گفتوگو با بهروز غریبپور، نویسنده و کارگردان «اپرای عشق» که براساس داستانی از عطار ساخته شده است
خلق اثری مدرن براساس قصّه شیخ صنعان
زهره کهندل
اُپرای عروسکی «عشق» دهمین اثر از گروه اپرای عروسکی آران به سرپرستی، نویسندگی و کارگردانی بهروز غریبپور است که برای نخستین بار بهار سال 98 روی صحنه رفت.
این اپرای عروسکی براساس داستان شیخ صنعان اثر شیخ عطار نیشابوری ساخته شده است. این داستان گرچه اثری عاشقانه است اما سرشار از معانی فلسفی و عرفانی است و نگرش عرفانی عطار درباره عشق در آن آشکار است.
غریبپور به عنوان پایهگذار اپرای ملی در آخرین اثرش، داستان منظومی مملو از اندیشه و عرفان را شکلی نمایشی بخشیده و مفهومی نادیدنی را دیدنی کرده است. او درک و دریافت خودش را نیز به این داستان افزوده و اثر عارفانه شیخ صنعانِ عطار را با کمک ابزارهای نمایشی، به روی صحنه برده است.
به مناسبت سالروز بزرگداشت عطار نیشابوری، سراغ خالق اپرای ایرانی رفتیم تا جزئیات بیشتر درباره آفرینش «اپرای عشق» را از زبان بهروز غریبپور بشنویم.
آخرین اجرای اپرای عشق به حدود سه سال پیش و قبل از کرونا برمیگردد، آیا برنامهای برای به روی صحنه بردن دوباره آن به ویژه در سالروز بزرگداشت عطار دارید؟
اجرای دوباره اپرای عشق در سالروز بزرگداشت عطار نیشابوری نیاز به برنامهریزیهای از پیش تعیین شده داشت که انجام نشده است. ما سعی میکنیم آثار قبلی گروه نمایش عروسکی آران را مرور کنیم اما مانع بزرگ این ماجرا، فقط کرونا نیست. ما پیش از کرونا پروژهای را براساس قصیدهها و دو مثنوی گل نوروز و همای همایون خواجوی کرمانی آغاز کردیم و اپرای «همای همایون» را نوشتم که در روزها و شرایط سخت کرونا، ضبط موسیقی و اجرای خوانندهها را انجام دادیم و اکنون آماده هستیم تا این کار نیمهتمام را به پایان برسانیم و روی صحنه ببریم. اگر شرایط مساعدی برای اجرای نمایش عروسکی وجود داشته باشد ما یک پروژه ناتمام را باید به اتمام برسانیم و پس از اجرای همای همایون، مروری بر آثار گذشته خواهیم داشت. در حال حاضر اپرای عشق، اولویتی برای روی صحنه آمدن ندارد چون پروژه همای همایون باید به اتمام برسد و همه شرایط برای روی صحنه این کار مهیاست.
چرا سراغ داستان شیخ صنعان و دختر ترسا رفتید، این اثر عطار چه جذابیتی برای شما داشت و دارای چه ویژگیهای نمایشی برای اجرای اپرا بود؟
این داستان یکی از داستانکهای منطقالطیر محسوب میشود که بلندترین داستانک این اثر سترگ است. داستانی که اساساً راه و روش عاشقی را نشان میدهد و راه رسیدن به معبود را مشروط به گسستن از علایق و قیدهای دنیوی میداند. زمانی که از رشته علایق دنیوی و مادی رها شوید، قدرت پرواز پیدا میکنید. در منطق الطیر، هزاران پرنده قصد سفری طولانی را دارند که به تدریج در این راه طولانی و طی طریق بسیاری بازمیمانند. شیخ صنعان و دختر ترسا، یکی از مثالهایی است که حضرت عطار در این باره دارد اینکه در راه وصال، افت و خیز وجود دارد و ممکن است خطا کنید و در معرض آزمایش قرار بگیرید. به نظرم یکی از قویترین داستانکهای منطقالطیر، داستان طریق عشق شیخ صنعان است. من به این دلیل نام اثر را اپرای عشق گذاشتم که در انتهای داستان، وحدت وجودی در عشق به وجود میآید. در اپرای عشق، سلوکی که شیخ صنعان دارد و مراحل آیین تشرفی که دختر ترسا طی میکند، بسیار زیباست و یکی از زیباترین داستانهایی است که دراماتیزه کردم و در زمان اجرا هم استقبال خوبی از آن شد.
چقدر متن عطار به شما در خلق این جهان تخیلی و فانتزی کمک کرد، آیا متون عطار ظرفیت دراماتیزه کردن بالایی دارند؟
به نظرم این بستگی به توان نویسنده و کارگردان دارد تا بتواند از داستانی که برای بسیاری آشناست، آشناییزدایی کرده و آن را به یک اثر نمایشی جذاب تبدیل کند. طبعاً من روایت را دقیقاً مثل داستان اصلی انجام ندادم و به دلیل اینکه ساختار اصلی این داستان، خواب است از پدیده خواب بسیار بهره بردم تا آیین تشریف شیخ صنعان به محضر معبود را نمایش دهم. من آثار کهن را میسنجم تا ببینم توانایی یا ظرفیت دراماتیزه کردن دارند یا نه و پس از اینکه به نتیجه روشنی رسیدم، اثری اقتباسی را مینویسم.
پدیده خواب، جهان خیالی وسیع و فانتزی گستردهای را پیش روی سازنده اثر قرار میدهد، از این عنصر در خلق اپرا چقدر بهره میبرید؟
بسیار زیاد. خواب میان مرگ و زندگی است بنابراین در آثارم به خواب بسیار اهمیت میدهم همچنان که اپرای سعدی با خواب سرخ آغاز میشود و تمام سفر خیالی اما واقعی سعدی پس از این خواب آغاز میشود. در اپرای عشق هم نقطه کمال این ماجرا را میبینیم که در خواب رخ میدهد و یک اثر مدرن بر اساس یک داستان کهن آفریده میشود.
آیا داستانهای دیگری از عطار وجود دارد که تصمیم داشته باشید بر اساس آنها اپرای عروسکی بسازید؟
قطعاً وجود دارد؛ داستانهای مختلفی از سعدی و عطار وجود دارد اما مسئله اینجاست که برای ساخت اپرای عروسکی باید چند عنصر را در نظر گرفت که مهمترین آن زمان است. من برای ساخت هر یک از این آثار، عمرم را میگذارم. الان دستم به شروع کار دیگری نمیرود چون میخواهم اپرای همای همایون را روی صحنه ببریم، اپرایی که چهار سال برای ساخت آن زحمت کشیدم. برای خلق هر اثر تازهای تا چارچوب اثری را پیدا کنم و تحقیقاتم را انجام دهم نیازمند زمان زیادی هستم. ضمن اینکه فرایند تحقیقات را هم خودم انجام میدهم چون ممکن است بیت یا مصرعی از عطار یا سعدی برایم راهگشا باشد. تا دلتان بخواهد در ادبیات کهن خودمان داستان داریم برای تبدیل کردن به اپرای عروسکی.
غریبپور به عنوان پایهگذار اپرای ملی در آخرین اثرش، داستان منظومی مملو از اندیشه و عرفان را شکلی نمایشی بخشیده و مفهومی نادیدنی را دیدنی کرده است. او درک و دریافت خودش را نیز به این داستان افزوده و اثر عارفانه شیخ صنعانِ عطار را با کمک ابزارهای نمایشی، به روی صحنه برده است.
به مناسبت سالروز بزرگداشت عطار نیشابوری، سراغ خالق اپرای ایرانی رفتیم تا جزئیات بیشتر درباره آفرینش «اپرای عشق» را از زبان بهروز غریبپور بشنویم.
آخرین اجرای اپرای عشق به حدود سه سال پیش و قبل از کرونا برمیگردد، آیا برنامهای برای به روی صحنه بردن دوباره آن به ویژه در سالروز بزرگداشت عطار دارید؟
اجرای دوباره اپرای عشق در سالروز بزرگداشت عطار نیشابوری نیاز به برنامهریزیهای از پیش تعیین شده داشت که انجام نشده است. ما سعی میکنیم آثار قبلی گروه نمایش عروسکی آران را مرور کنیم اما مانع بزرگ این ماجرا، فقط کرونا نیست. ما پیش از کرونا پروژهای را براساس قصیدهها و دو مثنوی گل نوروز و همای همایون خواجوی کرمانی آغاز کردیم و اپرای «همای همایون» را نوشتم که در روزها و شرایط سخت کرونا، ضبط موسیقی و اجرای خوانندهها را انجام دادیم و اکنون آماده هستیم تا این کار نیمهتمام را به پایان برسانیم و روی صحنه ببریم. اگر شرایط مساعدی برای اجرای نمایش عروسکی وجود داشته باشد ما یک پروژه ناتمام را باید به اتمام برسانیم و پس از اجرای همای همایون، مروری بر آثار گذشته خواهیم داشت. در حال حاضر اپرای عشق، اولویتی برای روی صحنه آمدن ندارد چون پروژه همای همایون باید به اتمام برسد و همه شرایط برای روی صحنه این کار مهیاست.
چرا سراغ داستان شیخ صنعان و دختر ترسا رفتید، این اثر عطار چه جذابیتی برای شما داشت و دارای چه ویژگیهای نمایشی برای اجرای اپرا بود؟
این داستان یکی از داستانکهای منطقالطیر محسوب میشود که بلندترین داستانک این اثر سترگ است. داستانی که اساساً راه و روش عاشقی را نشان میدهد و راه رسیدن به معبود را مشروط به گسستن از علایق و قیدهای دنیوی میداند. زمانی که از رشته علایق دنیوی و مادی رها شوید، قدرت پرواز پیدا میکنید. در منطق الطیر، هزاران پرنده قصد سفری طولانی را دارند که به تدریج در این راه طولانی و طی طریق بسیاری بازمیمانند. شیخ صنعان و دختر ترسا، یکی از مثالهایی است که حضرت عطار در این باره دارد اینکه در راه وصال، افت و خیز وجود دارد و ممکن است خطا کنید و در معرض آزمایش قرار بگیرید. به نظرم یکی از قویترین داستانکهای منطقالطیر، داستان طریق عشق شیخ صنعان است. من به این دلیل نام اثر را اپرای عشق گذاشتم که در انتهای داستان، وحدت وجودی در عشق به وجود میآید. در اپرای عشق، سلوکی که شیخ صنعان دارد و مراحل آیین تشرفی که دختر ترسا طی میکند، بسیار زیباست و یکی از زیباترین داستانهایی است که دراماتیزه کردم و در زمان اجرا هم استقبال خوبی از آن شد.
چقدر متن عطار به شما در خلق این جهان تخیلی و فانتزی کمک کرد، آیا متون عطار ظرفیت دراماتیزه کردن بالایی دارند؟
به نظرم این بستگی به توان نویسنده و کارگردان دارد تا بتواند از داستانی که برای بسیاری آشناست، آشناییزدایی کرده و آن را به یک اثر نمایشی جذاب تبدیل کند. طبعاً من روایت را دقیقاً مثل داستان اصلی انجام ندادم و به دلیل اینکه ساختار اصلی این داستان، خواب است از پدیده خواب بسیار بهره بردم تا آیین تشریف شیخ صنعان به محضر معبود را نمایش دهم. من آثار کهن را میسنجم تا ببینم توانایی یا ظرفیت دراماتیزه کردن دارند یا نه و پس از اینکه به نتیجه روشنی رسیدم، اثری اقتباسی را مینویسم.
پدیده خواب، جهان خیالی وسیع و فانتزی گستردهای را پیش روی سازنده اثر قرار میدهد، از این عنصر در خلق اپرا چقدر بهره میبرید؟
بسیار زیاد. خواب میان مرگ و زندگی است بنابراین در آثارم به خواب بسیار اهمیت میدهم همچنان که اپرای سعدی با خواب سرخ آغاز میشود و تمام سفر خیالی اما واقعی سعدی پس از این خواب آغاز میشود. در اپرای عشق هم نقطه کمال این ماجرا را میبینیم که در خواب رخ میدهد و یک اثر مدرن بر اساس یک داستان کهن آفریده میشود.
آیا داستانهای دیگری از عطار وجود دارد که تصمیم داشته باشید بر اساس آنها اپرای عروسکی بسازید؟
قطعاً وجود دارد؛ داستانهای مختلفی از سعدی و عطار وجود دارد اما مسئله اینجاست که برای ساخت اپرای عروسکی باید چند عنصر را در نظر گرفت که مهمترین آن زمان است. من برای ساخت هر یک از این آثار، عمرم را میگذارم. الان دستم به شروع کار دیگری نمیرود چون میخواهم اپرای همای همایون را روی صحنه ببریم، اپرایی که چهار سال برای ساخت آن زحمت کشیدم. برای خلق هر اثر تازهای تا چارچوب اثری را پیدا کنم و تحقیقاتم را انجام دهم نیازمند زمان زیادی هستم. ضمن اینکه فرایند تحقیقات را هم خودم انجام میدهم چون ممکن است بیت یا مصرعی از عطار یا سعدی برایم راهگشا باشد. تا دلتان بخواهد در ادبیات کهن خودمان داستان داریم برای تبدیل کردن به اپرای عروسکی.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
برنامه راهبردی سهساله آستان قدس رضوی برای تولید دانشبنیان
-
فقرزدایی محلی با پشتوانه ملی
-
بشکه باروت صهیونیستی
-
درد «نادر» بودن!
-
کشف محموله 2 میلیون کیلویی ذرّت قاچاق
-
گلباران سفارت ایران در کابل
-
شایسته قهرمانی جام حذفی هستیم
-
بایستهای که رهبر انقلاب دوباره به آن تأکید کردند
-
خلق اثری مدرن براساس قصّه شیخ صنعان