در تربیت دختران به آن‌ها میدان «شخصیت داشتن» بدهید!

بازخوانی دیدگاه‌های شهید بهشتی درباره حجاب

در تربیت دختران به آن‌ها میدان «شخصیت داشتن» بدهید!

شهید بهشتی در کتاب «سه گونه اسلام» مخاطب را به نکاتی درباره مقوله زن و حجاب توجه می‌دهد: تحقق نسبت حجاب و احترام زن، تحقق نسبت حجاب و عزت و شخصیت محجبه، تحقق نسبت حجاب و فعالیت‌های مؤثر اجتماعی زن و تحقق نسبت دعوت به این فضائل و پذیرفتن حق انتقاد متقابل برای طرف مورد دعوت که از آن به ولایت طرفینی نیز یاد می‌شود. به بهانه مناقشات اخیر بد نیست دیدگاه‌های شهید بهشتی در این خصوص را مورد بازخوانی قرار دهیم.


«سؤال درباره نقل مرثیه‌هاست. مثلاً نقل می‌شود حضرت زینب(س) پس از آنکه بالای پیکر برادرش امام حسین(ع) ایستاد، رو کرد به مدینه و خطاب به پیامبر(ص) فرمود: یا رسول‌الله! نگاه کن پیکر فرزندت چگونه است، نگاه کن به اینکه ما سرهایمان باز است! یا اینکه نقل می‌شود در گفت‌وگو با یزید فرمود: «أمن العدل يا ابن الطلقاء!»؛ آیا این عادلانه است‌ ای فرزند آزاد شده‌ها که کنیزکان تو آنجا داخل حرم آسوده و پوشیده باشند و ما را این طور بیاورند!؟....
خواهران و برادران عزیز! به این مسئله توجه کنید که به حجاب و پوشش اسلامی به‌طور عجیبی ظلم شده است. پوشیده بودن زن در اسلام در حدی است که الان همسر و دختر من اینجا هستند و می‌بینید این پوشیده بودن در اسلام، هرگز محدود کردن زن نیست؛ حفظ حریم زن است، احترام زن است، اتفاقاً این نص آیه قرآن است که به پیغمبر(ص) می‌گوید به زنانت و زنان مؤمنان و مسلمین بگو وقتی بیرون می‌آیند خودشان را پوشیده‌تر کنند، می‌گوید «...ذلک أَدْنَی أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ...»(احزاب، 59) این سبب می‌شود این‌ها شناخته شوند به اینکه زنان پاکی هستند و بنابراین آن‌ها را اذیت نکنند و سراغشان نروند. این خیلی روشن است اگر خانمی بتواند در پوشش خویشتن نشانی از پایبندی‌اش به عفت و پاکدامنی با خودش همراه داشته باشد، نشانی است از کمال و احترام. یک وقت است مسئله هرزگی و لوندی زن را کمال زن می‌دانیم! خب آن یک مکتب است. کدام زن بهتر است؟ آن که لوندتر است. ولی اگر نه، زنِ بهتر یعنی زنِ پاک‌تر، پس زن خودفروش، زن کامل نیست. زنی که برای خودش شخصیت قائل است زنی است که هیچ مردی جز همسرش نمی‌تواند به او نگاه خریدارانه کند. اگر واقعاً کمال زن این است، پوشیده بودن اندام و زیبایی‌ها و جاذبه‌های جنسی زن برای چیست؟ آیا این برای احترام به او است یا برای تحقير او؟ بنابراین ملاحظه می‌کنید دستور پوشش، برای بالا بردن احترام زن در اجتماع و امری طبیعی است و من به خانم‌های خودمان توصیه می‌کنم در عین حال که پوشیده هستید، دوست دارم در خیابان گردنتان را راست بگیرید و راه بروید! خانم‌های پوشیده مبادا پوشیده بودن مستلزم این باشد که گردنتان را خم کنید و راه بروید! نمی‌گویم چشم خیره کنید و مردان و جوانان را بنگرید، می‌گویم «با شخصیت» راه بروید! بنده همیشه هم به خانمم هم به دخترم توصیه می‌کنم در عین حال که باید لباستان برجستگی‌های بدن را نشان ندهد، لباس برازنده آبرومند بپوشید؛ لباس خوب بپوشید، نه لباس جاذبه‌دار؛ لباس خوب، لباس محترمانه و بعد هم تأکید می‌کنم در کوچه که راه می‌روید با گردن راست راه بروید! معلوم باشد شما زن مسلمان هستید؛ «العزة لله ولرسوله و للمؤمنين». باید عزیز باشید. اتفاقاً این‌ها می‌دانند بنده همیشه در اروپا با این لباس (روحانیت) بوده‌ام. حتی یک بار هم با کت و شلوار جایی نرفته‌ام، هر جا هم گفتند بد است با این لباس بروی، گفته‌ام بنده با همین لباسی که می‌گویید بد است به آنجا می‌روم. گردنم را هم راست گرفته‌ام و رفته‌ام، به طوری که گاهی خانم می‌گوید تو اصلاً به اینکه این اطرافیان به تو نگاه می‌کنند توجه نمی‌کنی. می‌گویم واقعاً توجه نمی‌کنم که به من نگاه می‌کنند. من عادت دارم شق و رق در خیابان راه بروم برای اینکه «العزة لله و لرسوله و للمؤمنين». مگر من به این مردم اروپا بدهکارم که حتماً باید اینجا مثل آن‌ها راه بروم؟ من خودم لباسی و شخصیتی با خودم دارم. آقایان یادشان هست در جلسه دیدار با کاردینال کونیگ(اسقف اعظم اتریش) آن شب چگونه برخورد کردم. عرض می‌شود باید شخصیت داشته باشیم آقا! باید عادت داشته باشیم سربلند باشیم. چه کم داریم؟! چرا احساس حقارت می‌کنیم؟! تأکید می‌کنم خانم‌ها پوشش داشته باشند اما در خیابان باشخصیت راه بروند، با شخصیت برخورد کنند. به آقایان توصیه می‌کنم در تربیت خانم‌ها و دخترها به آن‌ها میدان عرض اندام کردن و میدان شخصیت داشتن بدهید! بگذارید بتوانند در مجامع حرفشان را بزنند! آنچه قرآن دستور می‌دهد این است «لا تخضعن بالقول»؛ یعنی با ادا و اطوار و نازک کردن صدا صحبت نکنید! اما صحبت کنید، سؤال کنید، حرفتان را بزنید، اظهارنظر کنید، عقیده‌تان را بگویید، در مجامعی که حتی به عنوان مجامع اسلامی تشکیل می‌دهید خانم‌ها نظراتشان را بیان کنند، حرف‌هایشان را بگویند. البته باید کوشش کنید مجامعتان در حد اعلای نزاهت، تنزه، طهارت و قداست باقی بماند. در این بعد، خودسازی داشته باشید. بنابراین اگر این مسئله که در کتاب‌ها نوشته شده و نمی‌توان آن را به عنوان کلام حضرت زینب(س) دانست درست باشد به زینب(س) توهین شده است؛ یعنی نشانه احترام یک بانو را از او گرفته‌اند. این بالاتر از گرفتن یک انگشتر است. انگشتر یک مال است ولی پوشش برای او نشانه شخصیت و احترامش بوده که از او گرفته‌اند. این است که گله می‌کند. به شخصیت زن، به شخصیت بانوی اسلام تجاوز و تعدی شده است. 
سراغ خانم‌ها برگردیم. خانم‌های ما شجاع، مصمم، با اراده، وظیفه‌شناس و وظیفه‌گزار بار خواهند آمد، توانا در برخورد با دیگران بار خواهند آمد. باید خانم‌ها را طوری بار بیاوریم که اگر تنها هستند و کسی به آن‌ها کمترین مطلبی می‌گوید واقعاً بتوانند از خودشان دفاع کنند. ما در این قسمت کمبود داریم ولی چاره نیست. باید کوشش کنیم زینب بار بیاوریم. مدلش خود زینب است. زینب بار بیاوریم که به پوشش آن‌قدر اهمیت می‌دهد که در برابر قدرت‌های اهریمنی ابن‌زیاد و یزید هم کمترین ترسی به خود راه نمی‌دهد. حتی در بازار کوفه طبق وظیفه سخنرانی می‌کند و حرف‌ها را می‌زند و با مردم کوفه آنچنان شجاعانه و هوشیارانه سخن می‌گوید. شک ندارم باید در شیوه تربیت دخترها و خانم‌ها تجدیدنظر و کوشش کرد آن‌ها با الگوی زینب تربیت شوند، در هر دو بعد: هم بعد فضیلت و تقوا و ایمان و هم بعد شجاعت و سخنوری و قدرت دفاع از خویشتن. شخصیت داشتن و سربلند زیستن و سربلند راه رفتن و سربلند برخورد کردن را باید به آن‌ها تعلیم داد».

برچسب ها :
ارسال دیدگاه