سرنخ‌های جدید در پرونده‌ای پیچیده

سریال «پوست شیر» فصل دوم را پرقدرت آغاز کرد

سرنخ‌های جدید در پرونده‌ای پیچیده

فقر فیلم و سریال در حوزه ژانر جنایی موجب شده است که خوراک بصری مخاطبان ایرانی از آثار خارجی تأمین شود.


​​​​​​​فیلم‌های سینمایی در سال‌های اخیر بیشتر به سمت درام‌های اجتماعی با شمایل اعتراضی رفته و کمتر به «ژانر» در سینما توجه شده است، تلویزیون هم به دلیل کمبود بودجه و کوچ رفته رفته فیلمسازان به مدیاهای دیگر، دستش در تولید سریال‌های تماشایی خالی شده اما شبکه‌های نمایش خانگی از فرصت این زمین بایر بهره بردند و با دیدن شرایط حاصلخیزی زمین، بذر ایده‌هایشان را پاشیدند.
قصه‌های جذاب و با خط قرمزها و اعمال سلیقه کمتر سبب شد سرمایه‌گذاری برای تولید فیلم و سریال در شبکه‌های نمایش خانگی رونق یابد. 
شبکه‌های خصوصی که منفعت اقتصادی برایشان اهمیت داشت، با شناخت دقیق خلأهای بازار و ذائقه مشتری، دست به تولید محصول زدند، کاری که صدا و سیما به خاطر سیستم حقوق‌بگیری و وابستگی‌اش به بودجه بیت‌المال از آن غافل است. 

 در انتظار حل معمای قتل
«پوست شیر» سریال پرسروصدای این روزهای «فیلم‌نت» است که فصل اول آن در هشت قسمت از ابتدای مهر آغاز شد، تا اواخر آبان ماه ادامه داشت و قسمت نخست فصل دوم آن نیز با تأخیری یک‌ماهه در شب یلدا پخش شد. خلاصه سریال درباره مردی به نام نعیم است که پس از 15سال از زندان آزاد می‌شود و می‌خواهد سال‌های نبودنش را برای دخترش (ساحل) جبران کند. مادر ساحل مخالف این ارتباط است اما اتفاقی عجیب همه‌ چیز را به هم می‌ریزد. در پایان یک سفر پدر- دختری، ساحل به شکلی فجیع کشته می‌شود و نعیم به همراه محب مشکات، سرگرد اداره آگاهی به دنبال قاتل می‌گردند. مشکات هم در جریان یک پرونده قتل‌های سریالی، دختر کوچکش را از دست داده و حالا مأمور حل معمای این قتل است. معمای قتلی که به دلیل نبود سرنخ‌های کافی، نشان از وجود یک قاتل حرفه‌ای برای پنهان کردن ردپاهایش دارد. قاتل قصه، یک قاتل سریالی حرفه‌ای است که فکر همه چیز را کرده تا سرنخی از خودش به جا نگذارد، او یک قدم از پلیس جلوتر است و نعیم که سال‌ها در زندان بوده و آدم‌های این فقره را به خوبی می‌شناسد، سعی دارد در حرکتی موازی با پلیس برای یافتن قاتل، یک قدم جلوتر حرکت کند.

 رگ خواب مخاطب
اگرچه دو قسمت پایانی فصل اول «پوست شیر» و فلش‌بک‌هایی که به ارتباط عاشقانه صدرا و ساحل می‌زد، ریتم قصه را کند کرده بود اما پس از مدت‌ها انتظار برای پخش فصل دوم و رفع کنجکاوی مخاطب برای یافتن قاتل، دادن سرنخ جدید و مهمی از پرونده قتل، برق هیجان را در چشمان مخاطبان هویدا کرد. برادران محمودی که کارنامه خوبی در ساخت فیلم‌های سینمایی عاشقانه و اجتماعی همچون «چند متر مکعب عشق»، «رفتن»، «شکستن همزمان بیست استخوان» و «مردن در آب مطهر» دارند با ساخت «پوست شیر» نشان دادند توانایی تولید اثری پرکشش در ژانر جنایی را هم دارند و رگ خواب مخاطب را بلدند. قسمت اول فصل دوم داستان، روزنه دیگری را پیش روی مخاطب قرار داد تا گره دیگری از کلاف سردرگم باز شود و احتمالاً در قسمت‌های‌ بعدی این سریال 16-15 قسمتی، گره‌های دیگر هم باز خواهد شد و سرنخ‌های جدیدی از این پرونده پیچیده پیدا می‌شود.

 تصویری واقعی از دزد و پلیس
قصه اصلی اگرچه درباره تلاش پلیس و پدر مقتول برای یافتن قاتل است اما در کنارش، ماجراهای فرعی دارد که نمی‌توان به راحتی و بی‌ارتباط به قصه اصلی از آن‌ها گذشت. به جز قصه لیلا (مادر ساحل) زن دیگری هم در قصه وجود دارد که رفتاری پنهان‌کارانه و مرموز دارد و باید دید کارگردان، قصه او را به ماجرای قتل پیوند خواهد زد یا نه. ژیلا شاهی که در نقش زن صیغه‌ای رضا (دوست نعیم) ایفای نقش می‌کند، خدمتکار خانه است که ماجراهایی را از همسرش پنهان می‌کند و هنوز قصه او برای مخاطب کامل نشده است و در هر قسمت، سکانس‌هایی کوتاه از او می‌بینیم که علامت سؤالی را در ذهن مخاطب باقی می‌گذارد که این زن کیست و چه اهمیتی در پیشبرد قصه دارد؟ در قسمت جدید هم قرار این زن با مردی ناشناس، تعلیق قصه را بیشتر می‌کند.  
آنچه در دیده شدن «پوست شیر» اهمیت دارد احترام سازندگان به مخاطبانشان است، برادران محمودی، تصویری واقعی از پلیس و مواجهه‌شان با خلافکاران و متهمانی که به جرم و مجازات آشنایی دارند و راه‌های قانونی فرار از اتهام را می‌دانند، پیش روی مخاطب قرار می‌دهند. شخصیت‌پردازی‌ها در این سریال، دقیق و جزئی‌نگر است. کارگردان حتی در بازی گرفتن از متهمی که ممکن است یک مهره انحرافی در پرونده قتل باشد هم حساسیت به خرج داده و با وسواس سعی کرده اکت‌های خوبی در بازجویی‌ها از آن‌ها بگیرد. پلیس‌های «پوست شیر» شکل واقعی‌تری نسبت به پلیس‌های ویترینی سریال‌های تلویزیونی دارند، عصبانی می‌شوند، گریه می‌کنند، شاد می‌شوند، درگیر مشکلات شخصی هستند و تجربه‌شان به مواجهه آن‌ها با متهمان کمک می‌کند.

 فیلم‌نامه‌ای قوی و پرکشش
دیالوگ‌های بجا و درست در کنار ارتباط منطقی و درست اتفاق‌ها از دیگر نقاط قوت سریال است که نشان از قوت فیلم‌نامه اثر و همکاری موفق جمشید محمودی (کارگردان اثر) در کنار نویسنده جوانی چون رضا بهاروند دارد. اینکه «پوست شیر» به سریال پربیننده این روزهای پلتفرم‌های نمایشی بدل شده است بی‌دلیل نیست؛ چرا که بنا ندارد به هر قیمتی، قصه‌اش را کِش بدهد و با وجود اینکه 9 قسمت از سریال می‌گذرد، هنوز ردی از قاتل ماجرا یافت نشده است که نشان می‌دهد مخاطب با قاتلی حرفه‌ای و باهوش روبه‌روست و این بر جذابیت کار می‌افزاید. اگرچه غیبت چند هفته‌ای پخش سریال سبب رنجش عده‌ای از مخاطبان شد اما آغاز فصل دوم نشان داد سازندگان تا چه اندازه به ظرافت‌های کارشان دقت دارند و به مخاطبشان احترام می‌گذارند. با وجود اینکه «پوست شیر» از لحاظ ژانر و شیوه روایت، یک تجربه جدید برای برادران محمودی است ولی تا اینجای کار نشان داده چندین قدم نسبت به سریال قبلیشان در تلویزیون یعنی «دل‌دار» جلوتر رفته‌ و انتظارات را از خودشان بالا برده‌اند.

خبرنگار: زهره کهندل

برچسب ها :
ارسال دیدگاه