سیاست‌های اقتصاد مقاومتی آخرین پیامبر

عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی امام خمینی(ره) از راهکارهای پیامبراکرم(ص) برای حل مشکلات اقتصادی می‌گوید

سیاست‌های اقتصاد مقاومتی آخرین پیامبر

پیامبر مسائل اقتصادی را کاملاً به صورت ریز مطرح کرده‌اند به‌طوری که بخش قابل توجهی از سیاست‌های ایشان و آیات الهی در خصوص مسائل اقتصادی است که باید تفسیر شود، منتها دیدگاه اقتصادی قرآن و نگرش سیاست‌گذاری‌های حضرت رسول با اقتصاد سرمایه‌داری متفاوت است.


به گزارش قدس آنلاین، در میان معصومان یکی از دوره‌هایی که اطلاعات نسبتاً خوبی را می‌توان از آن کسب کرد چه در حوزه سیاست داخلی و خارجی و چه مسائل اقتصادی، اجتماعی و دینی، دوره 
پیامبر اکرم(ص) است.
ایشان به عنوان سیاست‌گذار آن دوره جهان اسلام، راهکارهای کارگشایی برای معضلات حکومتی داشتند که چنانچه مورد توجه قرار گیرد؛ با اینکه هزارو
400 سال از آن دوره گذشته؛ اما می‌تواند امروز هم مؤثر باشد.به طور مثال از جمله مهم‌ترین عوامل گرانی، وجود واسطه‌های نا‌بجاست و مؤثرترین عامل در جلوگیری از تورم، حذف این دلال‌هاست؛ پیامبر(ص) در این‌باره فرمودند: «به استقبال کالا نروید تا وارد بازار شود» همچنین می‌فرمودند: «نباید فروشنده شهری، میانجی کالای روستایی شود».
یا اینکه پیغمبر اسلام در خصوص احتکار که امروز نیز گریبانگیر جامعه ماست، فرمود: «هرکس خواربار را ۴۰ روز احتکار کند، بی‌گمان از خدا بیزاری جسته و خداوند نیز از او بیزار است».
بنابراین مشاهده می‌کنید همان مشکلاتی که امروز گریبانگیر جامعه ما شده در آن دوره هم وجود داشته که هر کدام راه حل خود را داشت و امروز ما می‌توانیم با این راهکارها به رفع‌ مشکلات کمک کنیم.
در ادامه پرونده «راهکارهای ائمه برای حل مشکلات اقتصادی» به مبانی اقتصادی حضرت رسول(ص) می‌پردازیم و شیوه‌ای که ایشان برای حل مشکلات اقتصادی در دوران خود به‌کار می‌گرفته‌اند. به همین منظور با سید کاظم رجایی، عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی امام خمینی(ره) به مصاحبه پرداختیم.

به طور کلی آیا حضرت رسول تعریفی از اقتصاد دارند و در سیره ایشان می‌توان مبانی اقتصادی را مشاهده کرد؟
نبی مکرم اسلام(ص) به عنوان رسول و فرستاده خداوند برای هدایت بشر به سمت پیشرفت و همراه با یک برنامه آمدند که آن برنامه، کتاب خداوند و قرآن است.امروز دغدغه صبح تا شب مردم «اقتصاد» است و به طور کلی روی دیگر سکه استراحت، کار است. حال این سؤال مطرح است که آیا ممکن است یک نفر در رأس خیمه قرارگاه رسالت باشد و دربرابر دغدغه اصلی مردم سکوت کند؟! این امر محال است که بگوییم رسول خدا(ص) برای هدایت مردم به سمت پیشرفت آمده اما برای دغدغه اصلی مردم برنامه نداشته است؛ این یک پارادوکس است.
آن طرف سکه مسائل اقتصادی، تولید، فضای کسب و کار و مسکن است و عمده زندگی مردم هم همین موارد هستند، بنابراین غیر ممکن است فردی برای هدایت مردم بیاید و به مسائل اقتصادی مردم نیندیشیده باشد.پیامبر مسائل اقتصادی را کاملاً به صورت ریز مطرح کرده‌اند به‌طوری که بخش قابل توجهی از سیاست‌های ایشان و آیات الهی در خصوص مسائل اقتصادی است که باید تفسیر شود، منتها دیدگاه اقتصادی قرآن و نگرش سیاست‌گذاری‌های حضرت رسول با اقتصاد سرمایه‌داری متفاوت است.
در نگاه قرآنی و سیاست‌گذاری حضرت رسول(ص)، اقتصاد با معنویت، خانواده و اخلاق عجین است و این‌گونه نیست که ما در فضای کسب‌وکار معنویت را رها کنیم و در اشتغال، کاری به خانواده نداشته باشیم، بنابراین در دیدگاه اقتصادی پیامبر(ص)، همزمان معنویت مورد توجه است.
تربیت توحیدی (سرمایه انسانی) در دیدگاه اقتصادی پیامبر مورد توجه است و به عنوان زیرساخت‌ترین زیرساخت، وزن بسیار بالایی دارد و به عنوان روح در تمامی مباحث علم و فناوری، سیاست، اجتماع و اقتصاد مورد توجه و در تمامی مباحث دمیده شده است، به‌طور کلی اساس تفاوت اقتصاد سرمایه‌داری با اقتصاد اسلامی، تربیت توحیدی است و همین انسان صالح که فلسفه وجودی خانواده است، منشأ رشد و برکات اقتصادی و اجتماعی هم می‌شود.
در قرآن آمده «اگر ایمان و تقوا، باور خدا و احساس وجود خدا باشد، برکت آسمان و زمین نازل می‌شود و چنانچه استغفار و خدا را باور کنید آسمان بر شما باران نرم می‌باراند» که این نماد برکت است؛ منظور این نیست که معجزه وجود ندارد، بلکه خاصیت ایمان و تقوا این است که بهترین استفاده را از نیرو، وقت، امکانات طبیعت و موهبت‌های الهی می‌برد.
نتیجه تربیت توحیدی، شخصی مانند سردار تهرانی مقدم در حوزه صنایع موشکی و سردار قاسم سلیمانی در حوزه امنیت می‌شود. امروز ما در حوزه بانک‌داری هم به چنین سردارانی نیازمندیم تا علم در این عرصه‌ها را بومی کنند. امروز در مباحث اقتصادی و سیاست‌گذاری اقتصادی، باتوجه به اینکه در میدان بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول بازی می‌کنیم به بیراهه می‌رویم.
بنابراین در مدل اقتصادی پیامبر اولین اولویت، تربیت توحیدی است به همین دلیل مشاهده می‌کنید پیامبر(ص) پیش از در دست گرفتن رهبری جامعه، اقدام به خودسازی کرد تا بتواند این خودسازی را به سطح جامعه تزریق و در نهایت انسان‌سازی کند.
زمانی که این تربیت اتفاق می‌افتد این‌گونه می‌شود که وقتی قریش پیامبر را محاصره کردند، همین نیروی انسانی توحیدی که پیامبر و خداوند را باور کردند و به قدرت خداوند وصل شدند، حصر دشمن را می‌شکنند.گام دوم در نگاه اقتصادی پیامبر، وصل کردن حکمرانی به قدرت مردم است، بنابراین یک حکومت مردمی می‌سازد و چون حکومت مردمی بود تا ایشان دستوری صادر می‌فرمود، مردم اطاعت می‌کردند و این‌گونه هزینه‌های دولت را کاهش می‌دادند.
پیامبر کلنگ اول در مدینه را برای مسجد به زمین زدند و کلنگ دوم بازار بود، بنابراین پیامبر برنامه‌ای دقیق و حساب شده برای رشد جامعه داشتند.
همچنین در آن دوره قبایل با هم در جنگ بودند و روح کار وجود نداشت و کار را از آن برده می‌دانستند؛ اما پیامبر(ص) فرهنگ کار و تلاش را به جامعه تزریق کرد و دست کارگر را بوسید و به عنوان یک ارزش آن را بلند کرد و درجه کارگر را ارتقا داد.
پس از تشکیل حکومت، اقدام به عقد اخوت بین مهاجرین و انصار کرد؛ این سیاستی بود که انسجام اجتماعی ایجاد کند تا زمینه برای سرمایه‌گذاری فراهم شود، چراکه با این قراردادها و عقدها امنیت را پدید آورد که همین امر امنیت سرمایه‌گذاری اقتصادی را به دنبال داشت. همچنین ایشان برای رفع فقر بین مردم، سیاست توزیع بیت‌المال را در پیش گرفت.
همچنین ایشان در ماه‌های اولیه، قانون اساسی مدینه را که ۵۷ ماده داشت ایجاد کرد و به تک تک قبایل شخصیت داد تا این‌گونه مدینه تبدیل به امت واحده شود.

به بحث توزیع بیت‌المال بین مردم اشاره کردید، آیا می‌توان بحث توزیع بیت‌المال را به سیاست توزیع یارانه‌هایی که امروز درپیش گرفته شده تعمیم داد؟
خیر؛ سبد ورود پیامبر اجزای مختلفی داشته که هر جزء، مصرفی مشخص داشت؛ اما اصل یارانه به تفاوت نرخ ارز بازمی‌گردد و این در حالی است که در آن دوره نرخ ارز نداشتیم.
امروز نرخ ارز ایجاد کردیم و آن را به ۲۶هزار تومان رساندیم که در نهایت شوک قیمتی را به دنبال داشت؛ تعبیر اصلاح یارانه‌ها که امروز استفاده می‌شود، تعبیر صحیحی نیست و به عقیده من این امر محصول سیاست‌های صندوق بین‌المللی پول و برای کشور ما وَبال است، بنابراین باید سرچشمه که همان نرخ ارز است را اصلاح کنیم.
باید سیاست‌های پیامبر را در مسائل اقتصادی خود اجرا کنیم نه سیاست‌های صندوق بین‌المللی پول را.
قرآن می‌گوید رسول خدا برای همیشه و در همه جا اسوه است، حال چرا در سیاست‌گذاری‌ها و بودجه‌ریزی‌ها به سیاست‌های رسول خدا عمل نمی‌کنیم و در مقابل، هر آنچه را صندوق بین‌المللی پول عنوان می‌کند پیاده‌سازی می‌کنیم این در حالی است که صندوق بین‌المللی پول ابزار دشمن است و استبداد برای استثمار، این نهادها را ساخته است.
چرا در پیاده‌سازی مسائل اقتصادی سراغ دشمنان پیامبر می‌رویم، چرا دانش ما به دانش غربی وصل است؛ متأسفانه برخی ساده‌انگارانه می‌پندارند متصل به دانش غرب هستیم، درصورتی که غربی که هزینه‌های بسیاری برای بدست آوردن این دانش کرده، این دانش را به‌راحتی در اختیار ما قرار نمی‌دهد.
امروز ما درحوزه اقتصاد پای مکتب «کینز» و «فریدمن» نشسته‌ایم نه پیامبر. بسیاری از مسئولان ما به همین اقتصاد کینزی اعتماد دارند به‌طوری که در کتاب «توسعه» از نوبخت که معاون رئیس جمهور سابق بود اقتصاد کینزی را الگوی توسعه ایران عنوان کردند.راه حل ما متوسل شدن به سیاست‌های پیامبر است و راه دیگری نداریم. ایشان بیش از ۷۰ خانواده را وارد مدینه کرد و برای آنان هم مسکن تأمین نمود و هم شغل؛ باید از این سیاست‌ها برای بحث مسکن و اشتغال استفاده کنیم.

مثالی در زمینه هدایت کسب‌وکار و ایجاد شغل در دوره حکمرانی پیامبر عنوان می‌کنید؟
با توجه به اینکه در مدینه قبایل، متعدد بودند بنابراین هر کدام کسب‌وکارهای متفاوت داشتند و به همین دلیل پیامبر فضاهای مختلف کسب‌وکار را مشاهده کردند تا بتوانند الگویی را ارائه کنند.
ایشان دو سیاست برای حمایت از تولید و کسب‌وکار دنبال کردند. در ابتدا به مسئولان حکومتی فرمودند مردم هر چه مکان برای ایجاد کسب‌وکار می‌خواهند به آنان بدهید و کم نگذارید و در ادامه تأکید کردند: افرادی که در چارچوب من کار می‌کنند از پرداخت مالیات معاف هستند.
همچنین مدل تأمین مسکن و کشاورزی ایشان مدل «اقطاع» بود. برای مثال دره‌ای را به یک قبیله واگذار کردند و گفتند طی دو سال این دره را احیا کنید و پس از دو سال که احیا نکردند آن را پس گرفتند.
امروز سیاست دولت‌های ما این است که برای ایجاد شغل، تولیدکننده را به بانک هدایت می‌کنند و با دادن این وام‌ها کوهی از مشکلات را بر دوش آنان می‌گذارند و وقتی تولیدکننده نتوانست وام را تسویه کند، اموالش را مصادره می‌کنند.
در آن دوره ملاک‌های رفاه؛ مسکن، آب شرب سالم و نان گندم بوده و پیامبر طی مدتی کوتاه، کاری کردند که همه از آن‌ها برخوردار شدند.

آیا می‌توان در میان سیاست‌های اقتصادی پیامبر، سیاست اقتصاد مقاومتی را مشاهده کرد؟
کل سیاست‌های پیامبر، سیاست‌های اقتصاد مقاومتی است. ایشان در شعب ابی‌طالب که در حصر سنگین بودند جز مقاومت کاری نکردند.
ضمن استفاده از ثروت حضرت خدیجه، دیگرانی را به کار گرفتند و این افراد زمانی که شترها برای چرا می‌رفت به بهانه‌های مختلف آنان را رَم می‌دادند و شبانه وارد شعب می‌کردند و این‌گونه تحریم‌ها را دور می‌زدند.
همچنین ایشان بر مهارت‌آموزی و استفاده از علم در امور تأکید داشتند و این تأکید بر علم‌آموزی همان سیاست اقتصاد دانش ‌بنیانی است که امروزه از آن استفاده می‌شود و مورد تأیید و تأکید رهبری معظم انقلاب است.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه