تماشای صحنه‌های خشونت‌آمیز حالم را بد می‌کند

بازیگر نقش منفی فیلم «قلب رقه»:

تماشای صحنه‌های خشونت‌آمیز حالم را بد می‌کند

«قلب رقه» روایتی جدید از سینمای ایران درباره اتفاق‌های گروه‌های تروریستی در کشور سوریه به کارگردانی خیرالله تقیانی‌پور است که شنبه شب در خانه جشنواره به نمایش درآمد.


​​​​​​​عبدالرضا نصاری، بازیگر فیلم «قلب رقه» در گفت‌وگو با خبرنگار قدس درباره نزدیک شدن به نقش ابوعسام و چالش‌های پیش رویش گفت: من پیش‌تر سابقه بازی در فیلم «به وقت شام» را داشتم اما از تماشای صحنه‌های خشنونت حالم بسیار بد می‌شود و حتی فیلم‌های وایرال شده داعش را نگاه نمی‌کردم. زمانی که این فیلم به من پیشنهاد شد هم نتوانستم برای نزدیک شدن به نقش سراغ نمونه‌های واقعی بروم و صرفاً براساس فیلم‌نامه و ذهنیت خودم آن را ساختم؛ طبیعتاً این شخصیت ذات خشن و مختصاتی داشت که با کمک کارگردان آن را شکل دادیم و به یک تعریفی رسیدیم.
وی در ادامه می‌افزاید: واقعیت این است که بازی در چنین نقشی از لحاظ حسی برای من خیلی دشوار بود و همه سکانس‌های فیلم هم سختی‌های خودش را داشت. درست است که ابوعسام بدمن فیلم است و حقارت‌هایش در فیلم نمود دارد اما فردی عاشق است که می‌خواهد ریما را تصاحب کند و همین پاشنه آشیل او می‎شود. 
این بازیگر با اشاره به آشنایی خود با زبان عربی و استفاده از لهجه روان در پیشبرد نقشش تأکید می‌کند: هر زبان ماهیت خاص خودش را دارد و همان طور که در زبان ما گویش‌های مختلفی وجود دارد در عربی هم همین طور است و لهجه‌‌های متفاوتی دارند اما سوری‌ها یک لهجه دارند که به آن لهجه سفید می‌گویند که در سریال‌ها و به ویژه دوبله فیلم‌های خارجی از این لهجه استفاده می‌کنند. ما سعی کردیم از یک لهجه دمشقی ـ سوری خنثی استفاده کنیم، لهجه من در این فیلم سوری بود. این لهجه را هم از کودکی‌هایم دارم که به واسطه تماشای فیلم‌های زیاد در آن سال‌ها با این لهجه آشنا شدم که آن را هم مدیون پدرم هستم.

سختی‌های ساخت فیلم در سوریه 
نصاری در ادامه به بازی در سوریه و سختی‌هایی که گروه با آن روبه‌رو بوده، اشاره می‌کند و می‌گوید: بازی کردن و اساساً حضور داشتن در کشوری که از ساعت 5 عصر تا 6 صبح خاموشی مطلق بود و عملاً چیزی به نام برق وجود نداشت بسیار سخت بود. زمانی که به دمشق و حمص رسیدیم با یک اتفاق عجیب روبه‌رو شدیم که مدت‌ها به خاطرش شوکه بودیم. برخی خانه‌ها یک باتری خودرو داشتند که با آن فقط یک «ال‌ای‌دی» را روشن می‌کردند و زندگیشان در همین نور می‌گذشت. ما هم در همین شرایط کار کردیم. آنجا یک موتور برق داشتیم که در یک خودرو دیزلی بود و در همه صحنه‌ها همراه ما می‌آمد اما همکاری با مردم سوریه بسیار لذت‌بخش بود؛ آن‌ها علاقه بسیاری به هنرمندان دارند و حرمت ایرانی‌ها را حفظ می‌کردند.
این بازیگر درباره سختی‌های کار در یک پروژه اکشن اظهار می‌کند: به نظرم یکی از مشکل‌ترین بخش‎های فیلم، سکانس پایانی اتوبوس است که آن را در یک صحرای عجیب و غریب گرفتیم که گرمای سوزانی داشت و سر و صورت ما در آن آفتاب به واسطه عرق‌چین سیاهی که روی سرمان بود دورنگ شده بود. صحرای حمص محل تردد داعش بود و یک قسمت از جاده تماماً مین‌گذاری شده بود و حق نداشتیم آن سمت برویم و ارتش سوریه مدام به ما یادآوری می‌کرد که مراقب مین‌ها باشیم. این صحرا پر از فشنگ بود و من در همان لوکیشن مقدار زیادی پوکه فشنگ‌ جمع کردم که از زمان داعشی‌ها مانده بود.
نصاری درباره تجربه تماشای این فیلم در کنار مخاطبان می‌گوید: فیلم با سختی‌های بسیار ساخته شد اما امروز که آن را همراه مخاطبان می‌بینم یادآوری و مرور آن خاطرات برایم لذت‌بخش و جذاب است و خوشحالم که فیلم را در سینما تماشا می‌کنیم.

خبرنگار: کریمی

برچسب ها :
ارسال دیدگاه