روزگاری که اجاره‌نشینی «خوش‌نشینی» بود

روزگاری که اجاره‌نشینی «خوش‌نشینی» بود


این روزها، افزایش اجاره‌بها کمر مستأجران را شکسته‌است؛ اصلاً اجاره‌نشینی مصیبتی است برای خودش. کسانی که مستأجر هستند، می‌دانند که چه می‌گویم؛ خانه‌های نه چندان مرغوب و قیمت‌هایی که ظاهراً باید برای زندگی در یک «پنت‌هاوس» پرداخت کرد و نه، دور از جان، برای یک «لانه مرغ»! اما حدود یک قرن قبل، اوضاع مستأجرها این‌قدر هم وخیم نبود؛ اصلاً به مستأجری، «خوش‌نشینی» می‌گفتند؛ چرا؟ چون اصولاً اجاره‌نشینی کار سخت و طاقت‌فرسایی محسوب نمی‌شد! جعفر شهری در کتاب خواندنی «تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم»، در این باره می‌نویسد: «صاحبخانه‌ها را این عقیده بود که سرپناه به کسی دادن، علاوه بر عملی انسانی، ثواب اُخروی را هم دارد و این اعتقاد دیگر که [بر اساس آن اگر] خانه پُر از دشمن باشد [بهتر از آن است که] خالی باشد، [باعث می‌شد که اگر] اتاقی از خانه‌شان خالی شده بود، به اول کسی که از آن‌ها طلب می‌کرد، رضایت می‌دادند؛ بدون آنکه سؤال و جوابی در میان آورند یا مطالبه پیش‌اجاره یا پول پیش و ... داشته باشند». به همین دلیل پیدا کردن خانه و اجاره کردن آن برای همه ساده بود و البته، هر کس با هر توان مالی، می‌توانست خیلی راحت، خانه دلخواه خود را پیدا کند. 
در شهرهای بزرگ، مانند مشهد یا تهران، خانه‌های بزرگی وجود داشت که اصلاً برای اجاره دادن ساخته می‌شد؛ خانه‌هایی با اتاق‌های متعدد که با ساده‌ترین شرایط آن را به افراد مختلف اجاره می‌دادند. معمولاً اتاق‌ها را دور تا دور یک حیاط بزرگ می‌ساختند و ارتباطات همسایه‌های اجاره‌نشین با یکدیگر هم، فرهنگ همیاری و همکاری خاص خودش را داشت. طبق گزارش جعفر شهری، تهران در اواخر دوره قاجار، 10 هزار خانه مسکونی داشت . یک سوم جمعیت این شهر بزرگ، مستأجر بودند و اصلاً کمبودی را هم در این زمینه احساس نمی‌کردند. دردسر اجاره نشینی از زمانی آغاز شد که تجملات، راهش را به خانه عموم مردم باز کرد؛ با این شیوه جدید، نه آن فرهنگ اجاره‌نشینی به کار می‌آمد و نه دیگر صاحبخانه‌ها به دنبال چیزی غیر از اجاره‌بها بودند.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه