بستههای مواد غذایی شب قدر
سالهای دانشجویی دوستانم از سر زدن به کورههای آجرپزی در اطراف مشهد میگفتند و کمکهایی که برای آنها میبردند. آنجا میدیدم دوستانم با چه ذوق و شوق و انرژی خوبی از کمک کردن به دیگران و مشخصاً آنهایی که سر کورهها زندگی میکنند حرف میزدند، برای همین من هم تشویق شدم با آنها همراه شوم. سال ۹۵ بود که در یکی از برنامههای دوستان با آنها همراه شدم. شب قدر برای توزیع بستههای موادغذایی و برنامه ســحری همراه گروه به محل کورهها رفتیم.
جرقه آشنایی من و گروه با کورهها و بچهها همان جا خورد. اما آنجا متوجه شدیم نیازهای ضروری این خانوادهها و چیزی که میتواند زندگی آنها را تغییر دهد فقط موادغذایی نیست. کارهای دیگری هم پیش از راهاندازی کتابخانه در روستا انجام دادیم، مثل توزیع صبحانه گرم در 6 مدرسه حاشیه شهر اما دیدم همه این کارها مقطعی است و باید یک کار مهمتر و اساسیتر و تأثیرگذار در سرنوشت بچهها را شروع کنیم.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه