حبس دعا به خاطر شکستن دل
آیتالله فاطمینیا
آمیرزا جوادآقا میفرمایند: ای نمازگزار! تو یک بدن داری، این بدن، یک قشری است بر آن حقیقت تو - که آن هم روح است - انسان در این جسم خلاصه نمیشود، بعد یک لباس هم میپوشی، این لباست قشری بر جسمت است! این لباس قشر (پوست و پوشش) است بر قشر شما. وقتی که قشرِ قشر متنجس باشد، نماز باطل میشود [حال] اگر این آدم جوفش (درونش) متنجس باشد، نمازش باطل نمیشود؟
در نماز با خودش میگوید: «بگذار فردا او را ببینم، پدری از او دربیاورم»؛ تو غضبت را هنوز کنترل نکردی، آن وقت میخواهی نماز، معراجت شود؟
اجابت یک موانعی دارد بعضی از موانع اجابت دعا که برطرف شود مشکلات حل خواهد شد. فردی از علما برای من تعریف میکرد شخصی در ادارهای در زمان حکومت شاه، بایگان بوده است، پرونده خطرناکی گم شد، هر کجا را گشتند پیدا نکردند دست آخر، زمزمه اعدام یا حبس ابدش در اداره پیچید، گفت یک مدت مرخصی به من بدهید تا ببینم چه کاری میتوانم انجام دهم، مرخصی گرفت. یک نفر ختمی به او یاد داد. ختم را انجام داد، روزی که ختم تمام شد بیرون رفت، دید پیرمردی که عرقچین و عبا دارد در حال رفتن است فردی به او گفت زود خودت را به او برسان، دوای درد شما دست اوست. خودش را رساند و دید رجبعلی خیاط است گفت: آقا سلام! من را دارند میکشند گرفتارم! فرمود فکر کردی که نباید گرفتار میشدی، چهار سال است شوهر خواهرت فوت کرده است، یک سر به خواهرت نزدی. برو همین الان سر بزن.
رفت در زد، خواهر دم در به همراه فرزند رنگ پریده و ژولیدهاش بیرون آمد، گفت کجا بودی؟ چهار سال است نیامدی. گفت رفتم تحفهای خریدم آوردم، به دست و پایشان افتادم، گریه کردم، حلالیت طلبیدم، فردا صبح رفتم اداره دیدم پرونده در همان قفسه است. غرض آنکه موانع اجابت وجود دارد؛ «اللهم اغفرلی الذنوب التی تحبس الدعاء»؛ یکی از عمده موانعش «دل شکستن» است، پشت سر این و آن «حرف زدن » است. کسی که حرفی پشت سر برادر و خواهر دینی خود بزند -که قدر او نزد مردم پایین بیاید - او از ولایت خدا خارج میشود. چقدر افترا! چقدر تهمت! عزیز من! تعارف نیست. باید اینها را کنار بگذارید تا دعا مستجاب شود.
در نماز با خودش میگوید: «بگذار فردا او را ببینم، پدری از او دربیاورم»؛ تو غضبت را هنوز کنترل نکردی، آن وقت میخواهی نماز، معراجت شود؟
اجابت یک موانعی دارد بعضی از موانع اجابت دعا که برطرف شود مشکلات حل خواهد شد. فردی از علما برای من تعریف میکرد شخصی در ادارهای در زمان حکومت شاه، بایگان بوده است، پرونده خطرناکی گم شد، هر کجا را گشتند پیدا نکردند دست آخر، زمزمه اعدام یا حبس ابدش در اداره پیچید، گفت یک مدت مرخصی به من بدهید تا ببینم چه کاری میتوانم انجام دهم، مرخصی گرفت. یک نفر ختمی به او یاد داد. ختم را انجام داد، روزی که ختم تمام شد بیرون رفت، دید پیرمردی که عرقچین و عبا دارد در حال رفتن است فردی به او گفت زود خودت را به او برسان، دوای درد شما دست اوست. خودش را رساند و دید رجبعلی خیاط است گفت: آقا سلام! من را دارند میکشند گرفتارم! فرمود فکر کردی که نباید گرفتار میشدی، چهار سال است شوهر خواهرت فوت کرده است، یک سر به خواهرت نزدی. برو همین الان سر بزن.
رفت در زد، خواهر دم در به همراه فرزند رنگ پریده و ژولیدهاش بیرون آمد، گفت کجا بودی؟ چهار سال است نیامدی. گفت رفتم تحفهای خریدم آوردم، به دست و پایشان افتادم، گریه کردم، حلالیت طلبیدم، فردا صبح رفتم اداره دیدم پرونده در همان قفسه است. غرض آنکه موانع اجابت وجود دارد؛ «اللهم اغفرلی الذنوب التی تحبس الدعاء»؛ یکی از عمده موانعش «دل شکستن» است، پشت سر این و آن «حرف زدن » است. کسی که حرفی پشت سر برادر و خواهر دینی خود بزند -که قدر او نزد مردم پایین بیاید - او از ولایت خدا خارج میشود. چقدر افترا! چقدر تهمت! عزیز من! تعارف نیست. باید اینها را کنار بگذارید تا دعا مستجاب شود.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها