کشف میادین جدید امید

کشف میادین جدید امید

زهره کهندل-خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر


​​​​​​​مثل قدم زدن در گرگ و میش هوا وسط جاده‌های ناشناخته؛ این مواجهه هر روزه ما در میان حجم اخبار و اطلاعاتی است که گریزی از آن نداریم. ما محکوم به زندگی در جهان تاریک و ترسناک اطلاعات هستیم، جهانی زاییده فناوری‌های نوین که حجم بی‌نهایتی از اطلاعات را در مداری آزاد، قابل دسترس کرده است، قابلیتی که گاه در قواره دسترسی‌اش، دست‌کاری‌هایی می‌شود. روی سخنم درباره دسترسی آزاد و یکسان به اطلاعات نیست، حرفم از غرق شدن در دریایی از اطلاعات است، چه درست، چه غلط، چه سطحی، چه عمیق، چه راست، چه کذب. ما هر روز صبح پس از باز کردن چشمانمان، گزینه دیتا را روی صفحه موبایلمان روشن می‌کنیم تا از جهان شخصی خودمان به جهان ارتباطی متصل شویم، جهانی که باور به باخبر بودن را در ما ریشه‌د‌ار کرده در حالی که راه رفتن در این جهان به پرسه زدن در مه می‌ماند، ما در این جهان نیمه‌تاریک با رصد کردن اخبار چند منبع محدود تا شعاع چند متری خودمان را می‌بینیم و گمان می‌بریم که راه‌بلدیم. اگر تا دهه پیش، خبرنگاران در احاطه اخبار بودند، امروز هر کسی که به اینترنت وصل شود، قدم به جهان اطلاعاتی می‌گذارد، جهانی که می‌تواند از کاربرانش بی‌خبرانی با ادای باخبری بسازد. روبات‌هایی که دائم سبابه دستشان روی گزینه شِیر (اشتراک‌گذاری) می‌رود و تبدیل به ماشین‌های خودکار شیرینگ شده‌اند، هر که سریع‌تر شِیر کند در رقابتی که هیچ برنده‌ای ندارد، روی سکوی خیالی قهرمانی‌اش می‌ایستد بی‌آنکه جام و مدالی بدست آورد. در این فضای غیررسمی، برگ برنده رسانه‌های رسمی اعتبار منبعشان است، برگ آسی که عموماً در دست رسانه‌های شخصی و غیررسمی نیست. 
شاید در شبکه پیچیده ارتباطی یک رسانه شخصی بتواند اعتباری در میان دنبال‌کنندگانش پیدا کند اما او هم از قواعد اعتباربخشی در رسانه‌های رسمی پیروی کرده یعنی صحت، دقت و سرعت در انتقال اطلاعات. اعتبار مهم‌ترین سرمایه اجتماعی هر رسانه محسوب می‌شود و در جهان مجازی بی‌اعتبار، کم‌ گوهری نیست معتبر بودن. انتظار اعتبار از اهالی رسانه بیشتر است ولی وای به روزی که خبرنگار بیفتد در تله شیرینگ، بی‌آنکه فهم و تفسیر درستی از واقعه‌ای داشته باشد و سبابه دستش برای شِیر نلرزد. در جهان اطلاعاتی فهم و تفسیر وقایع، پله‌ای بالاتر از خبررسانی است، فهمی که از دل تجربه و دانش برمی‌خیزد، از خوب دیدن و شنیدن، از کتاب خوب خواندن، از فیلم و سریال خوب دیدن، از سفر رفتن، از پلکیدن در گعده‌های به دردبخور، از چندمنبعی بودن و از همیشه جایی برای تردید باقی گذاشتن. 
قدم زدن در جهان تاریک اطلاعاتی برای همه سخت است و برای خبرنگاران سخت‌تر، کسانی که چراغ فهمشان را برای روشنایی در این مسیر باید برافروزند و در میان دشتی از اخبار بد، وقایع ناامیدکننده، اطلاعات یک‌طرفه و نگاه‌های دُگم، بگردند در پی اتفاقات حال خوش‌کن، وقایع به دردبخور، آدم‌ها و رفتارهای بکر و تمیز. خبرنگارانی که به دور از ساده‌انگاری و سطحی‌نگری به دنبال کشف میادین جدید امید باشند تا از دل این میادین، مهرورزی بخروشد، مِهری که امروز بیشتر از نفت به آن محتاجیم.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه