احیای مشارکت با روایت قدرت نمایندگان ملت

احیای مشارکت با روایت قدرت نمایندگان ملت

محمد حکم‌آبادی، نویسنده و پژوهشگر ادبیات ​​​​​​​پیشرفت

میلیاردها تومان بدهی، 500‌کارگری که با اخراج و تعدیل مدام دارد تعدادشان آب می رود و کارخانه‌ای که در آستانه ورشکستگی است را در نظر بگیرید. 
حالا تصور کنید چنین کارخانه‌ای با چنین وضعیت بحرانی‌اش با دو جنس نماینده روبه‌رو شود؛ یکی، نماینده ‌ای که صرفاً به فکر اعمال نفوذ و جا دادن وابستگان خودش در مدیریت این مجموعه است و دیگری، نماینده‌ای که این کارخانه در حوزه نمایندگی‌اش نیست، ولی همه جوره پای کار می‌آید تا آن را از ورشکستی نجات بدهد. شما به عنوان مدیر، کارگر یا حتی شهروند آن شهری که این کارخانه در آن قرار دارد، دوست دارید کدام نماینده سر راه این مجموعه در آستانه ورشکستگی سبز شود؟ 
همه ما وقتی با پرسشی از این جنس روبه‌رو شویم، پاسخ دادن برایمان راحت می‌شود؛ چرا که با نوعی «روایت» درگیر می‌شویم؛ روایتِ قدرت یک نماینده مجلس و تأثیری که مثلاً در همین یک فقره می‌تواند به صورت مستقیم بر زندگی هزاران نفری بگذارد که رزق و روزی‌شان به چرخیدن چرخ این کارخانه پیوند خورده است. 
شاید برایتان جالب باشد بدانید بخشی از کتاب «عملیات احیا»، روایت مواجهه یکی از همین کارخانه‌ها و مجموعه‌های دانش‌بنیان با همین جنس نمایندگان مجلس است. قصه «عملیات احیا» به کارخانه‌ای مربوط می‌شود که در اطراف سبزوار مشغول الکتروموتورسازی است. کارخانه‌ای به اسم «جمکو» که بدهی‌اش از 500 میلیارد هم فراتر می‌رود و 800 نیروی فعال آن،  روز به روز به‌واسطه مشکلات و بحران‌هایی که دارد، آب می‌روند. حتی به چنان وضعیتی می‌رسد که می‌خواهند برق کارخانه را قطع کنند و زمینش را به مناقصه بگذارند. شاید روایت نوع مواجهه نمایندگان مجلس با بحران‌های این کارخانه، بتواند گوشه‌ای از اهمیت کسی که به کرسی سبز مجلس تکیه می زند را برای من و شما نمایان کند. روایتی که در کتاب، سعی کرده‌ام بدون سانسور و صادقانه آن را روایت کنم. 
نماینده اول، نماینده‌ای است که وارد کارخانه می‌شود و وقتی بچه‌ها از حقوقِ نگرفته و دندان درد بچه‌شان و از اوضاع خراب مدیریت گلایه می‌کنند، می‌گوید بالاخره روزه چیز خوبی است و روزه بگیرید. کارگران چه می‌کنند؟ از کارخانه بیرونش می‌کنند. 
در همان زمان، نماینده مجلس دیگری را داریم که این طرف و آن طرف می‌رود، رایزنی می‌کند و تلفن می‌زند و تا حدی که می‌تواند، دنبال کار کارخانه جمکو را می‌گیرد ولی خیلی کاری از دستش بر نمی‌آید. 
6 ماه بعد، کارخانه با دو جنس نماینده دیگر روبه‌رو می‌شود. یکی از این نماینده‌ها که واقعاً اعجوبه است با اینکه این کارخانه در حوزه انتخاباتی‌اش نیست و می‌تواند بگوید که من کاری به این کارها ندارم و حوزه کاری من نیست، پا به پای نیروهای جمکو در تهران می‌دَوَد و چون مسلط به قانون و به‌خصوص قوانین رفع موانع تولید است، کمک می‌کند این کارخانه احیا شود.
در همین وضعیت که ماجرای احیای کارخانه، با کمک سه قوه تا حد زیادی مرتفع می‌شود، یک جنس نماینده دیگر سر راه کارخانه سبز می‌شود که فشار می‌آورد تا نیروی خودش را وارد مجموعه مدیریتی کند. مجموعه این فشارها سبب می‌شود روند رو به رشد و احیای کارخانه، کندتر شود و حتی به آستانه توقف برسد.  
خلاصه اینکه در دوره‌ای که همه در تقلا برای افزایش مشارکت هستیم، شاید اگر تمرکزمان را بر روایت قدرت و توانایی که یک نماینده مجلس دارد، می‌گذاشتیم و روایت دستِ اولی از آن در قالب‌های متعدد هنری و ادبی به‌دست مردم می رساندیم، امروز کارمان خیلی در این مورد سهل‌تر می‌بود.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه