در نشست نقد و بررسی کتاب «کهکشان نیستی» مطرح شد
طرحی جدید از تذکرهنویسی
حمیدرضا میررکنی در نشست نقد و بررسی کتاب «کهکشان نیستی» عنوان کرد قالب این اثر را میتوان طرح جدیدی در تذکرهنویسی دانست که دغدغه داستانگویی ندارد.
حمیدرضا میررکنی، پژوهشگر فلسفه و علوم انسانی در این نشست که چهارم اردیبهشت ماه از سوی خبرگزاری ایبنا در خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد، با اشاره به ضرورت تألیف کتابهایی چون «کهکشان نیستی» در روایت زندگی بزرگان عرفان و دین عنوان کرد: مکاتب فکری در ظرف شخصیتها تعریف میشوند و توقع داریم آنچه میخواهیم درباره یک مکتب خاص بدانیم در کتابهای مرتبط با شخصیتهای متعلق به آنها ببینیم.
این پژوهشگر فلسفه و علوم انسانی گفت: به عنوان نمونه درباره یک راوی حدیث وقتی رجالی میخواهد به اظهارنظر بپردازد از کلمه وجه استفاده میکند که به معنی روی و چهره و صورت است و دلالت زیادی به آن دارد و میتوان به عنوان نمونه گفت فلان فرد، وجه شیعه است. بهویژه در سالهای اخیر که رجوعی به دوباره خواندن مکتبها را شاهدیم و کتابهای حدیث از نو خوانده میشوند روایت کسانی که وجه شیعه هستند اصل جنس به حساب میآید و در این نقطه شخصیتها خلق میشوند و میل به دوباره یافتن را شاهدیم. کتاب کهکشان نیستی نیز از این اصل مستثنا نیست و دارای وجه ممتاز بسیاری است.
وی درباره چگونگی جمعآوری مطالب و تحریر این کتاب توضیح داد: نخستین بار از طریق وحید یامینپور، نویسنده «نخل و نارنج» در جریان نگارش این اثر قرار گرفتم. وقتی پس از چاپ نخل و نارنج خدمت یامینپور رسیدم از وی درباره مکتب شوشتری پرسیدم و به من اطلاع داد هادی اصفهانی در حال نگارش و جمعآوری مطالب درباره آیتالله سیدعلی قاضی طباطبایی است. وی مناسبترین فرد برای نگارش این اثر است که توانسته اطلاعات جامعی را درباره دوران حیات و حتی نوجوانی آیتالله قاضی طباطبایی و مشایخ نزدیک و نیز شاگردان وی به دست دهد و بهترین راوی و آشنا با وی بوده است. وی از سالها قبل در حال گردآوری مطالب بوده و سوانح معنوی قاضی را درک کرده که بعدها به شکل این اثر رمانگونه درآورده است.
فرم تذکره مناسبت زیادی با عرفان اسلامی دارد
میررکنی همچنین درباره ویژگیهای ممتاز «کهکشان نیستی» توضیح داد: 50 کتاب درباره آیتالله قاضی نوشته شده و نیز آثار بسیاری به صورت کتابچه موجود است. از لحاظ فرم و ساختار، نویسنده در مقدمه کتاب «کهکشان نیستی» اشاره کرده که وی از مؤلفههای رماننویسی پیروی نمیکند و این نکته را در کتاب «نخل و نارنج» نیز میبینیم. رمان دارای ویژگیهای خاصی است و از نظر منتقدان ادبی مختصات ویژهای برای اطلاق نام رمان به یک اثر وجود دارد.
وی افزود: رماننویس دارای یک موضع نسبت به جهان و هستی است. به عنوان نمونه در کتاب «نخل و نارنج» که فرمی از داستانگویی را دارد، نویسنده از مؤلفههایی چون درگیر کردن خواننده با اثر و ارجاع مدام و شخصیتسازی استفاده کرده و لحنی خاص ساخته است در حالیکه کتاب «نخل و نارنج» رمان نیست. کتاب «کهکشان نیستی» نیز همین گونه است و با خواندن آن به یاد فرمی میافتیم که از قرن سوم و چهارم در نزد ادبای عرب و فارس رایج بوده و تذکره نام داشته است. تذکره مناسبت زیادی با عرفان اسلامی دارد. عرفان اسلامی گزارهای نیست و ممکن است درباره تحولات یک مکتب در یونان صحبت کنیم و گزارهای را درنظر بگیریم ولی عرفان اسلامی گزارهای نیست و وقتی خواستهاند درباره توحید و معارف اسلامی صحبت کنند از احوالات مشایخ سخن گفتهاند.
میررکنی توضیح داد: به عنوان نمونه اسرارالتوحید نمونه اعلای تذکره به حساب میآید که هدف اصلی در آن بیان و مطالعه توحید است ولی در ضمن شرح احوالات ابوسعید ابیالخیر به توحید پرداخته شده است. اگر ابوسعید درباره عبودیت از خوب گدایی کردن سخن میگوید در تمام احوالات وی این را شاهدیم. همچنین از دیگر نمونههای تذکرهنویسی میتوان به آثار عطار اشاره کرد که درد داستانگویی ندارد بلکه در قالب شرح احوال به بیان مطالب عرفانی میپردازد.
وی تصریح کرد: فرم کتاب «کهکشان نیستی» طرح جدیدی در تذکرهنویسی است که به نقل عینی اسناد و دستورالعملها و سوانح عرفانی میپردازد.
نویسنده به نحو خوبی، معترض عرفانهای کاذب شده است
این پژوهشگر با تأکید بر اینکه «کهکشان نیستی» با بیان طریق اصلی عرفان، معترض عرفان کاذب شده است، گفت: این اثر اگر در جاهایی از صوفیه سخن میگوید با احتیاط درباره آن اظهارنظر میکند و مستقیم و با قاطعیت درباره کاذب بودن عرفان صوفیه سخن نمیگوید.
وی افزود: آیتالله قاضی را همه میشناسند و هرکس چندبار پای منبر رفته باشد نام وی را شنیده است. کتاب «کهکشان نیستی» ما را با منطق سیر و سلوک قاضی آشنا میکند و عمده مراقبات را در متن آورده و حتی اگر مطلبی را در متن نیاورده در پاورقی اشاره کرده و دارای جامعیت است.
میررکنی گفت: کتاب «کهکشان نیستی» تأکید دارد که قاضی تربیت میشود و استاد میبیند، محصول تربیت است و با تربیت به عنوان عارف رسیده است. این کتاب خواننده را به سیری منطقی در عرفان و رشد قاضی میرساند و توانسته به نحو خوبی معترض عرفانهای کاذب شود.
وی همچنین با تأکید بر اینکه در فضاهای علمی و فرهنگی از جمله حوزههای علمیه وقتی استادی مشهور از اثری تعریف کند آن کتاب در کانون توجه قرار میگیرد، افزود: این به معنای پیش بردن صنعت سلبریتی در یک اثر نیست. «کهشان نیستی» کتابی عمومی است که خوانندههای زیادی را به دلیل مطالب جالب خود جذب کرده و با اینکه یک دهم تبلیغهایی که درباره آثار دیگر میشود درباره آن نشده خودش توانسته با ظرفیت بالای خود محبوب شود.
میررکنی در عین حال تأکید کرد: اصولاً خواندن هیچ کتابی را نمیتوان به همه توصیه کرد و کتابهای عرفانی نیز به میزانی قابل استفادهاند که خواننده موقعیت خود را بداند. در احادیث، دستورات نافله هست ولی به کسی گفته نشده همه دستورات را انجام دهد و این مسئله صرف عرفان قاضی نیست و درباره همه دستورات دین صادق است. اگرچه این اثر منطق سیر قاضی را مطرح کرده ولی این خطر نیز وجود دارد عدهای که هنوز ظرفیت و موقعیت معنوی لازم را ندارند شوری بیابند و احساس کنند فهم خاصی یافتهاند و وارد فضای سلوک شوند. بنابراین به ناشر توصیه کردم که در متن انتهایی تصریح شود، آیتالله قاضی دارای مکتب و استاد و سلسله مراتب بوده است.
وی گفت: از تألیف کتاب «کهکشان نیستی» بسیار خرسندم. این اثر توانسته عالیترین مضامین و اساسیترین بیانها را به صورت ساده و درگیرکننده به تحریر درآورد.
این پژوهشگر فلسفه و علوم انسانی گفت: به عنوان نمونه درباره یک راوی حدیث وقتی رجالی میخواهد به اظهارنظر بپردازد از کلمه وجه استفاده میکند که به معنی روی و چهره و صورت است و دلالت زیادی به آن دارد و میتوان به عنوان نمونه گفت فلان فرد، وجه شیعه است. بهویژه در سالهای اخیر که رجوعی به دوباره خواندن مکتبها را شاهدیم و کتابهای حدیث از نو خوانده میشوند روایت کسانی که وجه شیعه هستند اصل جنس به حساب میآید و در این نقطه شخصیتها خلق میشوند و میل به دوباره یافتن را شاهدیم. کتاب کهکشان نیستی نیز از این اصل مستثنا نیست و دارای وجه ممتاز بسیاری است.
وی درباره چگونگی جمعآوری مطالب و تحریر این کتاب توضیح داد: نخستین بار از طریق وحید یامینپور، نویسنده «نخل و نارنج» در جریان نگارش این اثر قرار گرفتم. وقتی پس از چاپ نخل و نارنج خدمت یامینپور رسیدم از وی درباره مکتب شوشتری پرسیدم و به من اطلاع داد هادی اصفهانی در حال نگارش و جمعآوری مطالب درباره آیتالله سیدعلی قاضی طباطبایی است. وی مناسبترین فرد برای نگارش این اثر است که توانسته اطلاعات جامعی را درباره دوران حیات و حتی نوجوانی آیتالله قاضی طباطبایی و مشایخ نزدیک و نیز شاگردان وی به دست دهد و بهترین راوی و آشنا با وی بوده است. وی از سالها قبل در حال گردآوری مطالب بوده و سوانح معنوی قاضی را درک کرده که بعدها به شکل این اثر رمانگونه درآورده است.
فرم تذکره مناسبت زیادی با عرفان اسلامی دارد
میررکنی همچنین درباره ویژگیهای ممتاز «کهکشان نیستی» توضیح داد: 50 کتاب درباره آیتالله قاضی نوشته شده و نیز آثار بسیاری به صورت کتابچه موجود است. از لحاظ فرم و ساختار، نویسنده در مقدمه کتاب «کهکشان نیستی» اشاره کرده که وی از مؤلفههای رماننویسی پیروی نمیکند و این نکته را در کتاب «نخل و نارنج» نیز میبینیم. رمان دارای ویژگیهای خاصی است و از نظر منتقدان ادبی مختصات ویژهای برای اطلاق نام رمان به یک اثر وجود دارد.
وی افزود: رماننویس دارای یک موضع نسبت به جهان و هستی است. به عنوان نمونه در کتاب «نخل و نارنج» که فرمی از داستانگویی را دارد، نویسنده از مؤلفههایی چون درگیر کردن خواننده با اثر و ارجاع مدام و شخصیتسازی استفاده کرده و لحنی خاص ساخته است در حالیکه کتاب «نخل و نارنج» رمان نیست. کتاب «کهکشان نیستی» نیز همین گونه است و با خواندن آن به یاد فرمی میافتیم که از قرن سوم و چهارم در نزد ادبای عرب و فارس رایج بوده و تذکره نام داشته است. تذکره مناسبت زیادی با عرفان اسلامی دارد. عرفان اسلامی گزارهای نیست و ممکن است درباره تحولات یک مکتب در یونان صحبت کنیم و گزارهای را درنظر بگیریم ولی عرفان اسلامی گزارهای نیست و وقتی خواستهاند درباره توحید و معارف اسلامی صحبت کنند از احوالات مشایخ سخن گفتهاند.
میررکنی توضیح داد: به عنوان نمونه اسرارالتوحید نمونه اعلای تذکره به حساب میآید که هدف اصلی در آن بیان و مطالعه توحید است ولی در ضمن شرح احوالات ابوسعید ابیالخیر به توحید پرداخته شده است. اگر ابوسعید درباره عبودیت از خوب گدایی کردن سخن میگوید در تمام احوالات وی این را شاهدیم. همچنین از دیگر نمونههای تذکرهنویسی میتوان به آثار عطار اشاره کرد که درد داستانگویی ندارد بلکه در قالب شرح احوال به بیان مطالب عرفانی میپردازد.
وی تصریح کرد: فرم کتاب «کهکشان نیستی» طرح جدیدی در تذکرهنویسی است که به نقل عینی اسناد و دستورالعملها و سوانح عرفانی میپردازد.
نویسنده به نحو خوبی، معترض عرفانهای کاذب شده است
این پژوهشگر با تأکید بر اینکه «کهکشان نیستی» با بیان طریق اصلی عرفان، معترض عرفان کاذب شده است، گفت: این اثر اگر در جاهایی از صوفیه سخن میگوید با احتیاط درباره آن اظهارنظر میکند و مستقیم و با قاطعیت درباره کاذب بودن عرفان صوفیه سخن نمیگوید.
وی افزود: آیتالله قاضی را همه میشناسند و هرکس چندبار پای منبر رفته باشد نام وی را شنیده است. کتاب «کهکشان نیستی» ما را با منطق سیر و سلوک قاضی آشنا میکند و عمده مراقبات را در متن آورده و حتی اگر مطلبی را در متن نیاورده در پاورقی اشاره کرده و دارای جامعیت است.
میررکنی گفت: کتاب «کهکشان نیستی» تأکید دارد که قاضی تربیت میشود و استاد میبیند، محصول تربیت است و با تربیت به عنوان عارف رسیده است. این کتاب خواننده را به سیری منطقی در عرفان و رشد قاضی میرساند و توانسته به نحو خوبی معترض عرفانهای کاذب شود.
وی همچنین با تأکید بر اینکه در فضاهای علمی و فرهنگی از جمله حوزههای علمیه وقتی استادی مشهور از اثری تعریف کند آن کتاب در کانون توجه قرار میگیرد، افزود: این به معنای پیش بردن صنعت سلبریتی در یک اثر نیست. «کهشان نیستی» کتابی عمومی است که خوانندههای زیادی را به دلیل مطالب جالب خود جذب کرده و با اینکه یک دهم تبلیغهایی که درباره آثار دیگر میشود درباره آن نشده خودش توانسته با ظرفیت بالای خود محبوب شود.
میررکنی در عین حال تأکید کرد: اصولاً خواندن هیچ کتابی را نمیتوان به همه توصیه کرد و کتابهای عرفانی نیز به میزانی قابل استفادهاند که خواننده موقعیت خود را بداند. در احادیث، دستورات نافله هست ولی به کسی گفته نشده همه دستورات را انجام دهد و این مسئله صرف عرفان قاضی نیست و درباره همه دستورات دین صادق است. اگرچه این اثر منطق سیر قاضی را مطرح کرده ولی این خطر نیز وجود دارد عدهای که هنوز ظرفیت و موقعیت معنوی لازم را ندارند شوری بیابند و احساس کنند فهم خاصی یافتهاند و وارد فضای سلوک شوند. بنابراین به ناشر توصیه کردم که در متن انتهایی تصریح شود، آیتالله قاضی دارای مکتب و استاد و سلسله مراتب بوده است.
وی گفت: از تألیف کتاب «کهکشان نیستی» بسیار خرسندم. این اثر توانسته عالیترین مضامین و اساسیترین بیانها را به صورت ساده و درگیرکننده به تحریر درآورد.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
افطاری با طعم «مرگآگاهی»
-
چهارپایه خوانی؛ فراتر از هنر
-
فرشته شویم
-
در دسترس نیست!
-
رمضانِ سخت سال 944 خورشیدی
-
راضی به رضایش باشیم
-
راه پیشگیری از نفاق انتقاد است
-
سفره افطار متبرک رضوی در زندان مرکزی مشهد
-
طرحی جدید از تذکرهنویسی
-
بومیسازی در صنعت نساجی با حمایت از دانشبنیانها
-
شلیک توپ ماه رمضان به روایت اسناد آرشیو ملی ایران