پادزهر سیطره رسانه‌ای صهیونیسم

در میزگرد قدس با حضور کارشناسان داخلی و خارجی مطرح شد

پادزهر سیطره رسانه‌ای صهیونیسم

داستان بسیار تراژدیک و غمناک است. 12 اردیبهشت بود که خبر رسید «خضر عدنان» اسیر فلسطینی و از رهبران جهاد اسلامی پس از 87روز اعتصاب غذا (نزدیک به سه ماه) در میان بی‌توجهی اشغالگران به وضعیت جسمانی او، در زندان‌های رژیم صهیونیستی جان باخت؛ بی‌آنکه آب از آب تکان بخورد یا رسانه‌های غرب دربرابر آن واکنش نشان دهند.


​​​​​​​از این دست جنایات در پرونده سیاه رژیم صهیونیستی کم نیست. چندی پیش هم «شیرین ابوعاقله» خبرنگار فلسطینی در حالی که حاضران در صحنه با موبایل در حال فیلم گرفتن بودند، مقابل دیده مردم هدف مستقیم تیراندازی سربازان اسرائیلی قرار گرفت و به شهادت رسید.
بی شک هر کدام از این وقایع در کشورهای دیگر و به‌ویژه ملل اسلامی رخ می‌داد رسانه‌های غرب زیر سلطه صهیونیسم جهانی جنجال به پا کرده و آن ملت را به مسلخ می‌بردند، اما در مورد اسرائیل این‌گونه نیست؛ گویا چشم‌ها کور شده‌اند و گوش‌ها کر. همین مسئله، رسالت رسانه‌های آزاد در افشای جنایات سازمان‌یافته اشغالگران قدس را سنگین‌تر می‌کند. در این راستا برگزاری نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم «ایثار» در مشهد مقدس فرصتی در اختیار روزنامه فرهنگی قدس قرار داد تا پای صحبت چند تن از تحلیلگران حوزه بین‌الملل نشسته تا نوع نگاه رسانه‌های غرب در قبال جنایات صهیونیست‌ها را به چالش بکشیم. دکتر «غلامرضا منتظمی» دیپلمات پیشین در فرانسه و مدیرعامل مؤسسه‌ افق نو، «زِید شُکر» کارگردان عراقی و سازنده انیمیشن با موضوع شهادت شیرین ابوعاقله، «جان جیمز یوبل» فعال سیاسی آمریکایی ضد اسرائیلی و متخصص جنگ نرم علیه شبکه صهیونیستی در ایالات متحده، «محمد ابوجدایل» سینماگر و فعال رسانه‌ای اهل سوریه و «داوود خدنگ» متخصص در حوزه عرفان و جریان‌های یهودی از جمله حاضران در این میزگرد بودند که شرح آن در زیر آمده است.

تحت تأثیر رویکرد افراطی کابینه بنیامین نتانیاهو این روزها روابط آمریکا و رژیم صهیونیستی به‌شدت تنزل داشته؛ برخی این مسئله را از یک طرف نشانه افول ایالات متحده تعبیر کرده‌اند که حتی قدرت اثرگذاری بر نزدیک‌ترین متحد خود را هم ندارد و برخی معتقدند این مسئله نشان‌دهنده تغییر راهبرد واشنگتن در قبال تل‌آویو است. تحلیل شما در این باره چیست؟
جیمز یوبل: این نکته‌ای است که سال‌های گذشته در نشست‌های مختلف به آن اشاره کرده‌ام؛ اینکه آمریکا در 20-15 سال گذشته تغییرات بزرگی را پشت سر گذاشته و در این سال‌ها ضعیف و مستهلک شده است. نمونه‌ مؤید این مسئله این است هفت ماه گذشته شاهد اتفاق بسیار بزرگی بودیم. این زمانی بود که یک خواننده و موزیسین بسیار معروف آمریکا چالش‌هایی را با صهیونیسم آغاز کرد و در کنار جریان‌های ضداسرائیلی قرار گرفت. این اتفاقی مهم است. تاکنون راهپیمایی علیه صهیونیسم به کشورهای عرب، فلسطین و مسلمانان خلاصه می‌شد و این طیف را دربرمی‌گرفت. اما این بار در کنار این جریان‌ها طیف گسترده‌تری از مسیحیت قرار گرفت و این چالش در بدنه‌های اجتماعی به رشد قابل توجه جریان ضد اسرائیلی کمک کرد. این اعتراضات از اکتبر 2022 اوج گرفته است. پیش‌بینی این است چالش‌هایی اینچنین در مقابل قدرت صهیونیسم در آمریکا در آینده گسترش پیدا خواهد کرد و گروه‌های دیگر به آن خواهند پیوست.

به عنوان یک کارگردان، ساخت آثاری درباره اشخاصی مانند شهید شیرین ابوعاقله را تا چه میزان در آشکار کردن نقض حقوق بشر که از سوی رژیم صهیونیستی صورت می‌گیرد، مؤثر می‌دانید؟
زید شکر: در ابتدا به عنوان یک فرد مسلمان باید اذعان کنم از کودکی آن‌قدر از وقایع فلسطین متأثر بودم که در نقاشی‌های کودکانه حتی پیش از آنکه نقشه عراق را بکشم نقشه فلسطین را می‌کشیدم. یعنی تا این حد به مسئله فلسطین حساس و وابسته بودم. بعدها که رسانه را به صورت تخصصی انتخاب کردم، تصمیم گرفتم تمام استعدادم را در قضیه فلسطین قرار دهم و این تفکر و جهت‌گیری را تا شهادت شیرین ابوعاقله ادامه دادم و تلاشم این بود از تمام ظرفیت‌ها برای تأثیرگذاری استفاده کنم. البته کسی نیست که از جرم و جنایت اسرائیلی‌ها علیه فلسطینی‌ها بی‌خبر باشد اما وظیفه ماست برای نسل‌های بعد، این جنایات را به صورت گسترده به تصویر بکشیم.

پس از شهادت سردار سلیمانی، ترامپ شخصاً اعلام کرد دستور ترور را صادر کرده است. در عصر جدید که آمریکا بارها و بارها از دموکراسی و حقوق بشر دم می‌زند شاهد بودیم به‌جز خسارت، ترور و کشتار، دستاورد دیگری در منطقه نداشته است. به‌نظر شما علت اصلی ترور شخصیتی مانند سردار سلیمانی چیست؟
ابو جدایل: آمریکایی‌ها اگر بحث حقوق بشری می‌کنند بخش‌هایی را اجرا می‌کنند که منافعشان را تأمین کند و در آن چارچوب موضع می‌گیرند و اقدامات سیاسی و بین‌المللی را انجام می‌دهند و اگر کارهایی مصالحشان را تضمین نکند علیه آن کار می‌کنند. آمریکایی‌ها تحلیل و ارزیابی‌شان این بود که وجود حاج قاسم در رأس مدیریت محور مقاومت، بی‌شک به پایان دادن حضور اسرائیل در منطقه منجر خواهد شد و می‌خواستند از این اتفاق بزرگ جلوگیری کنند، چرا که ایران این پرچم را علمداری می‌کند، از این رو دست به شهادت سردار سلیمانی زدند.
با این حال، با روندی که محور مقاومت در منطقه ایجاد کرده بود باوجود ترور حاج قاسم، برنامه آن‌ها نقش بر آب شد و این موج ادامه یافت که بهترین دلیل این مسئله تحول بزرگ میان کشورهای عربی در روابط با ایران بود و باوجود معاهده ابراهیم، روابط با ایران گسترش و خط حاج قاسم ادامه یافت.

برخی کابینه نتانیاهو را تندروترین کابینه رژیم صهیونیستی می‌دانند. برایند تأثیر حضور چهره‌های افراطی در رأس حاکمیت تل‌آویو بر سرنوشت و آینده این رژیم را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ 
خدنگ: موضوع مورد اشاره شما اتفاق غریبی است که رخ داده است. در گذشته هم بعضاً شاهد حضور چهره‌های افراطی در رأس حاکمیت رژیم صهیونیستی بوده‌ایم اما نه در این سطح و این مسئله قطعاً بر سرنوشت اسرائیل اثرگذار خواهد بود. 
اما امروز از اختلافات داخلی اسرائیل هم نباید غافل شد. برای شناخت این اختلاف بهتر است به ساختار جهانی یهود نگاهی بیندازیم. یهود ساختار جهانی و تاریخی دارد که به صورت مثلثی است که دو زاویه پایین در اختیار دو گروه راست‌گرا و چپ‌گراست. این دو گروه به خون هم تشنه‌اند و تلاش می‌کنند یکدیگر را از بین ببرند. در رأس این مثلث گروه یهود سومی قرار دارد که ایده جهانی متفاوت با این دو گروه دارد اما در هنگام درگیری دو گروه دیگر آن‌ها را بالانس می‌کند. نکته مهم این است در سطح جهان صهیونیسم همیشه جنگ‌های بین خود را در پوشش‌ها و قالب دیگران انجام می‌دهد. به عبارت دیگر نوکران خود را به جان هم می‌اندازد. یک نمونه، جنگ داخلی آمریکا بین شمال و جنوب است. این دروغ محض بود که گفتند جنگ بر سر برده‌داری بود. این درگیری پوشش بود. جنوب آمریکا در دست گروه چپ (کمونیست – سوسیالیست) و شمال در دست گروه راست (کاپیتالیست و سرمایه‌داری) بود. آمریکا یهودی‌تر از اسرائیل است. 

با این اوصاف، شما معتقد به نفوذ جهانی صهیونیسم در ساختار آمریکا هستید؟
خدنگ: صددرصد آمریکا در دست صهیونیسم است. دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان نماینده دو گروه یهودند، خودشان هیچ‌کاره‌اند. در تمام طول تاریخ آمریکا هیچ وقت انتخابات آزاد انجام نشده است، این دو گروه می‌نشینند و تصمیم می‌گیرند. یکی از چهره‌ها هنری کیسینجر است که نماینده گروه راست است. کابینه بایدن همه یهودی‌اند و تمام امور دست یهودی‌هاست. ترامپ هم پنج فرزند دارد که به جز یکی که هنوز نوجوان است بقیه‌شان با یهودی‌ها ازدواج کرده‌اند. مقامات آمریکایی چسباندن خود به صهیونیسم را برای خود نوعی افتخار تلقی می‌کنند. ویکتوریا نولاند، دستیار سابق امور اروپایی و اوراسیای وزارت خارجه ایالات متحده یک زن یهودی است که می‌خواست در اواخر ��وره اوباما جنگ اوکراین را راه بیندازد. انقلاب مخملی اوکراین را هم او هدایت کرد. ترامپ خودش هم برای خوشامد صهیونیسم بلندی‌های جولان را برای نخستین بار پس از 52سال در اقدامی غیرقانونی به اسرائیل داد، قدس اشغالی را هم پایتخت اسرائیل اعلام کرد. حتی حاج قاسم را هم با اشاره صهیونیست‌ها ترور کردند. ترامپ اصلاً حاج قاسم را نمی‌شناخت. در مورد اختلافات واشنگتن و تل‌آویو هم واقعیت این است دولت آمریکا و نتانیاهو در مقابل هم نایستاده‌اند، این دو گروه یهود در مقابل هم ایستاده‌اند. اتفاقی که با بروز اختلاف کنونی درون اسرائیل رخ داده نیز این است که جنگ چپ و راست علنی شده است. این دو گروه در مورد جمهوری اسلامی با هم اختلاف نظر دارند، یک دسته معتقدند ایران ماری است که ما باید از دمش بزنیم. 

شهادت خضر عدنان و شیرین ابوعاقله از آن دست اتفاقاتی است که اگر در هر کشوری اتفاق می‌افتاد با غوغای رسانه‌ای همراه می‌شد، اما در مورد رژیم صهیونیستی این‌گونه نیست. این موضوع از دید شما چگونه قابل تحلیل و تبیین است؟ 
جیمز یوبل: صهیونیسم امروز حاکم بوده و این مسئله در قالب جنگ نرم در حال اتفاق افتادن است. پوشش و بازتاب خبری ندادن این دست اقدامات هم به‌دلیل همین سلطه بر رسانه است. پیشتر اظهاراتی هم از سوی برخی مقامات نظامی آمریکا منتشر شده مبنی بر اینکه موساد به صورت صددرصد در حوادث 11سپتامبر و انفجار برج‌های دوقلوی تجارت جهانی در نیویورک دست داشته، اما اجازه انتشار کوچک‌ترین جزئیاتی را در این باره نمی‌دهند. این نشان‌دهنده سیطره دشمن است؛ اخبار را به‌گونه‌ای مدیریت می‌کنند که یک خبر کوچک، بزرگ شده و یک خبر مهم گم می‌شود.
این مدیریت رسانه‌ای را در چارچوب جنگ نرم انجام می‌دهند. به عراق حمله کردند و شرایط مردم از گذشته بدتر شد اما آن‌ها در جهان خود را به عنوان منجی و ایران را به عنوان تروریست معرفی می‌کنند در صورتی‌که این ایران است که در مقابل تروریسم ایستاده است. میزان کنترل بر رسانه‌ها تا حدی است که «تاکر کارلسون» مجری شبکه تلویزیونی فاکس‌نیوز را حذف می‌کنند تنها به این دلیل که انتقادی جزئی از صهیونیست و جنگ اوکراین داشته و برخلاف منافع آن‌ها حرکت می‌کند؛ این، واقعیت رسانه‌های غربی است.

امروزه علائمی در سراسر جهان رخ داد که نشان‌دهنده افول قدرت آمریکاست. آمریکا با شعارهای دموکراتیزه کردن کشورهای منطقه وارد میدان شد و با حمایت از داعش هزاران انسان را به خاک و خون کشید. ایالات متحده تا چه زمانی در این مسیر حرکت خواهد کرد و لوازم افول آمریکا تا چه زمانی تکمیل خواهد شد؟
دکتر خدنگ: صهیونیسم تصمیم گرفته آمریکا را نابود کند. در گذشته زمانی تصمیم گرفتند روسیه تزاری را از بین ببرند و کمونیسم را جایگزین کنند. زمانی در آلمان مسلط بودند و این کشور را کاملاً نابود کردند. الان به مرحله نابودی آمریکا رسیده‌اند. در حدیثی پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند وقتی دجال بیاید 40 روز در دنیا خواهد بود. روز اول برابر یک سال است. یک روز دیگر برابر یک ماه و روز دیگر برابر یک هفته است، سایر ایام شبیه روزهای شماست. روز اول مانند دوره حضور انگلیس بود که در تمام دنیا مسلط بود. استرلینگ در همه جا سلطه داشت. سپس دوران آمریکا از 1945 شروع و دلار جایگزین شد. ما آخر این یک ماه هستیم، پس از آن یک هفته است که اسرائیل حکومت خواهد کرد و سپس 37 روز باقی می‌ماند.

گفته شد در آمریکا و اسرائیل کمترین نشانه ضدیهودی مجازات دارد، اما در جنگ اخیر بین جبهه مقاومت و اسرائیل دیدیم هم در آمریکا و هم در پاریس و هم در خود فلسطین اشغالی برخی یهودیان ضدرژیم تظاهرات کردند. این دوگانگی چگونه قابل تعریف است؟
دکتر منتظمی: اکنون نسبت به گذشته تا حدودی تفاوت‌هایی ایجاد شده است. افکار عمومی غرب برای شبکه صهیونیسم بسیار مهم است. افکار عمومی مناطق دیگر مهم نیست. 1967 در جنگ 6روزه، هواپیماهای اسرائیلی ناو اطلاعاتی آمریکا را زدند تا آدرس اشتباهی دهند و بگویند عبدالناصر زده تا درگیری‌ها بیشتر شود. با این کار 32نفر کشته و بیش از صد و اندی زخمی شدند، ولی در رسانه‌ها انعکاس پیدا نکرد. حتی برخی معتقدند صهیونیسم پشت ترور جان اف‌کندی است اما منعکس نمی‌شود.
اشاره شد یکی از بزرگ‌ترین اتفاقات، حادثه 11سپتامبر بود که موساد اسرائیل پشت آن حضور داشت. این به‌دلیل سیطره اهریمنی آن‌هاست. اگر نشان ملی آمریکا را ببینید دو طرف دارد، یک عقاب و یک دیوار و چشم. نکته بسیار اعجاب‌آورش این است که 13 ستاره دارد. از دل این ستاره‌ها یک ستاره داوود ترسیم می‌شود. نزدیک به 200 سال پیش اسرائیل اصلی در داخل آمریکا تأسیس شده اما پس از 1948 به این منطقه آمده است. ایران با این پدیده درگیر است. ایران باید بداند اسرائیل داخل منطقه ما نیست اسرائیل همان یهود است که بر تمام ظرفیت‌های غرب سیطره پیدا کرده است. اسرائیل و آمریکا مانند درختی هستند که ریشه‌اش در غرب و شاخه‌هایش در منطقه است. ریشه‌ها باید قطع شوند. کاری که حاج نادر طالب‌زاده با رویداد افق نو کرد این بود یک معبر در حوزه جنگ نرم باز کرد، چرا که ما در حوزه جنگ سخت آسیب ندیده‌ایم بلکه در حوزه جنگ نرم دچار ضعف و مشکل هستیم. باید بپذیریم جمهوری اسلامی راهی ندارد جز اینکه اتاق فکر شبکه صهیونیستی که ضعیف شده را به کمک ظرفیت‌های غرب نابود کند که آقای یوبل نماینده این جریان است. جریانی که همان جریان مقاومت در غرب است و در کنار جریان مقاومت در منطقه مبارزه می‌کند و نتیجه اقدامات مرحوم طالب‌زاده است. 

خبرنگار: خالدی- اصغریان

برچسب ها :
ارسال دیدگاه