دلتنگ خبر«نگاری»
علی محمدزاده -دبیر قدس خراسان
بدون هیچ مقدمهای میخواهم همین ابتدای مطلب بگویم اگر بخواهیم مصداق تمامعیاری برای این ضربالمثل عامیانه که میگوید: «بیرونمان دیگران را سوزانده و درون ما را خودمان» پیدا کنیم شغل خبرنگاری است.
هر چند شیرینیهای این حرفه هم کم نیست و وقتی بهانهای میشوی برای لبخند یک نفر، خستگی از تنت بیرون میرود اما شیب اتفاقات دلآزار این شغل هر روز تندتر از دیروز میشود و گاهی دلتنگ بدیهیترین الزامات این کار میشویم. به همین منظور در ادامه به چند نمونه از همین به اصطلاح کاستیهای دلآزار اشاره میکنم.
پاسخ ندادن مدیران از گذشتهها همواره مورد نقد خبرنگاران بوده و هست اما عجیب اینکه با گذشت زمان گویی مدیران فراری از رسانه تکثیر شدند و مدیران پاسخگو نسلشان در حال انقراض است، وقتی قرار باشد روزها و شاید هفتهها منتظر پاسخ کلی و کوتاه یک مدیر بمانی احساس غیرمفید بودن داری و آرام آرام میترسی از اینکه نکند دیگر رسانه و افکار عمومی نزد این دسته از مدیران جدی گرفته نشوند و فلان مدیر عالیرتبه خود را ملزم به پاسخگویی به پرسش بخشی از جامعه نداند.
خاکریز نامرئی و آزاردهنده دیگر که گویی تعداد قابل توجهی از همین دست مدیران غیرپاسخگو به وضوح آن را میبینند و در بیشتر موارد پشت آن پنهان میشوند مرز بازتاب کاستیها و انتقادها با سیاهنمایی است .
تصور اینکه بازتاب نداشتههای ابتدایی جماعتی از اهالی یک شهر یا روستا با عینک بدبینی یک نفر به سیاهنمایی تعبیر شده و اقدامی در راستای رفع کاستیها صورت نگیرد خود به تنهایی دردآور است و وقتی قید سیاهنمایی هم به آن افزوده شود همه چیز پشت همان خاکریز نامرئی بایگانی میشود و تنها حسرتش برای خبرنگار میماند.
نکته دیگری که اعتراف به آن دردآور است اینکه شرایط درونسازمانی و برونسازمانی (نظیر آنچه در ابتدا ذکر شد) موجب شده تا نگارش یک خبر- آن گونه که باید باشد یا میتواند واقعیتها را بهتر بازگو کند- هم آرزوی بسیاری از فعالان این حرفه شده است و این روزها کمتر خبرنگاری میکنیم و بیشتر خبر مینویسیم و همان گونه که پیداست فاصله بسیار است میان خبر«نگاری» تا خبر«نویسی»... .
با تمام این اوصاف هنوز هم خرسندیم و امیدوار به اندک مدیران رسانهای و مدیران اجرایی که با تمام وجود باور دارند رسانهها یکی از ارکان مهم جوامع بشری هستند و هر چقدر رسانه زنده و پویا باشد میتوان آسیبها را پیش از تبدیل شدن به بحران درمان کرد و خاکریز به ظاهر امن سیاهنمایی به مصلحت هیچ کس نیست و باید به دلسوزان واقعی، میدان به چالش کشیدن مدیران کمکار را داد و رسانه را رساناتر کرد.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
اجتماعینویس دغدغهمند
-
5
-
از تحریریهها تا انجمنهای شعر و ادب
-
خبرنگاری «در برابر آینده»
-
کشف میادین جدید امید
-
جون من یک برگ بده!
-
وقتی خبرنگار را برق میگیرد ...
-
بازگشت دوباره مردم به روزنامهخوانی
-
حادثهنویس بیادعا
-
4
-
آقای تلکس!
-
ما راوی تاریخ هستیم
-
یا عاشق یا دیوانه!
-
روزنامهخوانها هرگز نمیمیرند!
-
هرکه را افزون خبر جانش فزون
-
«میدانداری» به جای «علامهنمایی»
-
دلتنگ خبر«نگاری»
-
بعضی وقتها، برخی همکاران...!
-
قدس در گذر زمان