کسی که نیتش خدا باشد، زودتر به هدف‌ می‌رسد

نکته‌ها / حجت‌الاسلام محسن قرائتی

کسی که نیتش خدا باشد، زودتر به هدف‌ می‌رسد


چطور مخلِص شویم؟ می‌گویند: اگر می‌خواهی مخلص شوی آخرت را در ذهنت بیاور، دنیا را هم در ذهنت بیاور. دنیا چیست و آخرت چیست؟ «إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ» می‌گوید: ما این‌ها را خالص کردیم، می‌گوییم: این‌ها چطور خالص شدند؟ می‌گوید: «بِخالِصَهًٍْ ذِکرَی الدَّارِ» (ص/46) یاد قیامت آدم را خالص می کند. اگر من این کار را کنم، دنیا چه می‌شود آخرت چه می‌شود؟ در دنیا برایت کف می‌زنند. خلاص! کف هم مثل خاراندن است. دیدی دستت می‌خارد، در یک لحظه که دستت می‌خارد حال می‌آیی، بعد از پنج دقیقه نه اینجا چیزی است، نه اینجا. دنیا یا کف می‌زنند یا سوت می‌زنند یا تکبیر می‌گویند، فوقش یک خیابانی هم به اسم آدم می‌کنند، بعد هم آدم که مرد کاشی را برمی‌دارند و یک تابلو دیگر می‌زنند. دنیا چیزی نیست. اگر کسی خواسته باشد راه اخلاص را برود باید حساب کند می‌توانم این کار را به پاداش ابدی بفروشم، می‌توانم به یک کف و سوت موقت بفروشم؟
حدیث داریم آدم مخلص زودتر به آرزوهایش می‌رسد. چرا ریاکاری می‌کنیم؟ ریاکاری می‌کنیم که این، دوستمان داشته باشد. خب اگر بناست برای مردم کاری کنیم، آدم برای خودش ریاکاری کند. خدایا ببین، برای خدا کار کن خدا خودش جبران می‌کند. حدیث داریم «من أخلص بلغ الآمال» (غررالحکم/ص198) اگر کسی نیتش خدا باشد زودتر به هدف‌هایش می‌رسد.  یک گمنامی از من دعوت کرد. من هم قول دادم و گفتم می‌آیم. بالاترین شخصیت هم از ما دعوت کرد. گفتم: آخ! کاش به این قول نداده بودم. آخر این گمنام همیشه هست، او دیگر تمام شد. خیلی با خودم کشتی گرفتم. گفتم: ببین، تو اگر مسلمانی اول به او قول دادی. حالا یک پیرزن فقیر، محرم، بالاخره عمه‌ای است، خاله‌ای است، برو این را ببین. آخر او خیلی مهم بود. در یک لحظه گفتم: خدایا من آدم مخلصی نیستم. در یک لحظه نیت کردم برای رضای خدا سر همان قرارم با آن فامیلم و خانه‌ آن فقیر بروم که صله رحم بود. رفته بودند خانه آن بزرگوار، گفته بود: قرائتی نیامد!؟ گفتند: آقا راستش را بخواهی ماجرا این است  ایشان به یک فقیری قول داده بود، خیلی هم می‌خواست اینجا بیاید، دلش اینجا بود ولی چون قول داده بود، آنجا رفت. گفت: به او بگویید بیاید خصوصی او را ببینیم. یک میهمانی سوایی از ما کرد. دو ساعت و نیم هم حرف‌های مرا گوش داد؛ کسی که دو دقیقه هم نمی‌شود با او حرف زد، دو ساعت و نیم همه حرف‌های مرا گوش داد. گفتم: خدایا چقدر قشنگ.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه