رسیدن به لذت مناجات

موعظه

رسیدن به لذت مناجات

آیت‌الله جاودان

«والـذينَ آمَنوا أشَدّ حُبّا لله» این محبت از تمام محبت‌ها شدیدتر است. ببینید سایر محبت‌ها هم هست؛ یعنی خانه و زن و بچه‌اش را دوست دارد اما می‌تواند به‌راحتی از تمامش بگذرد. اینکه آدم می‌تواند به‌راحتی بگذرد نشان ایمان است. اما اگر در یک جا نتواند، مشکل دارد. من به‌راحتی از پول می‌گذرم اما نمی‌توانم از بچه‌ام بگذرم. من که نمی‌توانم. حالا اگر محبت کسی به خدا از تمام محبت‌های دیگر بیشتر باشد یک نتایجی دارد. یکی از آن‌ها این فرمایش پیامبر است؛ «قالَ الله سُبحانهُ: اذا عَلِمتُ أنَّ الغالِبَ عَلی عَبدی الإشتِغالَ بی» اگر من دانستم یک بنده‌ای غالب مشغولیتش با من است... «نَقلتُ شَهوَتهُ» این آدم یک مرتبه از آن طرف می‌شود. مانند مسی که طلا شود. نه اینکه شهوتش نابود شود. خیر، شهوتش عوض می‌شود. تا به حال این را می‌خواست حالا دیگر نمی‌خواهد، یک چیز دیگر می‌خواهد. چه چیزی؟ «نَقلتُ شَهوَتهُ فی مَسئَلتی» مثلاً می‌بینیم شبانه روز هزار بار دعا کرده. مدام دوست دارد از خدا سؤال و درخواست کند. باور کنید اگر ما یک ذره از مزه آن را می‌چشیدیم از همه علایقمان می‌گذشتیم. آیت‌الله بهجت یک بار پس از نماز رویش را به کسی کرد و فرمود: به کسانی که آن طرف هستند، پادشاهان و قدرتمندان و ثروتمندان بگو اگر می‌دانستند نماز چه لذتی دارد... یعنی اگر لذت یک نماز ایشان را در عمر او یا من و شما پخش می‌کردند از تمام پول و قدرت و... می‌گذشتیم. «نَقلتُ شَهوَتهُ فی مَسئَلتی» شهوت او را از آنجاهایی که بود -که اگر گناه بوده در لجن بوده و اگر حلال بوده در گِل بوده- خارج می‌کنم و به سؤال از خودم و مناجات با خودم می‌برم. فرمود شهوتش را جابه‌جا می‌کنم در سؤال کردن از خودم. دائم دارد با خدا حرف می‌زند و مناجات می‌کند. «فإذا کانَ عبدی کذلِک» وقتی بنده‌ام این‌گونه باشد اگر بخواهد اشتباه کند، نمی‌گذارم اشتباه کند. دیگر اشتباه نمی‌کند. آیا می‌شود من و شما هم اشتباه نکنیم؟ بله می‌شود. «فأرادَ أن یَسهُوَ» اگر خواست یک راه اشتباه را برود، «حُلتُ بَینَهُ» من بین او و اشتباهش حائل می‌شوم. 
فرمود اگر خواست اشتباه کند، نمی‌گذارم اشتباه کند. «اولئِکَ اولیائی حَقاً اولئِکَ الأبطالُ حَقاً» این‌هایی که مشغولیتشان با من است، به حق، دوستان من و قهرمان هستند. 

برچسب ها :
ارسال دیدگاه