جواد(ع) که در سنین خردسالی عهدهدار پیشوایی جامعه شیعی شد، از همان آغاز با پرسشها و چالشهایی مواجه شد که برای امامان پیش از او پدید نیامده بود. با وجود این، نوع مواجهه آن حضرت با پرسشها و راهکارهایی که برای مشکلات ارائه کرد، برای همیشه ابهامهایی را از ذهنیت شیعیان زدود و مسیر عقاید شیعی را سامان بخشید و همچون الگویی پایدار عمل کرد. دکتر علیرضا واسعی، دانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در مقالهای با عنوان «جایگاه معیاری امام جواد(ع) در تفکر اعتقادی شیعه» با ذکر مقدمهای که از نظر گذشت، نگاهی اجمالی به بستر زیستی و فعالیت امام جواد(ع) داشته و نشان داده چگونه به مثابه معیاری نقشآفرینی کرده است.
جایگاه علمی و اجتماعی امام نهم(ع)
مأمون به هر انگیزهای امام(ع) را وارد خانواده خود کرده باشد، در معرفی ایشان به جامعه اسلامی در سطح گسترده تأثیرگذار بود، چون زمینه حضور ایشان را در مجامع سیاسی و اجتماعی فراهم ساخت و صد البته که امام با بهرهگیری شایسته از این فرصت، با وجود تحدیدها و تهدیدها، توانست نقش مؤثری را ایفا کند و از یک سو جامعه شیعی را انسجام بخشد و از سوی دیگر، شبهههای مطرح درباره تداوم امامت را بزداید و مهمترین پرسشهای عقیدتی را با ارائه معیارهایی عینی و تجربهپذیر، پاسخ گوید. نقش برجسته و تمایز امام(ع) میتواند به عنوان الگویی قابل دفاع و مؤثر همواره پیروی شود.
امام جواد (ع) به مثابه الگو
چالشهای پیش آمده، پرسشهای بنیادینی را پدید آورد که در میان شیعه میتوانست بنیانکن باشد. یکی از آنها اصل ضرورت وجودی امام بود که تا این زمان چندان مایه گفتوگو و توجه شیعه قرار نداشت. بیشترین ابهام تا این زمان، مصداق امام بود و اینکه چه کسی به پیشوایی امت شایستهتر است، اما در عهد امام رضا و امام جواد(ع) پرسش از این مرز گذشت و اساس امامت را نشانه گرفت. شاید این شبهه ناشی از شرایط خاص امام جواد(ع) بود، اما با اندکی تأمل میتوان تغییر در ذائقه اندیشهگری مسلمانان از جمله شیعه را در این امر دخیل دانست. گذر زمان تا حدی اتکا به نقل و پیروی از گفته دیگران را با تردید مواجه کرد. این نگره عقلانی یا کارکرد عقل در معرفت مردم و نیز همنشینی با اغیار، در همه عرصههای فکری راه یافته بود. در این موقعیت و فضا، نقش امام جواد بسیار حساس مینمود، اما آنچه حضرت انجام داد بهراستی مایه شگفتی است، چون پس از ایشان دیگر نه تردیدی در اصل امامت پدید آمد و نه در مصداق آن، شیعیان دچار سردرگمی گریزناپذیر شدند.
دو شبهه اساسی عقیدتی با حضور و نقش امام جواد(ع) پاسخی اقناعکننده یافت و دیگر بار در میان شیعه بروز کرد؛ یکی چگونگی تصدی امامت کسی که هنوز به سن بلوغ نرسیده و دیگر صلاحیت علمی و توانایی پاسخگویی به مسائل دینی و پیشامد. بدین گونه، وی معیار و شاخصی برای امامان پس از خود شد.
حضور علمی امام(ع) در راستای تبیین معیار
نقشآفرینی امام(ع) به مثابه معیاری برای شیعه از یک منظر و جهان اسلام از منظر دیگر در قالبهای مختلف بوده است که مهمترین آنها را میتوان در مناظرههای علمی، تربیت شاگردان و بیان روایات ذکر کرد. مناظرههای امام(ع) که در منابع شیعی ذکر شده، حاکی از دانایی ایشان در علوم دینی و توانایی در مواجهه با مسائل روز است.
اما تربیت نیرو و پرورش افراد صالح برای پاسخگویی به پرسشهای دینی و رفع مشکلات آنان اقدام دیگری بود که امام(ع) در دستور کار خود داشت. او با وجود کمی سن، دانشمندان و صحابه زیادی را پرورد. شیخ طوسی 116 صحابی برای آن حضرت ذکر میکند و عطاردی شمار آنان را 120نفر مینویسد که در میان آنها شخصیتهای برجستهای چون عبدالعظیم حسنی، ابوهاشم جعفری، علی بن مهزیار و دیگران دیده میشوند.
نقش امام جواد(ع) در طراحی زندگی مسلمانی و تلاشی که برای ارائه معیار به خرج داد، وی را در چشم همگان بزرگ کرد، بهگونهای که همه آنان که در آغاز امامتش به بهانههایی از ایشان فاصله گرفته بودند، به سویش بازگشتند. شاید با این نقشآفرینیها راز جمله امام رضا(ع) درباره حضرتش بهتر درک شود، آنجا که ابییحیی صنعانی میگوید: نزد علی بن موسی بودم که فرزندش جواد در حالی که کودکی بیش نبود، وارد شد. امام در شناساییاش فرمود: «هذا المولود الذی لم یولد اعظم علی شیعه برکه منه» (کودکی به پربرکتی این فرزند به دنیا نیامده است...) سخن امام علیالقاعده نباید از سر فرزنددوستی و برآمده از عواطف پدرانه باشد، بلکه بیان واقعیتی در مدار ارزشهای انسانی-دینی است.
کنشگری در جهت ضمانت تداوم امامت شیعی
امام جواد هر چند عمر طولانی نداشت اما با شناخت نیازهای زمانه و اقتضائات حاکم توانست نقش برجستهای در تاریخ تشیع و اسلام ایفا کند. او با اینکه هنوز مقبولیت اجتماعی نیافته و در عرصه عمل نیز فرصت نیافته بود توانایی و شایستگیاش را نشان دهد، از وصلت رخ داده برای ابراز توانایی علمی خود بهترین بهرهبرداری را کرد تا با انحرافهای زمانه به مقابله برخیزد و با بهرهگیری از فرصتها، مقابله با تحدیدها و موانع، با عرضه اندیشههای صحیح اسلامی، به مثابه معیاری برای سنجش زندگی مسلمانی و اعتدال اسلامی، نقشآفرینی کند. امام جواد(ع) در دورهای از تاریخ اسلامی قرار گرفته بود که از یک سو اندیشههای بیگانگان وارد سرزمین اسلامی شده بود و از سوی دیگر، رقابتی متفاوت میان عباسیان و علویان رخ داده و افزون بر این، تشتت آرا در میان شیعه خودنمایی کرده بود، مجموعه این اوضاع میطلبید امام با تدبیری دقیق وارد صحنه شود. او با نهایت حزم و احتیاط به انجام کارهای خود پرداخت و با پرورش نیرو و بیان ارزشهای دین، تداوم امامت شیعی را تضمین کرد، بهگونهای که پس از ایشان دیگر نهاد تشیع دچار سردرگمی در اصل امامت نشد.
جایگاه علمی و اجتماعی امام نهم(ع)
مأمون به هر انگیزهای امام(ع) را وارد خانواده خود کرده باشد، در معرفی ایشان به جامعه اسلامی در سطح گسترده تأثیرگذار بود، چون زمینه حضور ایشان را در مجامع سیاسی و اجتماعی فراهم ساخت و صد البته که امام با بهرهگیری شایسته از این فرصت، با وجود تحدیدها و تهدیدها، توانست نقش مؤثری را ایفا کند و از یک سو جامعه شیعی را انسجام بخشد و از سوی دیگر، شبهههای مطرح درباره تداوم امامت را بزداید و مهمترین پرسشهای عقیدتی را با ارائه معیارهایی عینی و تجربهپذیر، پاسخ گوید. نقش برجسته و تمایز امام(ع) میتواند به عنوان الگویی قابل دفاع و مؤثر همواره پیروی شود.
امام جواد (ع) به مثابه الگو
چالشهای پیش آمده، پرسشهای بنیادینی را پدید آورد که در میان شیعه میتوانست بنیانکن باشد. یکی از آنها اصل ضرورت وجودی امام بود که تا این زمان چندان مایه گفتوگو و توجه شیعه قرار نداشت. بیشترین ابهام تا این زمان، مصداق امام بود و اینکه چه کسی به پیشوایی امت شایستهتر است، اما در عهد امام رضا و امام جواد(ع) پرسش از این مرز گذشت و اساس امامت را نشانه گرفت. شاید این شبهه ناشی از شرایط خاص امام جواد(ع) بود، اما با اندکی تأمل میتوان تغییر در ذائقه اندیشهگری مسلمانان از جمله شیعه را در این امر دخیل دانست. گذر زمان تا حدی اتکا به نقل و پیروی از گفته دیگران را با تردید مواجه کرد. این نگره عقلانی یا کارکرد عقل در معرفت مردم و نیز همنشینی با اغیار، در همه عرصههای فکری راه یافته بود. در این موقعیت و فضا، نقش امام جواد بسیار حساس مینمود، اما آنچه حضرت انجام داد بهراستی مایه شگفتی است، چون پس از ایشان دیگر نه تردیدی در اصل امامت پدید آمد و نه در مصداق آن، شیعیان دچار سردرگمی گریزناپذیر شدند.
دو شبهه اساسی عقیدتی با حضور و نقش امام جواد(ع) پاسخی اقناعکننده یافت و دیگر بار در میان شیعه بروز کرد؛ یکی چگونگی تصدی امامت کسی که هنوز به سن بلوغ نرسیده و دیگر صلاحیت علمی و توانایی پاسخگویی به مسائل دینی و پیشامد. بدین گونه، وی معیار و شاخصی برای امامان پس از خود شد.
حضور علمی امام(ع) در راستای تبیین معیار
نقشآفرینی امام(ع) به مثابه معیاری برای شیعه از یک منظر و جهان اسلام از منظر دیگر در قالبهای مختلف بوده است که مهمترین آنها را میتوان در مناظرههای علمی، تربیت شاگردان و بیان روایات ذکر کرد. مناظرههای امام(ع) که در منابع شیعی ذکر شده، حاکی از دانایی ایشان در علوم دینی و توانایی در مواجهه با مسائل روز است.
اما تربیت نیرو و پرورش افراد صالح برای پاسخگویی به پرسشهای دینی و رفع مشکلات آنان اقدام دیگری بود که امام(ع) در دستور کار خود داشت. او با وجود کمی سن، دانشمندان و صحابه زیادی را پرورد. شیخ طوسی 116 صحابی برای آن حضرت ذکر میکند و عطاردی شمار آنان را 120نفر مینویسد که در میان آنها شخصیتهای برجستهای چون عبدالعظیم حسنی، ابوهاشم جعفری، علی بن مهزیار و دیگران دیده میشوند.
نقش امام جواد(ع) در طراحی زندگی مسلمانی و تلاشی که برای ارائه معیار به خرج داد، وی را در چشم همگان بزرگ کرد، بهگونهای که همه آنان که در آغاز امامتش به بهانههایی از ایشان فاصله گرفته بودند، به سویش بازگشتند. شاید با این نقشآفرینیها راز جمله امام رضا(ع) درباره حضرتش بهتر درک شود، آنجا که ابییحیی صنعانی میگوید: نزد علی بن موسی بودم که فرزندش جواد در حالی که کودکی بیش نبود، وارد شد. امام در شناساییاش فرمود: «هذا المولود الذی لم یولد اعظم علی شیعه برکه منه» (کودکی به پربرکتی این فرزند به دنیا نیامده است...) سخن امام علیالقاعده نباید از سر فرزنددوستی و برآمده از عواطف پدرانه باشد، بلکه بیان واقعیتی در مدار ارزشهای انسانی-دینی است.
کنشگری در جهت ضمانت تداوم امامت شیعی
امام جواد هر چند عمر طولانی نداشت اما با شناخت نیازهای زمانه و اقتضائات حاکم توانست نقش برجستهای در تاریخ تشیع و اسلام ایفا کند. او با اینکه هنوز مقبولیت اجتماعی نیافته و در عرصه عمل نیز فرصت نیافته بود توانایی و شایستگیاش را نشان دهد، از وصلت رخ داده برای ابراز توانایی علمی خود بهترین بهرهبرداری را کرد تا با انحرافهای زمانه به مقابله برخیزد و با بهرهگیری از فرصتها، مقابله با تحدیدها و موانع، با عرضه اندیشههای صحیح اسلامی، به مثابه معیاری برای سنجش زندگی مسلمانی و اعتدال اسلامی، نقشآفرینی کند. امام جواد(ع) در دورهای از تاریخ اسلامی قرار گرفته بود که از یک سو اندیشههای بیگانگان وارد سرزمین اسلامی شده بود و از سوی دیگر، رقابتی متفاوت میان عباسیان و علویان رخ داده و افزون بر این، تشتت آرا در میان شیعه خودنمایی کرده بود، مجموعه این اوضاع میطلبید امام با تدبیری دقیق وارد صحنه شود. او با نهایت حزم و احتیاط به انجام کارهای خود پرداخت و با پرورش نیرو و بیان ارزشهای دین، تداوم امامت شیعی را تضمین کرد، بهگونهای که پس از ایشان دیگر نهاد تشیع دچار سردرگمی در اصل امامت نشد.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه